• تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

در حال تایپ رمان افسون چپ دست | محیا دشتی کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع ~Deku
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 170
  • بازدیدها 11,332
  • کاربران تگ شده هیچ

~Deku

کاربر فعال عکس
کاربر فعال بخش
تاریخ ثبت‌نام
8/10/18
ارسالی‌ها
1,632
پسندها
19,440
امتیازها
43,073
مدال‌ها
17
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #171
بعد از این که سوار کالسکه شدیم، به عمارت شهرداری رسیدیم و لی‌لینگ من رو تا مقابل در اتاق شهردار راهنمایی کرد، با در زدن ژاکلین در دفتر کار شهردار باز شد. قلبم از شدت شوک، با بی‌قراری تپید. یه آشنا، قرار بود بعد از شیش سال یه فرد آشنا مقابل نگاهم بود. شهردار که می‌گفت، همون...معلم ابتدایی من بود!
اوه خدای من، این حتی خیلی فوق‌العاده تر از مرد ساده ای که تو روستا می‌دیدم بنظر می‌رسید. موهای قهوه‌ای پرپشتش مثل یال‌های شیری بودن که روی شونه‌هاش می‌ریختن. لباساش کاملاً شیک و مرتب بودن، و اون چشمای نافذ طلاییش، حالا مستقیم به من نگاه می‌کردن!
آقای سباستین از پشت میز کارش بلند شد. آروم شروع کرد به حرکت سمت من. نتونستم خودمو کنترل کنم، نتونستم با سرعت زیاد سمتش نرم و در آغوشش نگیرم، نتونستم جلوی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : ~Deku

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 9)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا