Kalŏn پرسنل مدیریت مدیر تالار شعرکده سطح 41 ارسالیها 9,507 پسندها 40,727 امتیازها 96,873 مدالها 41 25/3/24 مدیر #11 انگار بخاطراین عاشقانه های مُرده در گلوی باد هیچ خاطره ای را به یاد نمی آورد نیمکت شکسته ای که جز سوختن چاره ای نداشت . امضا : Kalŏn
انگار بخاطراین عاشقانه های مُرده در گلوی باد هیچ خاطره ای را به یاد نمی آورد نیمکت شکسته ای که جز سوختن چاره ای نداشت .
Kalŏn پرسنل مدیریت مدیر تالار شعرکده سطح 41 ارسالیها 9,507 پسندها 40,727 امتیازها 96,873 مدالها 41 25/3/24 مدیر #12 اگر گندم خوردنی نیست پس برای کدام پرنده مترسک می خواستی ؟ اگر سنگ دشمنی نیست پس برای کدام آینه شکستن میخواستی ؟ در امتداد این همه نفس های سوخته اگر دلهره واژه ی سوختن نیست پس برای کشتن کدام زمستان آتش میخواستی ؟ امضا : Kalŏn
اگر گندم خوردنی نیست پس برای کدام پرنده مترسک می خواستی ؟ اگر سنگ دشمنی نیست پس برای کدام آینه شکستن میخواستی ؟ در امتداد این همه نفس های سوخته اگر دلهره واژه ی سوختن نیست پس برای کشتن کدام زمستان آتش میخواستی ؟