شاعر‌پارسی اشعار یاسمن رستمی

  • نویسنده موضوع SAN.SNI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 8
  • بازدیدها 118
  • کاربران تگ شده هیچ

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,952
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
غمگین که می شوم
دست به سلاح میبرم
میشکنم تمام خاطراتم را
خودکشی میکنم
با اشک ها
چه کسی می داند
که شاعر ها
هر روز میمیرند
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,952
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #2
دلتنگ که میشوم
دستانت را میگیرم
میروم زیر باران
میخندم
داد میزنم
می خواهم به آغوشت بکشم
نیستی
مثل هر روز و همیشه
بازهم خیالت از آغوش من فرار کرد
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,952
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
دل های پاییز زده
همان هایی هستند
که روزی
به پای بهار میدویدند
رفتند
نریسیدند
گوشه ای نشستند
چشم که باز کردند
اسیر فصل شعر شدند
فصل ها را باید عوض کرد
بهار
پاییز
زمستان
و شاید
گاهی
گرمی تابستان
بهار بی وفا
خودت رفتی
مرا با خاطره ها
در فصل شعر راها کردی
بی انصاف دیوانه
چه می شد دست مرا هم بگیری
حداقل به تابستان می بردی
پاییز از چشم های من شره می کند
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,952
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #4
بوی عطر تن باران خورده خاک...
برگ های زرد تب دار...
گذر از جاده ها...
من دیدمش ...
آن مرد را...
دیروز...
دست در دست معشوقه خود ...
گرم از حضور او...
امروز ...
پشت آن همه لباس...
نی نی اشک چنان...
لرزه به اندامش راند...
که نه سرما و...
نه باران...
که نه پاییز و زمستان...
هیچ کس..
هیچ نفهمید...
که لرز تن او...
حاصل خاطره هاست...
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,952
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #5
بغض که می کنم
قلم به جای من
اشک می ریزد
دلتنگی که میکنم
قلم به جای من میمیرد
عاشقی که می کنم
قلم عجیب شاعری میکند
عمریست قلم تاوان پس می دهد
چه صبور است
چیزی نمی گوید
عاشقانه به پایم مانده است
یا شاید هم به من عادت کرده
می دانم خسته شده
اما باز بی وفایی نمی کند
شاید هم میداند
وجودم به تار و پودش گره خورده
تنهایم نمی گذارد
نمی دانم
شاید روزی
قلم را آزاد کردم
شاید روزی از نوشتن دست کشیدم
نمی دانم
شاید
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,952
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #6
این روز ها زیاد میخوابم
به امید آن که
بیدار شوم
و
ببینم
من و تو
فقط کابوس بوده ایم
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,952
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #7
امشب از خدا می خواهم ...

یک قطره اشک...

و...

یک دل سالم به من بدهد...

می خواهم دوباره عاشق شوم...

فقط خدا کند...

این بار تو را نبینم...
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,952
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #8
آخه مجبورم بخندم کسی اشکامو نبینه....
مجبورم بگم نرفتی آخه دل ندیده رفتی.....
مجبورم باهاش بسازم با دلی که ساختی رفتی....
مجبورم بگم شقایق بوی موهاتو نیاره....
مجبورم بگم که شبنم یاد چشماتو نیاره.....
مجبورم باهاش بسازم بادلی که ساختی رفتی.....
آخه مجبورم بخندم کسی اشکامو نبینه......
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,952
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #9
من مدام تکرار می شوم در خودم.....
مدام میان واژه ها می گردم.....
تا شعری تازه از نگاهت بسرایم....
نمی دانم چرا.....
اما مدام تو را دوست می دارم....
 
امضا : SAN.SNI

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا