گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان وادی دل ملکه می‌طلبد! | m.fakher کاربر انجمن یک رمان

M.Fakher · 28/8/22

I'M_RONAHI گفت
سلام بر ملکه وادی دل!

جان جاااان♥♥

I'M_RONAHI گفت
چون پادشاه خرد خودمم

به به

I'M_RONAHI گفت
وادی دل ملکه می‌طلبد اسمی بود که قبل از خوندنش فکر کردم تماما ژانری عاشقانه داره اما در همون پارت ها اول مشخص شد علت و دلیلش چیه. نام گذاری شخصیت ها و رفتار بر حسب اون ها حس خوشایندی داشت و دوست داشتم شخصیت ها و رفتارهای بیشتری ببینم. مثلا شخصیت اعتماد.

خب اگه اینطوریه که باید بهت بگم یه شخصیت جدید به سرزمین دل قراره اضافه بشه

I'M_RONAHI گفت
و اینکه در بعضی موارد به نظرم می رسید جای شخصیت ها جا به جا بود...

M.Fakher · 28/8/22

M.Fakher گفت
جان جاااان♥♥

به به

خب اگه اینطوریه که باید بهت بگم یه شخصیت جدید به سرزمین دل قراره اضافه بشه

این بر حسب قوانین وجوده
که توی همین تاپیک بعد جواب دادن به پیامت ارسال می‌کنم

ولی خب نقشش تموم نشده

خیلی سعی کردم که هی اشاره به این موضوع بکنم اما خب دیگه بیش از حد هم نمیشد همه چیز رو فاش کرد :(

اسم ملکه و پادشاه خرد درواقع مطابق نسخه‌ی واقعیشونه
وجود برای اریکه
پس اسم پادشاه سرزمین خرد باید اریک باشه و خب پادشاه خرد همون نسخه‌ی خیلی خیلی منطقی‌ای از خود اریک دنیای واقعیه

و خب چون اریک عاشق امیلی شده در دنیای واقعی
پس طبیعتا باید اسم ملکه‌ی دل هم امیلی باشه

من اول از همه رکتا
بعدش پادشاه خرددددد
بزن قدش

نه اینطوری نیست که...

آل۱۱ · 16/3/23

من اومدم....با کلی حرفففف
خب خب از کجا شروع کنم؟ اهان از اولش...
اولاش که می‌خوندم، زیاد منو جذب خودش نمی‌کرد و ایده‌ی رمانت کاملاً دور از ذهنم بود. فکر می‌کردم قراره اریک پادشاه خرد با امیلی ملکه‌ی دل، نامزد کنن و از این فانتزی‌های عشقولانه. ولی یهو بحث کشیده شد به دنیای والا و من پشمااااااام ریختتتتت. اصلا وقتی به این فکر کردم چی تو مغزت می‌گذره و چی داری می‌نویسی از سدت هیجان و غافلگیری، مو به تنم سیخ شد. با خودم گفتم حاجی این دختره عجب مغزی داره، این ایده از کجا به مغزش رسیده؟
عزیزکرده‌های وادی دل، مامان و خواهر و رفیقش بودن. وادی دل مراتب ملکه و پادشاهی داشت و خردی که سعی می‌کرد این سلسله رو قطع کنه و دلی که جون می‌کنه ملکه‌اش رو حفظ کنه....خدای من، در یک کلام مغزم از این همه شگفتی...

آل۱۱ · 16/3/23

و اینم بگم
فکر این‌که منم تو دل داداشم عزیزکرده‌ام خیلی منو دوق‌زده کرد :610605-17b75dcd35733148d682e2850a11722a:

تازههه وقتی به این فکر می‌کنم تو قلب منم یکی هست که پادشاهه و کلی طرد شده داره و بعد وزیر وزرای هر وادیم دارن جون می‌کنن، بیشتر منو هیجان زده می‌کنههههه :610605-17b75dcd35733148d682e2850a11722a:

آل۱۱ · 16/3/23

اونجاش که گفتی قوانین دل نسخه دوم، خیلی خفن بود
انگار به این اشاره داشت که اریک بعضی اعتقادات و منطقشو درباره قوانین دلش عوض کرده
مثلا اونجاش که کانسینسو گفت هر کسی معشوق ضمیروالا باشه، مهم نیست زیبا یا زست و زا مرد و زن باشه، آلبرت هم مهر تایید این قانون رو زد :610605-17b75dcd35733148d682e2850a11722a:

خلاصهههه ایدت اصلا خام نبود. همه چیزت برنامه ریزی شده میره جلو. کلییی تحقیق کردی مطمئنم و بهش فکر کردی. شب‌ها با فکر رمانت خوابیدی و به ایده‌ و چیزای جدیدی که می‌خوای اضافش کنی فکر کردی. من می‌دونم چی تو مغزت می‌گذشت و چقدر تلاش کردی وقتی داشتی می‌نوشتیش. می‌دونم لنتی می‌دوووونم و عاشق مغزتم

رمانت لیاقت این رو داره جزو برترین فانتزی‌ها باشه. خودتم لیاقتشو داری برترین باشی
به امید درخشش...

M.Fakher · 16/3/23

آل۱۱ گفت
من اومدم....با کلی حرفففف

خیلی خیلی خیلیییییی ذوق کردم و خب میخوام تک به تک جمله‌هات رو جواب بدمممم

آل۱۱ گفت
خب خب از کجا شروع کنم؟ اهان از اولش...
اولاش که می‌خوندم، زیاد منو جذب خودش نمی‌کرد و ایده‌ی رمانت کاملاً دور از ذهنم بود. فکر می‌کردم قراره اریک پادشاه خرد با امیلی ملکه‌ی دل، نامزد کنن و از این فانتزی‌های عشقولانه.

بخدا که خیلی‌ها اینطوری فکر می‌کردن :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:

یادمه یکی فقط یک صفحه از رمانم رو خوند و گفت رمانت خامه
و من فقط دوست داشتم بهش بگم خب حاجی بخونشششششش

آل۱۱ گفت
ولی یهو بحث کشیده شد به دنیای والا و من...

آل۱۱ · 16/3/23

M.Fakher گفت
خیلی خیلی خیلیییییی ذوق کردم و خب میخوام تک به تک جمله‌هات رو جواب بدمممم

عزیزمی کههههه خیلی خوشحالم که تونستم خوشحالت کنممم

M.Fakher گفت
بخدا که خیلی‌ها اینطوری فکر می‌کردن
یادمه یکی فقط یک صفحه از رمانم رو خوند و گفت رمانت خامه
و من فقط دوست داشتم بهش بگم خب حاجی بخونشششششش

وای اصلا یه چیز معرکه رو از دست داده بدبخت

M.Fakher گفت
یه تاپیک بود که مهدیه احمدی
مهدیه جان اون رو ایجاد کرد (که خیلیییی هم ازش ممنونم)
که بر اساس یک کلمه باید یه جمله می‌گفتیم
من اونجا یه جمله نوشتم که بعدش حس کردم...

melin f · 17/6/23

سلام

اول از همه؛ این رمان واقعا عالیه و من به قطع تا آخرش دنبالش میکنم

به نظرم رمان خیلی متفاوتتر از رمانهای دیگه است! همین که اونا توی دل یه انسانن و اینکه دل و خرد باهم در جنگن؛ یادآور جنگ میون عقل و دله. هم اینکه؛ اریک یا همون ضمیر والا؛ فرد خاصی نیست؛ به نظرم خیلی خوبه. چطور بگم؟ خیلی خوبتر میکنه داستان و. توضیحش یه کم سخته. من که واقعاا خیلی خوشم اومد از رمانت.
این امیلی و اریکِ سرزمینِ خرد؛ اگه عاشق هم بشن خیلی خوب میشه به نظرم؛ اونوقت کاری شگفت رخ میده که صلح دل و خرد و نجنگیدنشون باهمه. در کل خیلیی خوب میشد اگه اینجوری میشد!
خلاصه خیلی خوبه رمانت

پر قدرت ادامه بده!

M.Fakher · 17/6/23

melin f گفت
سلام

اول از همه؛ این رمان واقعا عالیه و من به قطع تا آخرش دنبالش میکنم

به نظرم رمان خیلی متفاوتتر از رمانهای دیگه است! همین که اونا توی دل یه انسانن و اینکه دل و خرد باهم در جنگن؛ یادآور جنگ میون عقل و دله. هم اینکه؛ اریک یا همون ضمیر والا؛ فرد خاصی نیست؛ به نظرم خیلی خوبه. چطور بگم؟ خیلی خوبتر میکنه داستان و. توضیحش یه کم سخته. من که واقعاا خیلی خوشم اومد از رمانت.
این امیلی و اریکِ سرزمینِ خرد؛ اگه عاشق هم بشن خیلی خوب میشه به نظرم؛ اونوقت کاری شگفت رخ میده که صلح دل و خرد و نجنگیدنشون باهمه. در کل خیلیی خوب میشد اگه اینجوری میشد!
خلاصه خیلی خوبه رمانت

پر قدرت ادامه بده!

خیلی خیلی مرسییییی واقعا خوشحال شدم که رمانم رو خوندی
و...

گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان وادی دل ملکه می‌طلبد! | m.fakher کاربر انجمن یک رمان

کدوم یکی نیاز داره که بیش‌تر روش کار بشه؟

توصیفات مکان

توصیفات چهره

توصیف حالات

توصیف احساسات

گزینه‌های بیشتر

M.Fakher

امضا : M.Fakher

M.Fakher

امضا : M.Fakher

آل۱۱

امضا : آل۱۱

آل۱۱

امضا : آل۱۱

آل۱۱

امضا : آل۱۱

M.Fakher

امضا : M.Fakher

آل۱۱

امضا : آل۱۱

melin f

امضا : melin f

M.Fakher

امضا : M.Fakher

موضوعات مشابه