گز میکند خیابانهای چشم بسته از بر را
میان مردمی که حدودا میخرند و
حدودا میفروشند
در بازار بورس چشمها و پیشانی ها
و بخار پیشانیم حیرت هیچ کس را بر نمی انگیزد...
من اگه خـــــــــــــــــــــدا بودم … یه بار دیگه تمـــــــــــــــوم بنده هام رو میشمردم ببینم که یه وقت یکیشون تنــــــــــــــها نمونده باشه … و هوای دو نفره ها رو انقدر به رخ تک نفره ها نمی کشیدم!!!!
انسان در کجا ریشه دارد ؟
در اندیشه ؟
ظلمات جستجوی ما کجاست ؟
ما مامور ساخت چه محصولی هستیم ؟
نیمه شب
در تاریکی اتاق به این موضوع فکر میکنم
و در چند متری خانه
مادری مهربان
در دهان قاتلی فالگیر که چهارده ماه بیشتر ندارد
پستانک می چپاند
حسين پناهى