نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

شاعرغیرپارسی اشعار محمود درویش

  • نویسنده موضوع AINAZ.R
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 35
  • بازدیدها 776
  • کاربران تگ شده هیچ

AINAZ.R

کاربر حرفه‌ای
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,758
پسندها
13,655
امتیازها
49,173
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #1
25e.jpg



زندگی از من می‌خواهد

که فراموش‌ات کنم

و این چیزی‌‌ست

که دل‌ام نمی‌تواند بفهمد


((محمود درویش))

مترجم : احمد دریس

 
امضا : AINAZ.R

AINAZ.R

کاربر حرفه‌ای
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,758
پسندها
13,655
امتیازها
49,173
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #2
گمان میکردم آن‌که دوستم دارد

حتی اگر غرق در تاریکی‌ام باشم

دوستم خواهد داشت

حتی اگر پُر از زخم باشم

حتی اگر قادر به دوست داشتن خودم نباشم

او با وجود همه اینها دوستم خواهدداشت

اما نه، هیچکس خود را به مخاطره نمی‌اندازد

و دستش را داخل چاه نِمی برد

تاریکی تنها برای ماست...

((محمود درویش))

 
امضا : AINAZ.R

AINAZ.R

کاربر حرفه‌ای
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,758
پسندها
13,655
امتیازها
49,173
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #3
گفت

خانه‌ ها در غیاب ساکنان‌ شان

خواهند مرد

و سپس به قلبش اشاره کرد

((محمود درويش))

 
امضا : AINAZ.R

AINAZ.R

کاربر حرفه‌ای
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,758
پسندها
13,655
امتیازها
49,173
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #4
z087315_.jpg




و به خویشتن،

در آینه‌ها می‌نگرم:

آیا من اویم؟

((محمود درویش))

ترجمه: صالح بوعذار

 
امضا : AINAZ.R

AINAZ.R

کاربر حرفه‌ای
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,758
پسندها
13,655
امتیازها
49,173
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #5
مرا با اندوهم رها نکن،

زندانی‌ام کن

با دستی که آفتاب می‌ریزد.

((محمود درویش))

 
امضا : AINAZ.R

AINAZ.R

کاربر حرفه‌ای
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,758
پسندها
13,655
امتیازها
49,173
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #6
میانِ چشمان من و ریتا

تفنگى‌ست

و کسى که ریتا را مى‌شناسد

خم مى‌شود و نماز مى‌برد

براى خدایى

که در چشمانى عسلى‌ست.

آه... ریتا

میان ما هزار گنجشک و تصویرست

و وعده‌هاى بسیار

که تفنگى

بر جانشان آتش گشوده است.

((محمود درویش))

ترجمه: موسی بیدج

 
امضا : AINAZ.R

AINAZ.R

کاربر حرفه‌ای
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,758
پسندها
13,655
امتیازها
49,173
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #7
وطن من

پیشانی توست

پس مرا گوش ده

که تو را می‌گویم:

مرا ترک نکن

چونان گیاهی

پشت حصارها

چونان کبوتری مهجور

مرا ترک نکن

چونان ماهِ دل‌شکسته

چونان سیاره‌ای که میان شاخه‌ها به گدایی افتاده‌ست

مرا ترک نکن

آزاد در حزن خویش.

با دستانی که خورشید را جاری می‌کند

از دودکش سلول من

مرا زندانی کن

و اگر از آنِ منی

عادت کن به سوزاندن من

به آتش عشق من به سنگ‌هایم

به زیتونم

به پنجره هایم

به خاکم.

وطن من پیشانی توست

پس مرا گوش ده

که تو را می‌گویم:

مرا ترک نکن...

((محمود درویش))

 
امضا : AINAZ.R

AINAZ.R

کاربر حرفه‌ای
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,758
پسندها
13,655
امتیازها
49,173
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #8
اندکی از تو

بسیاری‌ست از همه چیز...

((محمود درویش))

 
امضا : AINAZ.R

AINAZ.R

کاربر حرفه‌ای
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,758
پسندها
13,655
امتیازها
49,173
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #9
برای اثبات عشقم به تو

چهار شاهد دارم

حال آن که

برای اثبات هر قضیه‌ای دو شاهد لازم است

تپش قلبم

لرزش بدنم

تکیدگی جسمم

بندآمدن زبانم

((محمود درویش))

 
امضا : AINAZ.R

AINAZ.R

کاربر حرفه‌ای
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,758
پسندها
13,655
امتیازها
49,173
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #10
آه،نگهبانان،

خسته نیستید آیا؟

از جست‌و‌جوی نور

در نمکزار ما

خسته نیستید آیا؟

از جست‌وجوی آتش گل سرخ

در زخم‌های ما

آه، نگهبانان،

خسته نیستید آیا؟

((محمود درویش))

 
امضا : AINAZ.R

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا