شاعرغیرپارسی اشعار مارینا تسوتایوا

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Mobina.yahyazade
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها پاسخ‌ها 3
  • بازدیدها بازدیدها 177
  • کاربران تگ شده هیچ

Mobina.yahyazade

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
تاریخ ثبت‌نام
14/5/20
ارسالی‌ها
850
پسندها
3,900
امتیازها
17,773
مدال‌ها
13
سن
22
  • نویسنده موضوع
  • #1
آسمان خراش‌ها و آسمان زیرین
زمین را تنگ خاکستر گرفته است.
همان پریشانی گیج آور
بر جا مانده است در پاریس پهناور و شادمان

شامگاهان خیابان‌ها پر زرق و برقند،
واپسین درخشش خورشید فرو می‌نشیند.
و همه جا زوج‌هایی هستند،
با لبانی لرزان و چشمانی بی‌پروا.

اکنون تنهایم، خوب است بیاساید
سر کسی رویاروی شاه‌بلوطی.
درست همچنان که در مسکو، اینجا، سینه
همراه منظومه‌ی رُستاند فریاد می‌شکد.

گرامی‌اند روزهای رفته‌ی دراز بلاهت
شب‌های پاریس عذاب‌آورند.
به سوی خانه راه می افتم تا بنفشه‌ها را بیازارم
و نگاره‌ی مهربانی و نازنین کسی را.

آن نیمرخ نظر می‌دوزد، به سان برادری
خودمانی و اندوهگین است. به نظر می‌رسد
امشب خواهم دید شهید ریچستاد را
رُستاند و سارا را – در رویاهایم.

در پاریس پهناور و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Mobina.yahyazade

Mobina.yahyazade

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
تاریخ ثبت‌نام
14/5/20
ارسالی‌ها
850
پسندها
3,900
امتیازها
17,773
مدال‌ها
13
سن
22
  • نویسنده موضوع
  • #2
نام تو پرنده‌ای‌ست در دست من
تکه‌ای یخ بر روی زبانم
نام تو باز شدن سریع لب‌هاست
نام تو چهار حرف
توپی گرفته شده در هوا
ناقوسی نقره‌ای‌ست در دهانم

صدای نام تو
سنگی‌ست که به دریاچه‌ی آرام پرتاب می‌شود
نام تو
صدای آرام سم‌ضربه‌هایی‌ست در شب
روی شقیقه‌ی من ، نام تو
شلیک سریع تفنگی مسلح شده است

نام تو غیرممکن
بوسه‌ای روی چشم‌هایم
سردی پلک‌های بسته است
نام تو بوسه‌ی برف
جرعه‌ی آبی آب چشمه‌ای خنک
خواب با نام تو عمیق می‌شود


 
امضا : Mobina.yahyazade

Mobina.yahyazade

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
تاریخ ثبت‌نام
14/5/20
ارسالی‌ها
850
پسندها
3,900
امتیازها
17,773
مدال‌ها
13
سن
22
  • نویسنده موضوع
  • #3
به این خوشم که شما گرفتار من نیستید
به این خوشم که من گرفتار شما نیستم

و به این خوشم که شما در حضور من
به‌راحتی دیگری را در آغوش می کشید
و از این که شما را نمی‌بوسم
آتش سوزان جهنم برایم آرزو نمی‌کنید

خوشم که نام لطیف مرا ، ای نازنین من
شبانه‌روز به بیهودگی یاد نمی‌کنید
خوشم که در سکوت سرد کلیسا ، ای آوازه‌خوانان
برای ما سرود ستایش سر نمی‌دهید

سپاس قلبی من از آن شما باد
شما که خود نمی‌دانید
چه عاشقانه مرا دوست می دارید

و سپاس برای آرامش شب ‌هایم
برای کمیابی ملاقات‌های تنگ غروب
برای فقدان گردش ‌هامان زیر نور ماه
برای بی‌حضوری خورشید بالای سرمان


برای این ‌که ، افسوس ! شما گرفتار من نیستید
برای این‌ که ، افسوس ! من گرفتار شما نیستم
 
امضا : Mobina.yahyazade

Mobina.yahyazade

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
تاریخ ثبت‌نام
14/5/20
ارسالی‌ها
850
پسندها
3,900
امتیازها
17,773
مدال‌ها
13
سن
22
  • نویسنده موضوع
  • #4
بوسه بر پیشانی، شوربختی را می سترد
بر پیشانی ات بوسه می زنم
بوسه بر چشمها، بی خوابی را می زداید
بر چشمانت بوسه می زنم
بوسه بر لب ها، ژرف ترین عطش هارا می نشاند
بر لبانت بوسه می زنم
بوسه بر سر خاطره ها را می روبد
بر سرت بوسه می زنم
 
امضا : Mobina.yahyazade

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا