فال شب یلدا

شاعر‌پارسی اشعار فریدون مشیری

  • نویسنده موضوع SETAYESH.MO
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 12
  • بازدیدها 278
  • کاربران تگ شده هیچ

SETAYESH.MO

مدیر بازنشسته
سطح
24
 
ارسالی‌ها
2,227
پسندها
16,621
امتیازها
44,373
مدال‌ها
18
  • نویسنده موضوع
  • #1
مرا عمری به دنبالت کشاندی
سرانجامم به خاکستر نشاندی
ربودی دفتر دل را و افسوس
که سطری هم از این دفتر نخواندی
گرفتم عاقبت دل بر منت سوخت
پس از مرگم سرکشی هم فشاندی
گذشت از من ولی آخر نگفتی
که بعد از من به امید که ماندی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

SETAYESH.MO

مدیر بازنشسته
سطح
24
 
ارسالی‌ها
2,227
پسندها
16,621
امتیازها
44,373
مدال‌ها
18
  • نویسنده موضوع
  • #2
درد بی درمان شنیدی؟
حال من یعنی همین!
بی تو بودن، درد دارد!
می زند من را زمین
می زند بی تو مرا،
این خاطراتت روز و شب
درد پیگیر من است،
صعب العلاج یعنی همین!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

SETAYESH.MO

مدیر بازنشسته
سطح
24
 
ارسالی‌ها
2,227
پسندها
16,621
امتیازها
44,373
مدال‌ها
18
  • نویسنده موضوع
  • #3
گفته بودی که چرا محو تماشای منی
آن‌چنان محو که یک دم مژه برهم نزنی
مژه برهم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه برهم‌زدنی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

SETAYESH.MO

مدیر بازنشسته
سطح
24
 
ارسالی‌ها
2,227
پسندها
16,621
امتیازها
44,373
مدال‌ها
18
  • نویسنده موضوع
  • #4
گاهی میانِ خلوتِ جمع،
یا در انزوای خویش،
موسیقیِ نگاهِ تو را گوش می‌کنم!
وز شوقِ این محال،
که دستم به دستِ توست،
من جای راه رفتن پرواز می‌کنم …!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

SETAYESH.MO

مدیر بازنشسته
سطح
24
 
ارسالی‌ها
2,227
پسندها
16,621
امتیازها
44,373
مدال‌ها
18
  • نویسنده موضوع
  • #5
روزهایی که بی تو می گذرد
گرچه با یاد توست ثانیه هاش
آرزو باز میکشد فریاد
در کنار تو می گذشت ایکاش
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

آبی پَرَست؛

هنرمند انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
2,475
پسندها
34,152
امتیازها
64,873
مدال‌ها
43
  • #6
من نیز چو خورشید، دلم زنده به عشق است.
راه دل خود را نتوانم که نپویم
هر صبح در آیینه‌ی جادویی خورشید
چون می نگرم، او همه من، من همه اویم!
 
امضا : آبی پَرَست؛
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] ANAM CARA

آبی پَرَست؛

هنرمند انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
2,475
پسندها
34,152
امتیازها
64,873
مدال‌ها
43
  • #7
با قلم می‌گویم:
ای همزاد، ای همراه،
ای هم سرنوشت،
هردومان حیران بازی‌های دوران‌های زشت!
شعرهایم را نوشتی،
دست‌خوش!
اشک‌هایم را کجا خواهی نوشت؟!
 
امضا : آبی پَرَست؛
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] ANAM CARA

آبی پَرَست؛

هنرمند انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
2,475
پسندها
34,152
امتیازها
64,873
مدال‌ها
43
  • #8
در بر این شور مستی خداییست
مستی ام از ش*ر..اب شما نیست
وز نگاهی چنین م**س.ت مستم
گر تو مستم بگیری روا نیست

راه، تاریکِ تاریک میخانه بسته
من تنهای تنها، غمگین شکسته
راه تاریکِ تاریک میخانه بسته
من تنهای تنها غمگین شکسته

از نگاه تابانش گرچه دورم امشب
جام جانم از عشق او بود لبالب
دانم این شب غم، بی سحر نماند

تا رسم به شور مستی
دیده بسته ام به راهش
تابد از نگاه گرمش
شور و مستی خدایی
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : آبی پَرَست؛
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] ANAM CARA

آبی پَرَست؛

هنرمند انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
2,475
پسندها
34,152
امتیازها
64,873
مدال‌ها
43
  • #9
ای دل به کمال عشق آراستمت
وز هرچه به غیر عشق پیراستمت
یک عمر اگر سوختم و کاستمت
امروز چنان شدی که میخواستمت
 
امضا : آبی پَرَست؛
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] ANAM CARA

آبی پَرَست؛

هنرمند انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
2,475
پسندها
34,152
امتیازها
64,873
مدال‌ها
43
  • #10
بی‌صدا، شب تا سحر،
یارانِ خود را خواند و گِرد آورد،
جا به جا،
در راه‌ها،
بر شاخه‌ها،
بر بام‌ها، گسترد!...
صبحگاهان،
شهرِ سرتا پا سیاه از
تیرگی‌های گنهکاران
ناگهان! چون نوعروسی،
در پرندین پوششِ پاک سپیدِ تازه
سر بر کرد.

شهر، اینک دست نیروهای نورانی‌ست.
در پس این چهره‌ی تابنده،
امّا
باطنی تاریک، دودآلود،
ظلمانی‌ست.
گر بخواهد خویشتن را
زین پلیدی هم بپیراید؛
همّتی بی‌حرف، همچون برف،
می‌باید!
 
امضا : آبی پَرَست؛
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] ANAM CARA

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا