- ارسالیها
- 2,697
- پسندها
- 34,812
- امتیازها
- 66,873
- مدالها
- 37
- نویسنده موضوع
- مدیر
- #1
در بلندای پلکانِ نور/سرزمینی بود پر از آدمکانِ جسور/دیدههایشان درخشان/قلبهایشان به رنگِ ارغوان/چشمهایشان درگیرِ غبارِ زرین خواب/دستهایشان نبود اسیرِ زنجیر و صلابههای اضطراب... .
پس از آن چرخِ زمان بازگشت/تیرگی که دمید، همه شدند دیوسرشت/دلهایشان در حریقِ بلور/چشمانشان در اوجِ روشنی شده بود کور/با خاموشیِ خورشید/آسمان وارثی را برگزید/سرزمین غرقِ خواب/شده بود اسیرِ دستانِ خونینِ ارباب/خاک مرد...جادو خاموش شد/زمان، زمانی خواهد مرد که ققنوس به پا میخیزد تا حکومتی نامیرا بنا کند و آن روز دیر نیست!
***
با سلام
شامگاه بخیر
آخرین شب نشینی با نویسنده انجمن اختصاص داده شده به:
”[COLOR=rgb(148, 0...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش