متوسط مجموعه دلنوشته‌های روزی که کبرا در دلم چنبره زد | ماه میم کاربر انجمن یک رمان

[بابای دخترش]

کُرَ، کُرَ نگاش کُ آخه!
خودم فهمیده بودم تو هم از مه خوشت آمده
وگرنه ارای چه وقتی آمدم جلو ساکت شدی؟!
حرف بزن هایده‌ی مه
حرف بزن
صف دریژ* و گوشای مه دریژتر کسگم!
تو بگو که اشنوم
​

---

*دریژ به معنی دراز

 

[بابای دخترش]

تاقانه‌کم*
فقط جان کله‌ی کچل برارت*
اونجوری ناز و عشوه نیا
یهو دیدی محرم نشده
دلم قیلی ویلی رفت اری صدات
و هم خب ناراحت نشی باشه؟!
یکم که زور میزنی با ناز حرف بزنی
صدات شبیه صدای گاری باپیرم* میشه
برای خودت بوشم‌ها!
اصلا این به استحکام عشقمون کمک می‌کنه
‌‌باید به هم بوشیم* صدامون چه وقتایی شبیه گاری میشه.
​

---

*تاقانه‌کم به معنی یکی یک دونه
*برار به معنی برادر
*باپیرم به معنی پدربزرگم
*بوشیم به معنی بگوییم

 

[بابای دخترش]

باوانکم*
اَری چه اوجو که مه تونِ* سِی* میکنم تو منه سی نمیکنی؟!
قلبم کوت کوت میشه ایجو خو!
سی بُکُ
اینجارِ میبینی؟!
از دور معلوم نیست البته‌ها!
ما خانوادگی بوریم، واسه همین نور میزنه
ولی خیالت تشکچه‌ی حاجی آقام!
پشت لبم سبز شده
دست که میکشم روشون
مور مورِم میشه اصلا!
چطور دل تو دلت میمونه
وقتی سالاری مثل مَ با این سیبیلا
میخوادت؟!
​

---

*باوان به معنی جگرگوشه
*تونِ به معنی تو رو
*سِی کردن به معنی نگاه کردن

 

[بابای دخترش]

زبی... نه یعنی کبرگیان
لنگ دراز ندارم؟!
که دارم!
فُکُل اِبییِ ندارم؟!
که دارم!
شلوار کردی ندارم؟!
که دارم!
سیبیل مشتی ندارم؟!
که دارم!
دماغ عقابی ندارم؟!
که دارم!
صدای کلفت ندارم؟!
که دارم!
هنر تسبیح گردونی ندارم؟!
که دارم!
از همه مهم‌تر!
عین یک مرد اومدم دوغ بگیرم
آبگوشت بخوریم با خانواده
می‌بینی که خانواده دوستم هستم
پس دردت چیه زده تو کمرت
هی روتو کردی اوور نگام نمی‌کنی؟!​

 

[بابای دخترش]

نازارَگَم
تو فقط یک نظر، یک نظر به مه بنداز
ببین چه جور هرشب پایین پنجره‌َتان برات فیکه* میکشم
و اَری ایکه خیالت تخت باشه تیرکمانِ‌مَم میارم با سنگ می‌زنم به شیشه اتاقت شک نکنی خود عاشق پیشمم
​

---

*فیکه به معنی سوت

 

[بابای دخترش]

نازدارِم
شاید اگر نظر کنی
بازم به خاطر او خال گوشتی کنج دماغِت
شکل یک بز سَر گله از خودگذشتگی کنم و از خیر چندتایی کیک و نوشابَ گذشتم تا پولِ‌شَ بریزم تو خندق اِسی که نمره‌ی خانه‌تانه بِشِم بده
تا هروقت ننه‌ات رفت نون بستونه زنگ بزنم خانه‌تان فوت بکنم برات​

 

[بابای دخترش]

وی آر بک ویت زبیده اند بلک ممد
*پست‌های قبلی همه ویرایش شده

شیتَگَم
آی شیتَگَم اگر بله بدی بِشِم
جوراب بوَمه خودم میکشم رو شلوارش که با اهل منزل بیان خواستگاریت!
از گل خرزهره‌های تو حیاط که ننم کاشته دست نزنیم به نعناها برات دست‌گل درست می‌کنم
فقط حواست باشه بوشان نکنی‌ها!
قبلِ عروسی می‌توپی.​

 

[بابای دخترش]

خانُمِم
شلوار بوَم و چارقد ننم مُکنم مهرت
اگر بشم بله بدی
کفترامه یک به یک مکنم نذرت
می‌برمت روستا سوار گاری باپیرم میکنمت دور روستا میزنمت
ناهار آبگوشت گذاشتی جلدی می‌پرم دوو بگیرم
اری بچه‌هامان اتل متل کِل‌کافَ میخوانم
ها گیانگم مه مرد زندگیم
​

 

[بابای دخترش]

کبریِٰ چون کبرا چنبره زده در دلِم
تو فقط بگو ها
عروسی برات بگیرم یک محلهَ‌رِ کِلِک* به دهن می‌ذارم!
ننه‌ی خودِم بَزَک دُزَکت می‌کنه
که حواسش هم باشه او ابروهای تا به تاتِ نخ سیگار کنی
پیکان بوَت هم ازش می‌گیریم
هرچی نباشه دامادشم
دستگاه ظبط می‌گیرم ارات
آهنگ مینا خانم میذارم و هلپرکه* می‌کنم از خوشی
دستتو می‌گیرم و میارمت وسط جمعیت که برامون فیکه میکشن
با صدایی بهتر از خود رزازی می‌خونم و شاباش تقلبی می‌ریزم رو سرت
نه اینکه بخول* باشم‌ها نه گیانگم
فقط با خرج برای قد و نیم‌قدهای فامیل مخالفم
​

---

*کلک به معنی انگشت
*هلپرکه به معنی رقص
*بخول به معنی خسیس

 ​

...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[بابای دخترش]

قِزات لِه گیانِم*
از همی اول بشت بوشم
مَ کمتر از سه تا بچه قبول نِمُکُنَ
هر سه‌تایَم باید یَک کُری باشن یَل!
مث بوَشان
سی کُ ایجو سینه ستبر و چهارشانه
که هر دختری دیدشان کله قند تو دلش بریزه توی چای​

---

*قِزات لِه گیانِم به معنی دردت به جانم