متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.
  • تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

داستان کوتاه در حال تایپ داستان کوتاه عدمِ عدم | حنانه بامیری نویسنده افتخاری انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Hana.BanU ☯
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 3
  • بازدیدها 228
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Hana.BanU ☯

نویسنده افتخاری
سطح
16
 
ارسالی‌ها
1,049
پسندها
7,884
امتیازها
23,703
مدال‌ها
27
سن
25
  • نویسنده موضوع
  • #1
کد داستان: 471
ناظر: Dark night Dark night

نام داستان کوتاه: عدمِ عدم
نویسنده: حنانه بامیری
ژانر: #فانتزی
خلاصه:
در سیاره‌ای که زوال وجود ندارد مردی دست از جان شسته و به خودکشی فکر می‌کند؛ حال آن‌که هیچ تعریفی از این کلمه در ذهن ندارد... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Hana.BanU ☯

Mers~

پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
سطح
35
 
ارسالی‌ها
2,692
پسندها
34,732
امتیازها
66,873
مدال‌ها
37
سن
18
  • مدیر
  • #2
IMG_20220209_123722_043.jpg
"والقلم و مایسطرون"
نویسنده‌ی عزیز، ضمن خوش‌آمد گویی، سپاس از انتخاب این انجمن برای منتشر کردن داستان خود،

خواهشمندیم قبل از تایپ رمان خود قوانین زیر را به دقت مطالعه فرمایید!
قوانین **♡ تاپیک جامع مسائل مربوط به داستان‌کوتاه ♡**

و برای پرسش سوالات و اشکالات خود در رابطه با داستان به لینک زیر مراجعه فرمایید!
♧♡ تاپیک جامع برای مسائل رمان نویسی ♧♡

برای انتخاب ژانرِ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Mers~

Hana.BanU ☯

نویسنده افتخاری
سطح
16
 
ارسالی‌ها
1,049
پسندها
7,884
امتیازها
23,703
مدال‌ها
27
سن
25
  • نویسنده موضوع
  • #3
زُباله‌دان تاریخ!

گاهی باید رفت؛ ماندن بیش از حد سبب تعفّن می‌شود و تعفّن سبب نفرت. گاهی باید چشم بست؛ رفت، مرد و به گورستان تاریخ پیوست. عمر طولانی که نفرت به بار آوَرَد را باید دور انداخت و به زباله‌دان تاریخ سپرد.
حاصل استنشاق بیش از اندازه‌ی گوگرد، سوزش بینی و طعم گند استفراغ بود که بارها در دهان می‌پیچید و به معده باز می‌گشت.
من هم از این قاعده مستنثی نبودم؛ فرآورده‌های آن کارخانه با آن معماری رُعب‌انگیزش، از چند فرسخی هر موجودِ زنده‌ای را به فرار وا می‌داشت.
خودرو را مقابل ساختمان‌های سر به فلک کشیده در منطقه‌ی مسکونی – صنعتی پارک کردم و به محض خروج از اتاقک خودرو، بوی گوگرد تشدید...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Hana.BanU ☯

Hana.BanU ☯

نویسنده افتخاری
سطح
16
 
ارسالی‌ها
1,049
پسندها
7,884
امتیازها
23,703
مدال‌ها
27
سن
25
  • نویسنده موضوع
  • #4
تلفن که روی پیغامگیر رفت، صدای جیغش مانند شیشه‌ای که با صدای مهیب بشکند، در مغزم فرو رفت.
- مثل همیشه، خودت رو توی اون لونه مورچه زندونی کردی و تلفن رو جواب نمی‌دی. فکر می‌کنی نمی‌تونم پیدات کنم؟
حالم از صدای جیغ و غرغرهایش به‌هم می‌خورد؛ کلافه به سمت تلفن گام برداشتم و مقابل گوشم فشردم.
- چی وِر وِر می‌کنی عوضی؟
دیوانه‌وار قهقهه زد.
- شرط بندی رو باختی خودت رو حبس کردی تو خونه؟ امروز بانک بودم و مثل همیشه تو چیزی توی چَنته برای عَرضه نداشتی. یادت که نرفته سر چی شرط بستیم؟
با مشت بر پیشانی‌ام کوبیدم و موهای روشنم را چنگ گرفتم. عصبی از اشتباه مسخره‌ای که مرتکبش بودم و راهی گریزی که به چاه ختم می‌شد، لب زدم:
- سهام شرکت!
باز صدای جیغش در گوشم پیچید.
- فردا با قرار...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Hana.BanU ☯
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا