اشعار کودکانه تاپیک جامع اشعار کودکانه

  • نویسنده موضوع Wendy Son
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 8
  • بازدیدها 1,113
  • کاربران تگ شده هیچ

Wendy Son

کاربر سایت
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
17/9/20
ارسالی‌ها
1,066
پسندها
16,853
امتیازها
37,073
مدال‌ها
16
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
گاو قوی صحرام
عضو مفید روستام
شخم می‌زنم زمین را
جلگه و دشت و صحرا
دهقان که خسته می‌شه
راه می‌ره توی بیشه
منم می‌رم تو صحرا
تو سبزه‌ها، علف‌ها
گاو ماده شیر می‌ده
ماست می‌ده پنیر می‌ده
شیر اونو می‌دوشند
داغ می‌کنند می‌نوشند.

نام شعر: گاو
نام شاعر: عباس یمینی شریف
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Wendy Son
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] sarna

SETAYESH.MO

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/12/20
ارسالی‌ها
2,227
پسندها
16,611
امتیازها
44,373
مدال‌ها
18
سطح
24
 
  • #2

باغ وحش​

تو قفسهای باغ وحش

حیوونهای رنگارنگ

پرنده های کوچولو

میمون و شیر و پلنگ

میمونه شکلک می سازه

مَردُموخوشحال میکنه

با یه دونه توپ سفید

تنهایی فوتبال می کنه

نگاه کنید خرسَرو

ایستاده روی دو پا

خرگوشه رو نگاه کنید

هی می پره رو هوا

طاووس رو نگاه کنید

چه خوشگل و قشنگه

چترشوهی باز می کنه

ناز و خوش آب و رنگه


شعر کودکانه نهنگ و دریا

دریاچه آبی رنگه

توش ماهی و نهنگه

ماهی رو موج می شینه

نهنگ اونو می بینه

میگه نهنگ پرزور

یه وقت نری راه دور

شب که بشه، جای شام

می خورمت هام و هام

ماهیه از روموجا

می پره توی دریا

شناکنون می ره

به یک جای دور

جا می مونه

نهنگ چاق و مغرور

[IMG alt="نهنگ و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

SETAYESH.MO

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/12/20
ارسالی‌ها
2,227
پسندها
16,611
امتیازها
44,373
مدال‌ها
18
سطح
24
 
  • #3
یک پله یک پله

وقتی هواپیما

از دور پیدا شد

آغوش یک ملت

بر روی او وا شد

یک پله یک پله

می آمد او پایین

با چهره ای پُر نور

با خنده ای شیرین

آرام می آمد

دل، بی قرارش بود

دریایی از مردم

در انتظارش بود...

****شعر دهه فجر****

از خون سرخ بهمن سرسبز شد بهاران

اندیشه باور شد، در امتداد باران

بر صخره ‏های همت جوشیده خون غیرت

بانگ سرود و وحدت آید زچشمه ساران

و الفجر بهمن آمد، فصل شکفتن آمد

بر پهندشت باور، خالی است جای یاران

****شعر دهه فجر****

می خواستم شعری بگویم

شعری برای انقلابم

دیدم که او دریاست و من

یک قطره ناچیز آبم

دیدم که باید ابر باشم

از صبح تا شب هی ببارم

تا شاید اشک مادران را

در بیتی از شعرم بیارم

دیدم که باید رعد باشم

غرنده و پر شور و غوغا

آن...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

SETAYESH.MO

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/12/20
ارسالی‌ها
2,227
پسندها
16,611
امتیازها
44,373
مدال‌ها
18
سطح
24
 
  • #4
"باز هم در کوچه

یک صف طولانی ست

توی این صف اصلا

حرفی از نوبت نیست

نه صف نانوایی

نه صف سرویس است

توی این صف گاهی

چشم مردم خیس است

یک طرف پر بچه

یک طرف پر بابا

می رود آهسته

دسته عاشورا

زهرا موسوی



_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

چهل شب و چهل روز

چهل تا شمع پر نور

داغ شهادت او

از دل ما نشد دور

شاعر :شکوه قاسم نیا

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

قدم میزاره توجاده

همه پای پیاده

به یاد اون سه ساله

کوچیک و بزرگ نداره (2)

زیارت شش گوشه

عجب ذصفایی داره

هرکی زیارت رفته

دلش دیگه تاب نداره (2)

دیگه چیزی نمونده

به اربعین آقا

بگو لبیک مولا

بنویس اسم ما را (2)

داریم می ریم کربلا

جا نمونید بچه ها

همه عالم بدونن

حسین عزیز دلها (2)

شاعر:ساجده طالبی

_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

امام...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

SETAYESH.MO

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/12/20
ارسالی‌ها
2,227
پسندها
16,611
امتیازها
44,373
مدال‌ها
18
سطح
24
 
  • #5
آقای باغبان


من آقای باغبونم
دارم یه آواز میخونم

می گم به گل های قشنگ
گل های ناز و رنگارنگ

به به به!چه خوشگلید!
سرخید و سبزید و سفید

من دوس دارم شمارو
قربون برم خدارو

که آفریده بلبل
لاله و یاس و سنبل

نگاه من به گلهاس
به سبزه و چمن هاس

کارم رو دوست دارم
همیشه گل می کارم

گل می کارم گل ناز
شعر می خونم با آواز

کارم خیلی تمیزه
گل واسه من عزیزه

گل همیشه قشنگه
نازه و رنگارنگه
 

SETAYESH.MO

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/12/20
ارسالی‌ها
2,227
پسندها
16,611
امتیازها
44,373
مدال‌ها
18
سطح
24
 
  • #6
کسی که ماه شب تار بی قراران شد

انیس جان و شفابخش قلب یاران شد



نفوذ چشم و کلامش به جان اثر می کرد

همان که دلبر و دلدار رهسپاران شد



نه قلب پیر و جوان پر شد از محبت او

صمیم قلب مصفای نو نهالان شد



به سردی دی و بهمن که ناله یخ میزد

صفای آمدنش گرمی بهـاران شد



وجود مردم ایران ز دوریش غمناک

حبیب اهل دل و پیر این جماران شد



در آن زمان که ستم پرده سیاهی بود

امید بخش قلوب امید واران شد



چنان که روز ورودش بهشت زهرا رفت

گل همیشه بهاری به لاله زاران شد



خوشا صفای زمانی که ماه بهمن بود

تو آمدی و دل انقلاب خندان شد



«حمید» اگر چه نبودی به دیدنت لایق

ولی به غمزه چشمت ز جان نثاران شد

شعر:حمیدرضا فاطمی

*******______*******

سرود ورود امام خمینی به ایران



گنبدت گر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

SETAYESH.MO

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/12/20
ارسالی‌ها
2,227
پسندها
16,611
امتیازها
44,373
مدال‌ها
18
سطح
24
 
  • #7

شعر شماره ۱- شعر سلام:​

SALAM


صبح که میشه خروسم می‌زنه زیر آواز
میگه دیگه بیدار شـــــو کوچولو از خواب ناز
از رختخواب در بیـــــــــــا خورشید خانم بیداره
زمین چه روشن شـــده با نور اون دوباره!
پاشو دیگه عزیــــــــزم پاشو با لب خندون
سلام بکن به بـــــابـــا به مادر مهربون


شعر شماره ۲- یاد خدا:​

یاد-خدا


شـروع هر کار خوب با نام و یاد خداست

همان خدای زیبـــا که داد به ما این کلاس

بارون میاد ریز...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

SETAYESH.MO

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/12/20
ارسالی‌ها
2,227
پسندها
16,611
امتیازها
44,373
مدال‌ها
18
سطح
24
 
  • #8

شعر شماره ۵- پرنده:​

پرنده


یه پرنده دوست داره آسمون آبی باشه
روزای خوب خدا صاف و آفتابی باشه

یه پرنده دوست داره خوب و مهربون باشه
شب پیش ستاره ها روز تو آسمون باشه

یه پرنده دوست داره تو دلا غم نباشه
لبا پرخنده باشه درد و ماتم نباشه

یه پرنده دوست داره رو زمین جنگ نباشه
همه دل ها شاد باشن هیچ دلی تنگ نباشه

یه پرنده دوست داره قفسش باز بمونه
از قفس فرار کنه راحت آواز بخونــــه


شعر شماره ۶- جوجه طلایی:​

[IMG...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

SETAYESH.MO

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/12/20
ارسالی‌ها
2,227
پسندها
16,611
امتیازها
44,373
مدال‌ها
18
سطح
24
 
  • #9
عشق خدا قلعه ای است

محکم و امن و عظیم

هرکه در آن راه یافت

حفظ شد از ترس و بیم

هر که نیاید در آن

گم شود و جان دهد

قلعه عشق خدا

قدرت ایمان دهد

***

بابام می ره سر کار

بابام یه باغبونه

شب بوی باغ و گل رو

با خود می یاره خونه

کارش تو پارک شهره

درخت و گل می کاره

بابام به باغبونی

به گل، علاقه داره

منم به کار بابا

خیلی علاقه دارم

دلم می خواد که من هم

درخت و گل بکارم
 

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا