گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان متروکات زمرد کبود | زری مصلح نویسنده انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع ZARY MOSLEH
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 28
  • بازدیدها 1,019
  • کاربران تگ شده هیچ

شخصیت محبوب رمان از نظر شما؟


  • مجموع رای دهندگان
    11

ZARY MOSLEH

نویسنده انجمن + منتقد انجمن
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
11/7/20
ارسالی‌ها
1,534
پسندها
14,384
امتیازها
35,373
مدال‌ها
33
سن
17
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
عنوان: متروکات زمرد کبود
ژانر: #معمایی #رئال_جادویی
نویسنده: زری مصلح
خلاصه: تنها سرنخی که از گنجینه‌ی افسانه‌ای «ویلیام تِیُو» باقی مانده...زمردهای کبود! زمردی که به شکل عجیبی در حلقه‌ی آتحان کار گذاشته شده و علامتی است که بر روی تک‌تکِ نشان‌های اتحاد حکومت تیو با کشورهای قدرتمند قرن هفده میلادی‌ نقش بسته است. این سرِ نخ، النا و آتحان را به سمت کشف و پیدایش این گنجینه می‌کشاند و این خواهر و برادر، خطرات این ماجراجویی را به جان می‌خرند تا تجربه‌ی جدیدی را در رزومه‌ی کاری‌شان ثبت کنند. در این میان مردی به دنبال آن‌هاست که همیشه در سایه‌ها بوده و اکنون، قصدی به غیر از رقابت با آن‌ها را دارد؛ مردی که نه النا و نه آتحان، خاطره‌ی خوشی از او و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

SA❀HEL

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
28/4/21
ارسالی‌ها
823
پسندها
29,464
امتیازها
50,673
مدال‌ها
33
سطح
28
 
  • #2
سلام زری جون :rolleyes:
چقدر خوب شد که تو همخوانی، رمان تو انتخاب شد و چه خوبتر که قراره اولین نفری باشم که گفتمان آزادشو افتتاح می‌کنه:350:
خب حالا بریم باتوجه به پنج صفحه‌ای که تا الان خوندم، یه نظر دلی بدم.
اول از همه خلاصه و چند خط مقدمه بود که جذابیت از سر و روش میبارید و نویدِ یه ماجراجویی رو میداد.
قلم یکدست و قشنگت با توصیفات نرم و لطیفی که توی متن عجین شده بودن، باعث میشد که بعد از خوندن هر خط، بی‌صبرانه اشتیاقم برای خوندن خط بعدی بیشتر بشه. همه‌چیز کامل و درحد متعادلی بود. قصه‌ هم که کشش و جذابیت خاص خودش رو داشت.
از بین شخصیتا فعلا تا اینجا، النا رو خیلی دوست دارم. آتحان هم به عنوان یه برادر بزرگتر حس یه حامی رو بهم میده. هاکان و نیکول هم با اینکه یخورده رو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : SA❀HEL

ZARY MOSLEH

نویسنده انجمن + منتقد انجمن
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
11/7/20
ارسالی‌ها
1,534
پسندها
14,384
امتیازها
35,373
مدال‌ها
33
سن
17
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #3
سلام زری جون :rolleyes:
چقدر خوب شد که تو همخوانی، رمان تو انتخاب شد و چه خوبتر که قراره اولین نفری باشم که گفتمان آزادشو افتتاح می‌کنه:350:
خب حالا بریم باتوجه به پنج صفحه‌ای که تا الان خوندم، یه نظر دلی بدم.
اول از همه خلاصه و چند خط مقدمه بود که جذابیت از سر و روش میبارید و نویدِ یه ماجراجویی رو میداد.
قلم یکدست و قشنگت با توصیفات نرم و لطیفی که توی متن عجین شده بودن، باعث میشد که بعد از خوندن هر خط، بی‌صبرانه اشتیاقم برای خوندن خط بعدی بیشتر بشه. همه‌چیز کامل و درحد متعادلی بود. قصه‌ هم که کشش و جذابیت خاص خودش رو داشت.
از بین شخصیتا فعلا تا اینجا، النا رو خیلی دوست دارم. آتحان هم به عنوان یه برادر بزرگتر حس یه حامی رو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

‹Masih›

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
18/11/21
ارسالی‌ها
497
پسندها
3,523
امتیازها
17,473
مدال‌ها
13
سطح
12
 
  • #4
سلام زری جان
رمانتون داستان قشنگی داره. در کنار داستان زیباتون قلم دلنشینتونم رمانو تمام و کمال جذاب کرده. خلاصه منو ترغیب کرد که هرچه زودتر برم و داستانو بخونم. مقدمه خیلی قشنگ بود در کنار کلمات سنگینی که به کار برده بودید متن رو زیبا کرده بود. با خوندن چند پارت اول احساس کردم داستان اصلی شروع نشده ولی طوری نبود که آدم احساس کنه حوصله آدمو سر می‌بره و بر عکس چون قلمتون دلنشین و خیلی خوب مکان و کاراکترهارو توصیف می‌کردید... آدم دوست داشت سریع بره بقیشو بخونه یا حداقل منکه اینطور بودم:cloversmileyc:
قلمتون مانا امیدوارم شاهد موفقیت شما و رمانتون باشیم و بی صبرانه دوست دارم پارت بعدی رو بخونم.
 
امضا : ‹Masih›

ZARY MOSLEH

نویسنده انجمن + منتقد انجمن
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
11/7/20
ارسالی‌ها
1,534
پسندها
14,384
امتیازها
35,373
مدال‌ها
33
سن
17
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #5
سلام زری جان
رمانتون داستان قشنگی داره. در کنار داستان زیباتون قلم دلنشینتونم رمانو تمام و کمال جذاب کرده. خلاصه منو ترغیب کرد که هرچه زودتر برم و داستانو بخونم. مقدمه خیلی قشنگ بود در کنار کلمات سنگینی که به کار برده بودید متن رو زیبا کرده بود. با خوندن چند پارت اول احساس کردم داستان اصلی شروع نشده ولی طوری نبود که آدم احساس کنه حوصله آدمو سر می‌بره و بر عکس چون قلمتون دلنشین و خیلی خوب مکان و کاراکترهارو توصیف می‌کردید... آدم دوست داشت سریع بره بقیشو بخونه یا حداقل منکه اینطور بودم:cloversmileyc:
قلمتون مانا امیدوارم شاهد موفقیت شما و رمانتون باشیم و بی صبرانه دوست دارم پارت بعدی رو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

ʀᴏᴍɪɴᴀ

سرپرست بازنشسته
کاربر قابل احترام
تاریخ ثبت‌نام
11/9/21
ارسالی‌ها
4,498
پسندها
50,670
امتیازها
77,373
مدال‌ها
79
سن
19
سطح
38
 
  • #6
سلام عزیزم امیدوارم حال دلت خوب باشه.
این نظر برای همخوانیه که البته وقتی کامل مطالعه شد یه نقد دیگه هم در اختیار شما قرار میدم.
عنوان با اینکه از ترکیب کلمات خیلی ثقیل ایجاد نشده جذابیت بالایی داره و محتوا رو دربر گرفته.
خلاصه خیلی جذاب و ترغیب کننده بود و مقدمه که قشنگ نوید هیجان می‌داد و خواننده رو ترغیب به خوانش می‌کرد.
وقتی دو سه پارت اول رو خوندم متوجه نشدم که چرا النا باید از همه دور می‌شده و کلی ابهام برام ایجاد کرد... و با خودم فکر کردم نمیتونه یهویی بره دنبال گنج و این چه ارتباطی میتونه با حوادثی داشته باشه که نویسنده بولد کرده.
یهو با دیدن اینکه ۶ سال گذشته قضیه برام کمی جا افتاد ولی هنوزم این مسئله ذهنم رو درگیر کرده بود تا هاکان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ʀᴏᴍɪɴᴀ

Ash;

مدیر تالار کتاب
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
تاریخ ثبت‌نام
26/9/20
ارسالی‌ها
2,404
پسندها
33,862
امتیازها
64,873
مدال‌ها
31
سن
17
سطح
33
 
  • مدیر
  • #7
پس از مدت‌ها تونستم رمان زیبات رو مطالعه کنم، و بسیار هم خوشحالم که همچین اثری رو از دست ندادم.
ترکیب کلمات و جملات به قدری زیبا و شیوا بوده که جوری تو رمان غرق میشدم، فراموش میکردم لایک کنم .. در عین سادگی و تعادل.
خلاصه و مقدمه تماما قابلیت جذب مخاطب رو داشتن و با شروع زیباش، برخلاف خیلی از رمان‌ها خسته‌کننده نبود.
شخصیت‌پردازی، توصیفات به‌قدری ملموس بود که حس میکردم یه گوشه ایستادم و دارم تماشاشون می‌کنم.
حفظ تعادل گره‌ها و فاش شدنشون باعث شده بود هرلحظه بیشتر از قبل ترغیبم میکرد برای ادامه دادن،
درنهایت هاکان رو به لیست کراش‌هام اضافه می‌کنم.
خداقوت عزیزدلم، به امید چاپ شدنش">
 
آخرین ویرایش
امضا : Ash;

DELNAZ_N (TARANEH)

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
25/3/21
ارسالی‌ها
1,652
پسندها
13,040
امتیازها
35,373
مدال‌ها
17
سطح
20
 
  • #8
سلام عزیزم
رمانت مطالعه کردم، واقعاً از نظر ارکان عالی بود و توصیف‌های خوبی رو هم توی رمان انجام داده بودی و این اولین چیزی بود که به چشم خورد، توصیف‌ها کاملاً به اندازه بود نه خیلی زیاد که خواننده رو خسته کنه و نه اون‌قدر کم که خواننده اطراف رو درک نکنه.
شروع هیجان‌انگیز و مبهمی رو هم داره بود که خواننده رو ترغیب به خوندن کرد
شخصیت‌پردازی خوبی رو هم داشتی، شخصیت النا برام جذاب بود.
موفق باشی
 

ZARY MOSLEH

نویسنده انجمن + منتقد انجمن
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
11/7/20
ارسالی‌ها
1,534
پسندها
14,384
امتیازها
35,373
مدال‌ها
33
سن
17
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #9
سلام عزیزم امیدوارم حال دلت خوب باشه.
این نظر برای همخوانیه که البته وقتی کامل مطالعه شد یه نقد دیگه هم در اختیار شما قرار میدم.
عنوان با اینکه از ترکیب کلمات خیلی ثقیل ایجاد نشده جذابیت بالایی داره و محتوا رو دربر گرفته.
خلاصه خیلی جذاب و ترغیب کننده بود و مقدمه که قشنگ نوید هیجان می‌داد و خواننده رو ترغیب به خوانش می‌کرد.
وقتی دو سه پارت اول رو خوندم متوجه نشدم که چرا النا باید از همه دور می‌شده و کلی ابهام برام ایجاد کرد... و با خودم فکر کردم نمیتونه یهویی بره دنبال گنج و این چه ارتباطی میتونه با حوادثی داشته باشه که نویسنده بولد کرده.
یهو با دیدن اینکه ۶ سال گذشته قضیه برام کمی جا افتاد ولی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

ZARY MOSLEH

نویسنده انجمن + منتقد انجمن
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
11/7/20
ارسالی‌ها
1,534
پسندها
14,384
امتیازها
35,373
مدال‌ها
33
سن
17
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #10
پس از مدت‌ها تونستم رمان زیبات رو مطالعه کنم، و بسیار هم خوشحالم که همچین اثری رو از دست ندادم.
ترکیب کلمات و جملات به قدری زیبا و شیوا بوده که جوری تو رمان غرق میشدم، فرانوش میکردم لایک کنم .. در عین سادگی و تعادل.
خلاصه و مقدمه تماما قابلیت جذب مخاطب رو داشتن و با شروع زیباش، برخلاف خیلی از رمان‌ها خسته‌کننده نبود.
شخصیت‌پردازی، توصیفات به‌قدری ملموس بود که حس میکردم یه گوشه ایستادم و دارم تماشاشون می‌کنم.
حفظ تعادل گره‌ها و فاش شدنشون باعث شده بود هرلحظه بیشتر از قبل ترغیبم میکرد برای ادامه دادن،
درنهایت هاکان رو به لیست کراش‌هام اضافه می‌کنم.
خداقوت عزیزدلم، به امید چاپ شدنش">
سلام مرسده‌ی جذاب
خیلییییی خوشحالم که...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

موضوعات مشابه

عقب
بالا