مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

نیکان

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
22/6/20
ارسالی‌ها
4
پسندها
9
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,051
سلام من دنبال یه رمان هستم که یه دختری بود که دبیرستانی بودتودرس شیمی هم قوی بودپدرش تویه طلافروشی یه حاج آقایی کارمیکردیه روزحال پدرش بدمیشه زنگ میزنم مغازه حاجیه یاموبایلش که پسرش جواب میده بعدوقتی متوجه میشه کیه بهش توضیح میده بعدمیره بیمارستان اون پسرومیبینه که فکر کنم اسمش باربدبودبعداین دختره باپسره خوب نبوده مادرپسره این دختروخواستگاری می‌کنه برای پسرش خلاصه ایناازدواج میکننوتازه داشته زندگیشوخوب می‌شده متوجه میشن پسره سرطان داره مثل این که قبلاهم داشته خوب شده این دختره هرکاری برای خوب شدن پسره می‌کنه موهاشم به خاطرش میزنه بعدوقتی خوب میشه مادرشوهرشوجاریش دست به یکی میکنم پسرروبدکنن پیش دختره ودختره بره پسره باخواهرجاریه ازدواج کنه
 

zahra14

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
28/3/20
ارسالی‌ها
96
پسندها
105
امتیازها
578
سطح
0
 
  • #1,052
داستان این رمان از این قراره که نمیدونم دختره توی یه مهمونی دعوت بوده اونو با یه پسر میبینن و مجبور میشه با اون پسره ازدواج کنه بعد پدر پسره بهش میگه اگه میخوای شرکتو به نامت بزنم باید زنت ازت راضی باشه بعد پسره یه مدت با زنش خوب میشه و قتی پدره پسر میاد ازش میپرسه از شوهرت راضی هستیو ماجرارو براش تعریف میکنه دختره میفهمه شوهرش به خاطر شرکتش باهاش خوب بوده ولی به پدر شوهرش میگه آره راضی هستم رمانو تا همینجا خوندم چون بعدش نمیدونم چی شد برنامش حذف شد
لطفا راهنمایی کنید دوستان ممنون.
عشق سرراهی
 

zahra14

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
28/3/20
ارسالی‌ها
96
پسندها
105
امتیازها
578
سطح
0
 
  • #1,053
سلام عزیزم مطمئنی این اسمشه آخه هرچی میزنم نمیاد بالا
سلام بله اسمش همینه با پسره میره امریکا اخرش اسم بچشونم میذارن ماهانم داخل برنامه بازار بزن میاد بالا
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ℛℴℎ

مهسانوروزی

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
16/5/20
ارسالی‌ها
47
پسندها
157
امتیازها
503
مدال‌ها
1
سطح
1
 
  • #1,054
سلام دوستان یه رمانی بود دختره رییس شرکت بود بعد پسره میره اونجا استخدام میشه بعد نمیدونم چی میشه عاشق هم میشنو باهم ازدواج میکنن
 
امضا : مهسانوروزی

شیلا

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
6/7/19
ارسالی‌ها
10
پسندها
3
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #1,055
سلام داستان رمان اینطوری بود که دختره و پسره یه بچه دارن و همو دوست دارن بعد کمکم هی دعواشون میشه دختره از خونه میره بعد چند وقت دوباره برمیگردن پیش هم بعد دختره میره تو حمام میبینه مسواک پسره از بقه جداست میزاره کناره هم بعد پسر میاد دعواش میکنه مسواکارم خرد میکنه بعد پسر یه ازمایشم داده بود ایدز داشته ولی به دختره نمیگه اینا دو باره از هم جدا میشن به روز پسره بچه رو به بهانه شمال میبره با خودش خارج دختره دلش میشکنه هرسال تولد بچهه ایمیل میزنه به پسره خلاصه یه روز برادرش یا یکی از اشناهای دختره مطمعن نیستم با یکی از دوستاش و یه پسر بچه میادخارجی بودن بعد کم کم دختره میفهمه پسره اززنش جدا شده بعد اینا به هم نزدیک میشن ازدواج میکنن میرن خارج دختره خیلی دنبال بچش میگرده پیداش نمیکنه بعد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Masihdansh

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
23/6/20
ارسالی‌ها
5
پسندها
6
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #1,056
رمانی با ژانر پزشکی دختر دکتر و یه دوست داره که معتاده و دوستش با کسی که این دوستش داره نامزده و دختره همیشه به خاطر دوستش دیده نشده
 

*Pantea*

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
30/1/20
ارسالی‌ها
368
پسندها
3,556
امتیازها
16,913
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • #1,057
سلام دوستان یه رمانی بود دختره رییس شرکت بود بعد پسره میره اونجا استخدام میشه بعد نمیدونم چی میشه عاشق هم میشنو باهم ازدواج میکنن
اولش خیلی شبیه رمان شرکت عشقه ولی مطمئن نیستم چون خیلی توضیحتون کم بود.
 

Masihdansh

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
23/6/20
ارسالی‌ها
5
پسندها
6
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #1,058
رمانی که ژانر پزشکی عاشقانه داشت بعد دختره یه دوست داشت که ازش سرتر بود و معتاد میشه این دختره بهش کمک می کنه با اینکه کسی که دوستش داشت با این دوست معتادش نامزد بود
 
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] mlesa

Zakie21

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
15/6/20
ارسالی‌ها
1
پسندها
12
امتیازها
30
سطح
0
 
  • #1,059
سلام یه رمانی بود اسم دختره نیاز بود این دختره پیش داییش یا عموش بزرگ شده بود عموشم سرهنگ پلیس بود,دختره هم خودش وکیل بود یه روز داشت برای موکلش تحقیق می کرد که گروگان گرفته میشه فک کنم.بعد عاشق پسری میشه که اونم تو اداره ی عموش بود
 
امضا : Zakie21
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ℛℴℎ

Masihdansh

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
23/6/20
ارسالی‌ها
5
پسندها
6
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #1,060
رمانی که دختره پزشک د دوست شم پزشکه ولی معتاد شده و این دوست شم همیشه ازش سرتر بوده و با کسی نامزد کرده که دختره عاشقش بوده ولی دختره بهش کمک می کنه
 
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] mlesa
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
5
بازدیدها
174
عقب
بالا