مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

[❦ATEFEH❦]

رمان‌دختری‌که‌قاتله‌یعنیچند‌نفر‌میان‌بهش‌پول‌‌که
وکس‌طرفو‌بهش‌می‌دنو
اونم‌میکششون‌بعد‌یه‌روز
یه‌نفر‌میاد‌بهش‌میگه‌که‌
یه‌پلیسی‌‌‌رو‌می‌خوام‌
بکشی‌وپول‌خیلی‌خوبی‌
هم‌بهت‌می‌دم‌اونم‌قبول‌
میکنه‌بعد‌وقتی‌میخوا
ست‌این‌پسر‌پلیسه‌رو‌
بکشه‌موفق‌نمیشه‌چند‌
بار‌سعی‌می‌کنه‌ولی‌هر‌
بار‌یه‌اتفاقی‌میفته‌و‌موفق
نمیشه‌بعد‌یه‌اتفاقی‌
میفته‌و‌کم‌کم‌باهم‌دوست
میشن‌و‌عاشق‌هم‌میشن‌
این‌پسر‌هم‌خبر‌نداره‌که
دختره‌قاتله‌‌بقیشم‌زیاد
یادم‌نیست‌‌اگه‌کسی‌این
رمانو‌خونده‌و‌اسمشو‌
می‌دونه‌لطفا‌بگه‌

 

[ahshafiei]

سلام من دنبال یه رمان بودم که دختری که پدر و مادرش رو از دست داده و تو خونه برادرش زندگی میکنه و از لحاظ مالی مشکل دارن بعد چند وقت دوست برادرش که پسری ثروتمنده برای فرار از درخواست مادرش برای ازدواج میاد خواستگاریش و درخواست ازدواج صوری میده که هم دختره بتونه ادامه تحصیل بده هم خودش از از دست مادرش راحت بشه ؟؟؟

ممنونم میشم راهنماییم کنید

 

[mobina82]

رمانی که دختر عمو و پسر عمو به اجبار پدر بزرگ باهم از دواج میکنند و عکس های فتو شاپ به دست شوهر دختر میوفته که بخاطر اونا شوهر دختررو هرروز کتک میزنه و بعد میفهمه فتوشاپ بوده‌.
اونا فک میکنن زنش حاملس ولی بعدا میفهمن که لخته های خونی بوده.زن از شوهرش متنفر میشه ولی دوباره زندگیشون خوب میشه.
ممنون میگم اسمشو بگید

رمان پسرغیرتی

 

[mobina82]

سلام من خیلی وقت پیش یه رمان خوندم مامان بابای دختره از هم طلاق میگیرن مامانه داداش دختره رو برمیداره میره خارج بابای دختره هم ازدواج میکنه با یه زن که اونم یه دختره داشته که اسمش ارام بوده این مادر و دختر پانیز و خیلی اذیت میکردن پانیذ با یکی دوست میشه ولی از اونجایی که پانیذ پسرونه رفتار میکرده پسره که اسمش ماهان بوده با ارام ازدواج میکنهاسم داداش دختره حامدبوده اسم عشق دوم دختره صدرا یا کسری بوده واسم دوست صمیمی دختره بهار بوده واسم بچه دختره هم پانی بوده

سلام ببخشید یه رمان بود دقیق یادم نی داستانش درمورد یه دختره بود که شوهرش بخاطر دوست زنه باهاش ازدواج کرد
بخاطر اینکه معشوقش که دوست دختره رو ببینه ازدواج کرد دختره نقاش بود
بعد مامانش...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[شکلاتییییی]

سلام
ببخشید من دنبال رمانی هستم که ی مرد پسری به اسم امیر کیا رو مورد ازار قرار میده مرده هم مریض بوده مشکل داشته بعدها امیر کیا خانواده این مرد رو پیدا میکنه و نقشه انتقام برای دختر خانواده میکشه و با دختره نامزد میکنه دختره از امیر کیا بارادار میشه و متعجب میشه چون نمی دونسته چه اتفاقی براش افتاده امیر کیا هم که قصدش انتقام بوده میگه من با این ازدواج نمی کنم کلی برای اون دختر حرف درمیاد و وقتی بچش دنیا میاد می خواد شناسنامه بگیره برای بچه ولی نمی تونه امیر کیا بهش میگه بیا خونه من منم برای بچه شناسنامه میگیرم
البته همه امیر کیا رو کیا صدا میکردن ولی خواهرش اسمش رو کامل می گفته
ممنون میشم بهم کمک کنید که پیدا کنم این رمان رو خیلی...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[شکلاتییییی]

سلام من خیلی وقت پیش یه رمان خوندم مامان بابای دختره از هم طلاق میگیرن مامانه داداش دختره رو برمیداره میره خارج بابای دختره هم ازدواج میکنه با یه زن که اونم یه دختره داشته که اسمش ارام بوده این مادر و دختر پانیز و خیلی اذیت میکردن پانیذ با یکی دوست میشه ولی از اونجایی که پانیذ پسرونه رفتار میکرده پسره که اسمش ماهان بوده با ارام ازدواج میکنهاسم داداش دختره حامدبوده اسم عشق دوم دختره صدرا یا کسری بوده واسم دوست صمیمی دختره بهار بوده واسم بچه دختره هم پانی بوده

انتخاب دوم

 

[شکلاتییییی]

سلام وقتتون به خیر یک رمان بود اسم دختره باده بود در ترکیه مدل بود و مهندس آرشیتکت

زیتون

 

[شکلاتییییی]

اینو خوندما ولی اسمش یادمونیست دقیق
فکر کنم ژیلا بود تهش هم با همون پسره ازدواج میکنه

ریما

 

[شکلاتییییی]

یه رمانی بود مذهبی دختره عاشق دوست باباش میشه بهش میگفته عمو
پدرش هم جانباز بوده . ولی با پسرهمسایشون که استاد دانشگاهش بوده ازدواج میکنه

مرد من از یگانه اولادی

 

[شکلاتییییی]

سلام من دنبال رمانی میگردم که داستانش اینجوری باشه که دختره رو بیگناه به یه جرمی گرفته باشن ممنون میشم اگر کسی میدونه بهم بگه

بگزار آمین دعایت شوم