مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

ایمو

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
23/8/20
ارسالی‌ها
206
پسندها
262
امتیازها
1,413
مدال‌ها
5
سطح
3
 
  • #4,221
سلام. یه رمانی بود که دختر و پسری مجبور به ازدواج باهم میشن. دختره عاشق یکی دیگه س و شوهرش رو اصلا دوست نداره. شوهرش هم می بینه این هنوزم عشق قدیمی شو می‌خواد، به دختره میگه فقط یه مدت کوتاه زن و شوهر میمونیم و بعد طلاقت میدم و....
خلاصه شوهره به دختره قول میده بعد از چند وقت طلاق ش بده و اونو به عشق ش برسونه.

ممنون میشم اسمش رو بگید. :number-one:
 

Parandak

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
1/3/20
ارسالی‌ها
25
پسندها
40
امتیازها
40
سطح
0
 
  • #4,222
سلام بچه ها یه رمانی بود که شوهره به اشتباه به زنش تهمت میزنه و با دوست زنش ازدواج میکنه بعد چند سال میفهمه اشتباه کرده و میخواد با زنه ازدواج کنه. اسمش رو میدونید؟
:458049-1a8c8784c85356a3b2e074d2590e8c9c::458211-8e33e52a2f7bd5005505daf268120cac:
 

Fariba aaa

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
24/4/20
ارسالی‌ها
165
پسندها
195
امتیازها
728
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • #4,223
رمان در مورد یه پسره به اسم کیانمهر.خانواده اش دوسش ندارن .مامانش نمیزاره بهش بگه مامان .حتی نمیزارن با اونا غذا بخوره.مادر بزرگاش اونو بزرگ کردند.بعد عاشق یه دخترمیشه که باباش زندان وبه شرط دادن وام بهش باهاش ازدواج میکنه.دکترها بهش میگن نمی‌تونه بچه‌دار بشه ولی بعدا بچه دار میشه.اسمشو بگید لطفا
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Samieh1270

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
25/9/20
ارسالی‌ها
120
پسندها
188
امتیازها
668
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • #4,224
رمان در مورد یه پسره به اسم کیانمهر.خانواده اش دوسش ندارن .مامانش نمیزاره بهش بگه مامان .حتی نمیزارن با اونا غذا بخوره.مادر بزرگاش اونو بزرگ کردند.بعد عاشق یه دخترمیشه که باباش زندان وبه شرط دادن وام بهش باهاش ازدواج میکنه.دکترها بهش میگن نمی‌تونه بچه‌دار بشه ولی بعدا بچه دار میشه.اسمشو بگید لطفا
رمان جایی نرو
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Fariba aaa

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
24/4/20
ارسالی‌ها
165
پسندها
195
امتیازها
728
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • #4,225
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Fafaa

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
22/2/21
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #4,226
سلااام،من دنبال يه رمان ميگردم كه دختره بخاطر مادر يا مادربزرگ دوستش از رئيسش پول ميخواد و يه شب عقدش ميشه و گردن بند مادر پسره،ميشه مهريه اش
 

mobina82

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
22/2/21
ارسالی‌ها
6
پسندها
7
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #4,227
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

mehrazar

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
30/1/21
ارسالی‌ها
79
پسندها
134
امتیازها
578
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • #4,228
یک رمان پلیسی-عاشقانه خوندم چندین ماه پیش نه اسم خود رمان و نه اسم شخصیت ها رو یادمه.

داستان از دوران دبیرستان دختره بود که به دلیل ورشکستگی پدرشون مجبور میشن برن با دوست قدیمی باباش که یک پسر بزرگ (پسره رو Xمیگیریم)داره زندگی کنن این Xاز خارج اومده بوده .یک بار دختره میخواسته با دوستاش برو استخر که زن دوست باباش میبینتش و کلید استخر خونشون و میده میگه از این به بعد تو این استخر برو این دختره هم خوشحال میشه و هر هفته میرفته استخر تا از یک روزی یه روز ابی تو استخر میبینه و برش میداره از اون به بعد هر بار رز ابی تو اب بوده اینم اینارو برمیداشته و خشک میکرده تا Xبرمیگرده خارج و اینم اول ناراحت میشه و بعد دیگه داستان میره از جایی که دختره پلیس شده و بهش دستور میدن بره یک اداره دیگه تو یک...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

mobina82

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
22/2/21
ارسالی‌ها
6
پسندها
7
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #4,229
سلام من یه رمانی خونده بودم که الان اسمش رو فراموش کردم
راجع به دختری بود که وقتی مادرش حامله بود پدرش ولشون کرده رفته با عشقش و حالا این مادر و دختر خارج بودن بعد دختره مادرش میمیره و برای انتقام میاد ایران و میره پیش پدرش و زندگی می‌کنه می‌خواد از زن باباش انتقام بگیره به خاطر همین می‌خواد مخ پسر خشن زنه که از شوهر اولشه رو بزنه و میزنه بعد پسره بهش ...می کنه و دختره ولش می‌کنه و ادامه‌ش رو یادم نیست
ممنون میشم کمکم کنید:hanghead::4-1-110::hello::wave::happysmiley:
رمان جانان یا جانان عشق
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

mobina82

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
22/2/21
ارسالی‌ها
6
پسندها
7
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #4,230
تورو خدا اگه این رمان رو خوندید بگین اسمشو
فقط اسم پسررو یادمه که آدرین بود خیلی هم غیرتی بود عاشق دختر عمش سارا بود باهم ازدواج میکنن دختره میخواسته ادرینو خوشحال کنه براش تولد میگیره و تو تولدش دختره گیتار میزنه تا ادرینو خوشحال کنه اما پسره اخر شب عصبی میشه و دختررو میزنه
تا همین جاشو یادمع این رمان اسمش چی بود اگه کسی خونده راهنمایی کنه خیلی دنبالشم
رمان به خاطر عشق ولی اسم دختره محیاس
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
5
بازدیدها
205
عقب
بالا