مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

•[TINA]•

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
8/3/20
ارسالی‌ها
1,453
پسندها
6,353
امتیازها
25,673
مدال‌ها
15
سطح
13
 
  • #851
دنبال یه رمانیم که پسره پلیس بوده یادم نیست چه اتفاقی میفته که دستگیرش میکنن و کمرش با شمع میسوزنن بعد دختره پیداش میکنه پسره واسه اینکه لخن بوده خجالت میکشه کاپشن میکشه رو خودش همین یه صحنش را یادمه خیلی دوست دارم دوباره بخونمش
 
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] *Pantea*

S_j

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
6/9/19
ارسالی‌ها
67
پسندها
106
امتیازها
523
سطح
0
 
  • #852
دنبال یه رمانیم که پسره پلیس بوده یادم نیست چه اتفاقی میفته که دستگیرش میکنن و کمرش با شمع میسوزنن بعد دختره پیداش میکنه پسره واسه اینکه لخن بوده خجالت میکشه کاپشن میکشه رو خودش همین یه صحنش را یادمه خیلی دوست دارم دوباره بخونمش
نفوذ ناپذیر رو چک کنید
 

Kosar_danet

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
25/3/20
ارسالی‌ها
2
پسندها
5
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #853
سلام من دنبال یه رمانی میگردم که خلاصه اش از این قراره که پدر دختره و پسره از رفقای چندین و چند ساله بودن که طی یک دعوای اتفاقی پدر دختره پدر پسره رو به طورغیر عمد میکشه و میره زندان خلاصه دختره هرکاری میکنه که رضایت بگیره و پدرش قصاص نشه اما راضی نمیشن ولی پسر ماجرا میگه در یک صورت پدرش ازاد میشه که دختره با اون ازدواج کنه


من خیلی وقت بود که این رمان رو خونده بودم الان هم اسمش و نام شخصیت هاش رو از یاد بردم هرکس داره لطفا کمکم
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Reyhon

•[TINA]•

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
8/3/20
ارسالی‌ها
1,453
پسندها
6,353
امتیازها
25,673
مدال‌ها
15
سطح
13
 
  • #854
سلام درخواستی مجدد داشتم دنبال رمانی ام که الان درحال تایپ توی همین انجمن اسمش یادم نیست ولی درباره زوجیه که زندگیشون بهم میریزه و یه تماس به گوشی شوهرش میشه که یه خانمی بود و مشکل از همونجا شروع میشه ممنون میشم کمکم کنید
 

Asena

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
27/3/20
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #855
سلام من دنبال یه رمان میگردم که اسم دختره تانیا و اسم برادرش تیام بود یک نفر با پدر خانواده دشمنی داشت و پدر تذنیا رو گول می زنه و پدرشم مجبورش می کنه باهاش ازدواج‌کنه بعدش هم چند سال بعد مژشه و یه پسر چهار ساله داره و میخواد فرار کنه که شوهرش گیرش میاره درضمن دختره هم عاشق یه نفر دیگه بوده که خارج از کشوره ممنون میشم بگید
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] M.Fakher

Nejiii

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
26/3/20
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #856
سلام دنبال رمانی میگردم که پسر داستان چشماش ضعیف بود و تیک زبون هم داشت تو بچگی اذیت شده بود و بیخبر از خانوادش زن صیغه کرده بود بعدا اسم پسرش هم طوفان گذاشت....میشه لطفا اسم رمان رو بگید
 

S_j

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
6/9/19
ارسالی‌ها
67
پسندها
106
امتیازها
523
سطح
0
 
  • #857
سلام دنبال رمانی میگردم که پسر داستان چشماش ضعیف بود و تیک زبون هم داشت تو بچگی اذیت شده بود و بیخبر از خانوادش زن صیغه کرده بود بعدا اسم پسرش هم طوفان گذاشت....میشه لطفا اسم رمان رو بگید
رمان زخم پاییز
 

Shima ۸۰

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
27/3/20
ارسالی‌ها
14
پسندها
21
امتیازها
33
سطح
0
 
  • #858
خلاصه رمان اینه
سرگرد اونجا رو نگاه کنید ی پسر درحالی که لباس کهنه به تن داشت و ی کلاه روی سر گذاشته بود داشت با آن ها نزدیک میشد از او پرسیدند چیکار میکنی گفت به شما مربوط نیست تا حرف زد متوجه شدند که دختره با اون مشکوک میشوند دستگیرش میکنند چون فکر میکردند دزده بعد با یک شرط بندی با سرگرد همراه او به ماموریت میرود دختره یه خواهر داره اسمش فک کنم یاس هردوی اون ها پدر وما در ندارن چون یتیم هستن واز یتیم خانه فرار کردند پسره هم ی نامزاد داشته که اونم پلیس بوده اما تو ماموریت کشته شده فک کنم اسمش فاطمه بود توجریان ماموریت اینا تصادف میکنن وتو روستا بهوش میاین دختر ه اشتباهی میگه ما فرار کردیم اون ها فک میکن عاشق همند وچون خانواده هاشون نمیخواستن باهم ازدواج کنند فرار کردندبه همین دلیل...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش

ُُShiva**Z

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
24/10/19
ارسالی‌ها
6
پسندها
9
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #859
سلام دوستان
دنبال یه رمانم که درباره یه دخترست به اسم نسترن که دانشگاه تو شمال قبول میشه و با دختری به اسم پریسا آشنا میشه که برادرش به نام پرهام پلیسه و توی یه باند قاچاق آدم نفوذ کرده و نسترن هم درگیر میشه و پرهام اونو میاره خونه خودش تا مخفی بشه و نکشنش و بعد این دو تا به خواست پدر نسترن با هم ازدواج می کنن
ممنون میشم اگه کسی اسمشو می دونه کمک کنه
 

ُُShiva**Z

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
24/10/19
ارسالی‌ها
6
پسندها
9
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #860
سلام دوستان

یه رمانه که نامزد و برادر دختره پلیس بودن که طی عملیاتی کشته میشن، خونه ی دختره تحت نظره، تهدید میشه، میره پیش برادر شوهرش که شدیدا از دختره متنفره ولی تو خونه راهش میده بعد از چند مدت زندگی در خونشون، دختره متوجه میشه که برادر شوهرش یه دختر داره که پرستارش بهش خواب اور میده تا بخوابه و دختره تصمیم میگیره خودش از بچه مراقبت کنه، مادر بچه فوت شده، یه قسمت از رمان میخواستن برن سر خاک و دختره حلوا درست کرد ولی برادر شوهرش گفت با پول من چرا برای برادرت حلوا درست میکنی
اگر کسی می دونه لطفاً بگه
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا