مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

[Fariba aaa]

ممنون عزیزم

امیدوار خوشت بیاد از رمانا

 

[Kia1995]

یه مدت پیش یه رمانی رو خوندم که دختره باباش میفروشتش به یه مردیو و اون مرده دختررو مجبور میکنه موارد بفروشه. بعد یروز به یه پسری مواد میفروشه و پسره دختررو به عنوان خدمتکار میخرتش تا همینجاشو یادمه کسی میدونه اسم رمان چیه؟

رمان حصار تنهایی من

 

[Samieh1270]

رمان مژگان

مرسییییی عزیزم

 

[ایمو]

من فکر کنم اینو خوندم .تو داستان زلزله نمیاد اینام میرن کمک.پسرم پزشکه؟.اسمشو یادم رفته .هرچی فکر میکنم یادم نمیاد

آره اگه یادت اومد بهم بگو.
ببینید عزیزان هر چی رمان بود که دختره روانشناس پسره میشه بهم معرفی کنین حتی اگه آنلاین باشه. فقط بهم بگین که آنلاین ه یا آفلاین. ممنون میشم.

 

[Fariba aaa]

آره اگه یادت اومد بهم بگو.
ببینید عزیزان هر چی رمان بود که دختره روانشناس پسره میشه بهم معرفی کنین حتی اگه آنلاین باشه. فقط بهم بگین که آنلاین ه یا آفلاین. ممنون میشم.

باشه.شمام پیدا کردی به من بگو

 

[Fariba aaa]

این رمانو اگه اسمشو میدونید بهم بگید لطفا.دختره روانشناسه.استادش یه نفرو معرفی میکنه بهش ونمره پایان نامه شو بر اساس اون کار میخواد بهش بده.پسرم پزشکه.میخواد ریس بیمارستان بشه ولی میگن مشکل داره وباید دختر تایید کنه درسته یا نه.اول باهم نمیسازن.ولی دختره مجبورش میکنه هرهفته بره مطبش وهمشم دعوا میکنن.یه قسمتیش هم زلزله میاد این دوتام میرن برای کمک

 

[Aabbcc]

سلام
خلاصه رمان اینه
رمان از جایی شروع میشه که چند نفر میان تو یه خونه کل خانوادرو میکشن چون شاهد قتل بوده پدر خانواده فقط یه دختر زنده میمونه اونم تو بیمارستان دیوونه میشه چندبار خودکشی میکنه.اون ادما هم دنبال دختره هسن تا بکشنش واسه همینم میره خونه پلیس پرونده اخرشم عاشق هم میشن
هرکی اسمشو میدونه لطفا بهم بگه...

سلام
رمان پشتم باش

 

[=(-ZiZi]

سلام دنبال یه رمان می گردم که پسره خون اشام بود فکر کنم اسمش سام بود عاشق یه دختره می شد که یه خون اشام دیگه تو دانشگاه از خونش استفاده می کرد.ببخشید توضیحاتم کامل نیست.

کسی نمی دونه؟

 

[Sh1a3m8i5m]

سلام رمانای خون اشامی و گرگینه ای بگید بجز ( میشا دختر خون اشام ، ماه مه الود ، شیفت خون اشام و بقیه فصل هاش ، گرگ و میش ، دورگه خوناشام و جادوگر ، ماه خون ) ببخشید ولی بیشتر رمانای خوناشامی و گرگینه و خوندم

 

[MOBARAKEH]

سلام.خسته نباشید .من یه رمان خوندم قبلا که اسمش یادم رفته.یه دختر بود که دزدیده شده بود وبه یه قبیله صحرانشین فروخته شده بود که عرب بودند .واون رو به عنوان زن ریس قبیله انتخاب کرده بودند دختره اول پسره رو ندیده بود اما بعد دیدشون...قبیله حالت ابتدایی داشت اما پسره بیرون از اون منطقه واقعا با پیشرفت وتکنولوژی زندگی میکرد.
همینجوری بود تقریبا ...‍♀
کسی میتونه کمک کنه؟

اسم رمانش عود هستش