متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.
  • تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

دلنوشته مجموعه دلنوشته‌های تجرد | مهسا اسلامی کاربر انجمن یک رمان

MAHSA ESLAMI

مدیر بازنشسته
سطح
38
 
ارسالی‌ها
1,719
پسندها
40,941
امتیازها
61,573
مدال‌ها
21
  • نویسنده موضوع
  • #21
«امید»
کلمه‌ای چهار حرفی که این‌روز‌ها به آن خیلی محتاج هستم، هستیم!
امید برای زنده‌ماندن، امید برای زیستن، امید برای ماندن در این جهنمی که آدمیان به آن لقبِ زندگی را داده‌اند.
زندگی از کی اینگونه لجن شده است؟
مانده‌ام چه کنم، نمی‌دونم باید با روحِ ناامیدم چگونه سر کنم؛
اما به او یاد می‌دهم‌‌؛ که امیدوار باشد؛ امیدوار باشد که روزی بتواند به امیدواری ایمان بی‌آورد.
 
امضا : MAHSA ESLAMI

MAHSA ESLAMI

مدیر بازنشسته
سطح
38
 
ارسالی‌ها
1,719
پسندها
40,941
امتیازها
61,573
مدال‌ها
21
  • نویسنده موضوع
  • #22
یادم می‌آید که روزی نیلوفرآبی را بسیار دوست می‌داشتم،
نیلوفر آبی نمادِ پاک بودن و قوی بودن است.
با آن همه گل و لای و لجن؛ در میانِ مردابِ بدبو مانده است و می‌درخشد.
با برگ‌های نیلی‌رنگش دلِ مرداب را می‌برد.
من‌هم نیلوفرآبی شده‌ام؛ اما با تفاوت‌های آشکار..!
من مانند نیلوفرآبی در میان سختی‌ها و غم‌ها‌ همچنان استوار مانده‌ام، هرچند روحِ عزیزم مرا ترک کرد اما جسمم استوار ماند.
تفاوت‌هم این است که من برای کسی دل‌بری نمی‌کنم؛ اگر آن روحِ سرکش می‌ماند می‌توانستم دامنِ نیلی رنگم را بگیرم؛ روبه‌رویش میانِ تمامِ مشکلاتی که می‌خواهند مرا از پا در بیاورند؛ می‌چرخیدم و می‌گفتم: به من نگاه کن؛ ببین چقدر قوی مانده‌ام؛
تمامِ این اگر‌ها‌‌ را هنگامی که روحِ عزیزم با من...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : MAHSA ESLAMI

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا