طنز بیا اینجا شاد بشی

[atia]

یه روز رفتم گزینش ...

هرچی سوال دینی پرسیدن بلد نبودم
طرف عصبانی شد گفت: فاتحه که بلدی بخونی؟
گفتم: بععله ما ۵شنبه ها میریم سر مزار
طرف گفت: خدارو شکر بخون...

با صدای یواش گفتم : پسپسپس خدا بیامرزش

باور کنین یارو هنوز دنبالمه، میگه باید اسم مسلمون رو از شناسنامت درارم
.
atia

 

[atia]

یارو داشته تو اتوبان با سرعت ۱۸۰ تا رانندگی میکرده که پلیس میگیریشو و ماشینشو متوقف میکنه.
پلیسه میاد کنار ماشینو ‍♀️میگه:گواهینامه و کارت ماشین لطفا
بعدش یارو میگه : من گواهینامه ندارم . کارت ماشینم ندارم . این ماشینم مال من نیست . کارتو مارتاشم دست من نیست . من صاحب ماشینو به قتل رسوندم و جنازشو انداختم صندوق عقب.الانم ک داشتم میرفتم از مرز فرار کنم برم اون ور آب شما منو گرفتین
‍♀️پلیسه که حسابی تعجب کرده بود میره درخواست کمک کنه فرمانده اش هم میگه تو کاری نکن من خودم حلش میکنم .فرماندهه سریع میاد جای ماشین یارو به یارو میگه:
آقا گواهینامه و کارت ماشین لطفا:یارو قشنگ گواهینامه و کارت ماشینو رو از تو جیبش در میاره میده به فرماندهه.فرمانده میگه در صندوق عقبو باز کن ببینم:یارو در صندوق...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[atia]

ﺗﻮ ﺍﺗﻮﺷﻮﯾﯽ ﺑﻮﺩﻡ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﻭﻣﺪ ﮔﻔﺖ ﺍﯾﻦ ﻟﺒﺎﺳﺎﺭﻭ ﺍﺗﻮ ﮐﻨﻴﻦ
ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ:ﺑﻪ ﻧﺎﻡ???

ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮔﻔﺖ ﻭﺍﯼ ﺑﺒﺨﺸﻴﺪ
ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺧﺪﺍ
ﻣﻴﺸﻪ ﺍﯾﻦ ﻟﺒﺎﺳﺎﺭﻭ ﺍﺗﻮ ﮐﻨﻴﻦ :





ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﯾﮑﯽ ﺭﻭ ﺩﯾﮕﻪ ﺷﻔﺎ ﻧﺪﻩ ﺑﺬﺍﺭ ﺑﻬﺶ ﺑﺨﻨﺪﯾﻢ

.
.
atia

 

[atia]

زنها همه شوینده هستن ‍⚕
میگی نه !
صابون عروس شامپو آرزو
مایع ضرفشویی گلی پودردستی یکتا خمیردندان پونه خمیردندان نسیماسکاج کبری

مردا همه نعمتن ‍♂
میگی نه ! مرد یعنی..
چای احمدبرنج محسن
آبليموي مجید کشک کامبیز
سوهان حاج حسينسس بیژن
سس بهروزپشمک حاج عبدالله
دوغ آبعليسوياي سبحان
عرقيات نادر
نعمت های الهی راقدر بدانید
.atia

 

[atia]

تو مراسم خاستگاری ﺩﺧﺘﺮﻩ به ﭘﺴﺮﻩ میگه: ﺧﻮﺩﺗﻮ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﮐﻦ !
پسره ﻣﯿﮕﻪ : 28 ﺳﺎﻟﻤﻪ ! مهندسم، ﺩﻭ ﺗﺎ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﺍﺭﻡ، ﻣﺎﺷﯿﻨﻢ لکسوس
ﻣﺸﮑﯿﻪ ! ﺑﺎﺑﺎﻡ ﮐﺎﺭﺧﻮﻧﻪ ﺩﺍﺭﻩ، ﺗﮏ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ !
و ﺷﻤﺎ ؟




دختره ميگه: به ﻧﺎﻡ ﺧﺪﺍ، ﻫﻤﺴﺮﺕ
.
atia

 

[atia]

زود باشین بزنید شبکه 4.....زووووود بزنین شبکه چهار داره چرت و پرت نشون میده!!



خوبیه این پست این که تاریخ انقضا نداره هر وقت بزنی 4 چرت و پرت داره نشون میده


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌atia

 

[atia]

ﭘﺴﺮﻩ ﮔﻮﺷﯿﺶ ﺧﻮﺏ ﺁﻧﺘﻦ ﻧﻤﯿﺪﺍﺩ ﮐﻪ ﺯﻧﮓ ﺑﺰﻧﻪ،
ﺍﺱ ام اس ﻣﯿﺪﻩ ﺑﻪ دوست دخترش ، ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻢ ﺑﮕﯿﺮﻣﺖ،
.

ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻫﻢ جواب داده ﺑﻪ ﺩﺭﮎ ، ﺍﻧﮕﺎﺭﺷﻮﻫﺮ ﻗﺤﻄﻪ ، ﺗﺎﺯﻩ ﭘﺴﺮ ﻋﻤﻮﺗﻢ دوستمه

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌atia

 

[atia]

ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺑﺎﺑﺎﻣﻮ ﺑﺮﺩﻡ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ, ﮔﻔﺘﻢ ﻫﻤﯿﻨﺠﺎ ﺗﻮ ﺣﯿﺎﻁ ﺑﭽﺮﺥ
ﺗﺎ ﻣﻦ ﺑﯿﺎﻡ .
ﺑﻌﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ ﺩﯾﺪﻡ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺯﯾﺮ ﺁﻻﭼﯿﻖ ﺑﺎ ۷- ۸ ﺗﺎ ﺩﺧﺘﺮ،
ﺑﺮﺍﺷﻮﻥ ﭼﺎﯾﯽ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﺯ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺟﻮﻭﻧﯿﺶ ﺗﻌﺮﯾﻒ
ﻣﯿﮑﻨﻪ .


ﻭﻗﺘﯽ ﻧﺸﺴﺘﯿﻢ ﺗﻮ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﮐﺎﻏﺬ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﯿﮕﻪ
ﺑﯿﺎ ﺑﺮﺍﺕ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﮔﺮﻓﺘﻢ, ﻓﻘﻂ ﺍﯾﻦ ۲ ﺗﺎ ﮐﻪ ﺟﻠﻮﺵ
ﻋﻼﻣﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺷﻮﻫﺮ ﺩﺍﺭﻧﺎ

atia
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

 

[atia]

سیگار میکشیدم یکی اومد گفت عزیزم نکش برادر نکش, گفتم بیخیال حاجی عامل اصلی سرطان سیگار نیست اونیه که باعث شده سیگاری بشی


گفت زیبا بود ولی اینجا تو پمپ بنزین سیگار ممنوعه گمشو بیرون هر چی میخوای بکش تا بمیری

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌atia

 

[atia]

معلم: 5+6 چند میشه؟








جعفر : مگه خودت نمی دونی؟
معلم : می دونم.
جعفر : پس غلط میکنی وقت کلاسو میگیری

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ati