- ارسالیها
- 9,502
- پسندها
- 40,702
- امتیازها
- 96,873
- مدالها
- 41
- نویسنده موضوع
- مدیر
- #1
کودکیام را سنجاق کردهام به جوانیام
و دوچرخه سبزم آن پایین صفحه
مدام تاب میخورد.
من آویزانم از یک دست
به یای آخر تنهایی
که همه کودکی از آن ترسیدم
دروغ میگفتند!
روزگار پیرمان نمیکند
آدمها تنهایند!
بشمار
تو روزهای تقویم را
من موهای سپیدم را
یکی از همین روزها دست میکشم از تنهایی
و سقوط میکنم از آن بالا
و میپرم روی دوچرخهی هفت سالگیام
من کوچک نمیشوم، دور میشوم!
و دوچرخه سبزم آن پایین صفحه
مدام تاب میخورد.
من آویزانم از یک دست
به یای آخر تنهایی
که همه کودکی از آن ترسیدم
دروغ میگفتند!
روزگار پیرمان نمیکند
آدمها تنهایند!
بشمار
تو روزهای تقویم را
من موهای سپیدم را
یکی از همین روزها دست میکشم از تنهایی
و سقوط میکنم از آن بالا
و میپرم روی دوچرخهی هفت سالگیام
من کوچک نمیشوم، دور میشوم!
آخرین ویرایش توسط مدیر