دفتر شعر دفتر شعر ال شدای | کاربر افرا

  • نویسنده موضوع Kalŏn
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 7
  • بازدیدها 194
  • کاربران تگ شده هیچ

Kalŏn

سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
28/8/18
ارسالی‌ها
10,112
پسندها
42,176
امتیازها
96,873
مدال‌ها
43
سطح
41
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
-بسم‌الله-

1000005925.jpg

این دفتر شعر متعلق به لیلا؛ افرا` بوده و کسی جز ایشان اجازه‌ی پست‌گذاری در این تاپیک را ندارد.

لطفا پیش از فعالیت به قوانین توجه داشته باشید.
قوانین دفتر شعر | تالار شعرکده

-مدیریت تالار شعرکده-​
 
آخرین ویرایش
امضا : Kalŏn

لیلا؛

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
18/10/23
ارسالی‌ها
1,503
پسندها
4,269
امتیازها
21,173
مدال‌ها
16
سن
22
سطح
14
 
  • #2
خزان گذشته‌ام، برگ‌هایم بر باد رفت
خاطراتی از روزهای گذشته، در خاطره‌ها فرو رفت
زمانی که جوانی می‌پیچید به دستانم
عمر، همچون خاطره‌هایی بی‌بند و بار، بر باد رفت

اما همچنان در دلم آتشی روشن است
که خاطرات گذشته را گرم می‌کند
عمری که گذشته، همچون بادی سرگردان
در دلم، همواره زنده و یادآور است

بگذار بر باد رفته‌ها به خود برگردند
و من، با آرامشی عمیق، به روزهای آینده نگاه کنم
زیرا هر لحظه‌ای که بر من گذشته
یک زندگی جدید و نو در انتظارمان است
 
امضا : لیلا؛

لیلا؛

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
18/10/23
ارسالی‌ها
1,503
پسندها
4,269
امتیازها
21,173
مدال‌ها
16
سن
22
سطح
14
 
  • #3
در خلوتِ قلبم شب شد و ستاره‌ها برق زدند
عشق در آستانه‌ی آرزوها قدم زدند
به راه بازگشت ندیدم روزی‌چون امروز
تو ای عشق از چشمانت رنگی به دل زدند
نیستی اما با من هستی هر لحظه و هر زمان
در نگاهم همیشه از تو دم زدند
در خاطره‌ها به تو برخوردم و با دستان
یاد گرفتم که چگونه روزها را به شب زدند
 
امضا : لیلا؛

لیلا؛

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
18/10/23
ارسالی‌ها
1,503
پسندها
4,269
امتیازها
21,173
مدال‌ها
16
سن
22
سطح
14
 
  • #4
در چشمان مهتاب یک غم نهفته است
به یاد تو شب‌ها به خواب نمی‌رسد
در هر نفسی عشق تو مرا می‌سوزاند
در همین لحظه‌ی بی‌وفایی می‌رسد
زلفین تو راهی به جنگل آرزوهاست
در آغوش شب هر شام می‌بازد
در هر بازگشت حقیقت لبخندت
به دنیای بی‌نهایت رمزها می‌بازد
 
امضا : لیلا؛

لیلا؛

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
18/10/23
ارسالی‌ها
1,503
پسندها
4,269
امتیازها
21,173
مدال‌ها
16
سن
22
سطح
14
 
  • #5
آرزوها و رویاها در غبار رفتگی شهرها و خیابان‌ها
با صدای سکون سکون هر قدمی، هر لحظه‌ای
در دست خاطرات پنهان زندگی بر باد رفته
در درونم جاودان اما در هر نفس
هر لحظه‌ی نو را می‌بینم که زندگی روایت میکند
از زمینهای تازه محو شده‌ای ستاره‌ها
 
امضا : لیلا؛

لیلا؛

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
18/10/23
ارسالی‌ها
1,503
پسندها
4,269
امتیازها
21,173
مدال‌ها
16
سن
22
سطح
14
 
  • #6
ای بید خم گشته این دیار
برخیز و غوغا به پا کن
در این بیشه دلیران و شیران
تو نیز یاری باشو عهدی وفا کن
دراین اوضاع نابسامان زمانه
راه خود از اهریمن جدا کن
اینجا سرای دهقان و رستم است
شیر دل باش و جانی فدا کن
 
امضا : لیلا؛

لیلا؛

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
18/10/23
ارسالی‌ها
1,503
پسندها
4,269
امتیازها
21,173
مدال‌ها
16
سن
22
سطح
14
 
  • #7
در خشکسالی تو را به یاد می‌آورم
همان آب خالص، که بر دستانم سیراب می‌شد
 
امضا : لیلا؛

لیلا؛

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
18/10/23
ارسالی‌ها
1,503
پسندها
4,269
امتیازها
21,173
مدال‌ها
16
سن
22
سطح
14
 
  • #8
زیر درختان سبز باغم
گل‌های رنگین کمانی می‌شکفت
باد لطیف و آروم
عطرشان را به گوش من می‌آورد
 
امضا : لیلا؛
عقب
بالا