• تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

در حال تایپ رمان خاتون ماه، اندرونی خورشید | ملیکا امیری. آسو کاربر انجمن یک رمان

Meliiik123

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
24/7/24
ارسالی‌ها
2
پسندها
1
امتیازها
0
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
نام رمان :
خاتون ماه، اندرونی خورشید
نام نویسنده:
ملیکا امیری. آسو
ژانر رمان:
#تاریخی #عاشقانه
کد رمان: 5684
ناظر: Abra_. Abra_.


خلاصه: من، این کلفت حقیر، ندیمه انیسه خاتون بودم. همان خاتونی که از او نفرت داری..
نامم را نمی‌دانی و مرا نمی‌شناسی..مشکلی ندارد..سال های بسیار از تو دور بوده‌ام و دشمنان انیسه چه دسیسه هایی چیده‌اند تا پای من به قصر باز نشود..
اما من به انتخاب خود به این دوری روی آ‌ردم و حال که رمان بازگشت رسیده، نه ابریشم می‌تواند از ورودم جلوگیری کند و نه انیسه..من باید بازگردم..حتی اگر رفیق قدیمی‌ام، انیسه، از بازگو شدن حقیقت ها بهراسد…
می‌نویسم برایت..می‌نویسم تا بدانی.. بدانی و منتظرم بمانی..من می‌آیم..زمانی که انتظارش را نداری..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Y.SALIMI❁

میکسر آزمایشی + منتقد آزمایشی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
تاریخ ثبت‌نام
11/8/17
ارسالی‌ها
2,705
پسندها
8,914
امتیازها
33,973
مدال‌ها
25
سطح
18
 
  • مدیر
  • #2
795136_60e37fa2aa8f2b5b6992be8bb9684e4c.jpg

«به نام داعیه‌ی سر متن‌ها»

نویسنده‌ی عزیز، ضمن خوش‌آمد گویی، سپاس از انتخاب این انجمن برای منتشر کردن رمان خود،
خواهشمندیم قبل از تایپ رمان خود قوانین زیر را به دقت مطالعه فرمایید!
قوانین جامع تایپ رمان

آموزش قرار دادن رمان را در تاپیک زیر دنبال کنید.

نحوه‌ی قرار دادن رمان در انجمن برای مطالعه کاربران

و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Y.SALIMI❁

Meliiik123

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
24/7/24
ارسالی‌ها
2
پسندها
1
امتیازها
0
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
به نام خدا
قسمت اول

آرام و بی صدا، مانند خاکستر سبک روی منقل یا گرد و غبار زیر میز ، همان هایی که با این کمر ناقصم هفته به هفته می‌روبیدم، به سمت اندرونی گام بر می‌داشتم.

خاکستر های گداختهٔ قلیان شاه پرواز می‌کردند و به سوی من پر می‌زدند. انیسه به روز های قبل مانند نبود. دهان باز کرده بود و چهچهه می‌زد و چند به چند یک قلپ چای از استکانش سر می‌کشید. قطره های چای از لب و لوچه اش سرازیر شده بودند و آهسته لچکش را خیس می‌کردند.

پادشاه مثل پیرمردان صد ساله چرت می‌زد. پیر مرد که بود پیرمردتر هم شده بود. جای ابریشم دندان های کج و کوله ام را می‌فشردم و حرص او را به دل می‌ریختم.

اشک هایش را بزور در چشمانش نگاه داشته بود و در تخم چشمان احمد شاه طوری زل زده بود که انگار نه انگار مقصر آن نگاه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 3)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 2, کاربر: 0, مهمان: 2)

عقب
بالا