- تاریخ ثبتنام
- 31/8/21
- ارسالیها
- 178
- پسندها
- 344
- امتیازها
- 1,963
- مدالها
- 4
- سن
- 20
سطح
4
- نویسنده موضوع
- #11
از آنجایی که قُدِمرا سرزمینی خود ساخته برای نژادهای در خطر بود، تاون جوری آن را خلق کرده بود که با حضور هر نژاد جدید این سرزمین خانهای جدید برای آنها بسازد. بنابراین بخاطر حضور زیاد آنها، این سرزمین بزرگتر از آنچه انتظار میرفت، بود. برای همان چندین ساعت طول میکشید تا به مقصد برسند.
یاسمن خسته شده بود اما با گذشت هشت ساعت، تنها ده دقیقه مانده بود که به منطقهی شمالی برسند، لیلیت زیر چشمی به یاسمن نگاه کرد که داشت نفسنفس میزد. خوشبختانه هوا تاریک و مطلوب بود وگرنه به حتم زودتر از اینها خسته میشد. سرش را چرخاند، کارول را که دید، ل*ب گزید. دخترک بیچاره با دهانی بازمانده به خواب رفته بود. مدام جلو و عقب میشد و در حالی که میرفت تا بیافتد، باز صاف مینشست و به خُرخُرش ادامه میداد...
یاسمن خسته شده بود اما با گذشت هشت ساعت، تنها ده دقیقه مانده بود که به منطقهی شمالی برسند، لیلیت زیر چشمی به یاسمن نگاه کرد که داشت نفسنفس میزد. خوشبختانه هوا تاریک و مطلوب بود وگرنه به حتم زودتر از اینها خسته میشد. سرش را چرخاند، کارول را که دید، ل*ب گزید. دخترک بیچاره با دهانی بازمانده به خواب رفته بود. مدام جلو و عقب میشد و در حالی که میرفت تا بیافتد، باز صاف مینشست و به خُرخُرش ادامه میداد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.