- تاریخ ثبتنام
- 4/8/21
- ارسالیها
- 6,206
- پسندها
- 39,635
- امتیازها
- 84,376
- مدالها
- 77
*این نظر شخصی منه و ممکنه با بقیه متفاوت باشهچون کاراکتر این تایپی تو رمانام قراره بسازم، ممکنه سوالم عجیب بنظر بیاد...
چه تفاوتی بین یه intj ناپخته و یه intj پخته و با تجربه تر وجود داره؟ به عبارتی intj از چه جهات میتونه رشد کنه اگر این دو حالت رو مقایسه کنیم چه تغییراتی وجود داره
چقدر زمان میبره که اون حس اعتماد بهشون براتون به وجود بیادافرادی که به ما نزدیکن تعداد زیادی ندارن و دایره ارتباطی به شدت کوچیکی میشه گفت داریم، درسته که زیاد نیستن اما خب همونایی هم که هستن یجورایی انگار وفادار بودنشون بهمون ثابت کردن و درنتیجه احساسی که داریم یجور احساس اعتماد، وفاداری و یا امن بودنه
شاید فاحشترین رفتاری که از بعضی از همتایپیهام دیدم و خب از نظرم ناپختگی بوده، این بوده که باد افتاده تو سرشون از داشتن این تایپ و خب حس میکردن که INTJ بودن خیلی خفنه و کارتِ آسه. در صورتی که INTJ، در صورت نداشتن شناخت کافی و درک نکردن خودش، تو رتبهی اول واسه خودش عذاب الهی میشه و ریزریز شروع میکنه به جویدن خودش.چه تفاوتی بین یه intj ناپخته و یه intj پخته و با تجربه تر وجود داره؟
سوالیه ک فک کنم خیلی جوابای متفاوتی میتونه داشته باشهچون کاراکتر این تایپی تو رمانام قراره بسازم، ممکنه سوالم عجیب بنظر بیاد...
چه تفاوتی بین یه intj ناپخته و یه intj پخته و با تجربه تر وجود داره؟ به عبارتی intj از چه جهات میتونه رشد کنه اگر این دو حالت رو مقایسه کنیم چه تغییراتی وجود داره
من ری اکشن خاصی ندارم چون اصلا درکشون نمیکنممم چرا باید یکی تایپشو چیزی که نیست بگهه؟ مگه چه چیز خاصیه آخهری اکشنتون در مقابل اونایی که میخوان خودشون رو INTJجا بزنن چیه؟
ارههنزدیکِ خیلی نزدیک؟
خبب بستگی دارههه
اما همیشه میترسم آدمایی که برام مهمن و دوسشون دارم و به قولی بهم نزدیکن و از دست بدم..این ترسه هیچوقت کم نشده از بچگی باهام بوده تا خود الان...پس میتونم بگم احساس ترس و نگرانی دارم نسبت بهشون..