• تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

در حال تایپ رمان انعکاس دوگانه | مهتاب کرامتی کاربر انجمن یک رمان

Moonlight67

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
9/7/24
ارسالی‌ها
2
پسندها
3
امتیازها
0
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
نام رمان :
انعکاس دوگانه
نام نویسنده:
مهتاب کرامتی
ژانر رمان:
تراژدی، جنایی، عاشقانه
کد رمان: 5736
ناظر:
SARABAHAR.NAJM SARABAHAR.NAJM

خلاصه:
برخی افراد در مرداب زندگیشون همچون نیلوفری آبی دوام میارن و رشد می‌کنن؛ اما آدری ضعیف‌تر از اونی هست که روح و روانش در برابر تازیانه‌ی بی‌رحمانه‌ی روزگار، تاب بیاره. درست زمانی که در سوگ عزیزکرده‌اش می‌سوخت، ناگهان حقایقی برملا شد که آدری رو بیش از پیش در گردابی از معماهای لاینحل فرو برد... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Sara_D

مدیر آزمایشی کتاب
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی کتاب
تاریخ ثبت‌نام
30/5/20
ارسالی‌ها
1,306
پسندها
16,518
امتیازها
39,073
مدال‌ها
24
سطح
25
 
  • مدیر
  • #2
795136_60e37fa2aa8f2b5b6992be8bb9684e4c (1).jpg
«به نام داعیه‌ی سر متن‌ها»

نویسنده‌ی عزیز، ضمن خوش‌آمد گویی، سپاس از انتخاب این انجمن برای منتشر کردن رمان خود،
خواهشمندیم قبل از تایپ رمان خود قوانین زیر را به دقت مطالعه فرمایید!
قوانین جامع تایپ رمان

آموزش قرار دادن رمان را در تاپیک زیر دنبال کنید.

نحوه‌ی قرار دادن رمان در انجمن برای مطالعه کاربران

و برای پرسش سوالات و اشکالات خود در رابطه با رمان به لینک زیر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Sara_D

Moonlight67

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
9/7/24
ارسالی‌ها
2
پسندها
3
امتیازها
0
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
صدای تشویق‌ و فریادهای تماشاچیان گُنگ به گوش می‌رسید؛ انگار مایل‌ها از اون‌ها فاصله داشت و خودش به تنهایی مقابل دیو قدعَلَم‌ کرده‌ روی رینگ ایستاده بود. شاید هم در اثر ضربات بی‌وقفه‌ی حریفش شنواییش آسیب دیده بود. همزمان با سقوط قطره‌ای اشک از ناودان نگاهش، مشت محکم مبارز توی شکمش فرود اومد و طعم گس خون در دهانش پخش شد.
- همینه در حد مرگ مشت بزن ریو!

این فریاد رو شنید. گوشه‌ی لبش رو به قصد لبخند کش داد؛ اما لبان ترک‌خورده‌اش پاره شد و جاری شدن باریکه‌ی خون رو احساس کرد.
زمانی که به خودش اومد، درست روی تشک کثیف و کهنه اسیر شده و بازوان تنومند ریو پرقدرت گلوش رو می‌فشرد. این جماعت گویا به مردن دخترک هیچ اهمیت نمی‌دادن و تنها خواستار شکست دادنش با بی‌رحمی تمام بودن.
- کافیه، ولش کن. این...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 9)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا