- تاریخ ثبتنام
- 11/1/25
- ارسالیها
- 26
- پسندها
- 46
- امتیازها
- 40
سطح
0
- نویسنده موضوع
- #21
چشم هایم رو بازکردم بلند شدم تیشرت و شلوار جین مردونه ای پوشیدم ساک رو برداشتم ازخونه بیرون زدم راننده پشت رُل نشسته بود سوار ماشین شدم لب زدم:
-حرکت کن!
ماشین به سوی فرودگاه راه افتاد وقتی رسیدم پیاده شدم روبهش لب زدم:
-دیگه همه چی رو میدونید، تکرار نمیکنم وقتی برگشتم همه چی اماده باشه! محموله هارو ازمرز رد کنید،
-چشم قربان خیالتون راحت باشه.
وارد فرودگاه شدم بعد از بازرسی سوار هواپیما شدم روی صندلی نشستم چشم هایم را بستم تا موقعی که هواپیما فرود اومد از هواپیما خارج شدم بعد ازتحویل گرفتن ساک از فرودگاه بیرون زدم ماشین جلوی پام ایستاد راننده ساک رو عقب ماشین گذاشت ماشین حرکت کرد ادرس هتل بهش گفتم ازماشین پیاده شدم ساک رو همراهم اورد کلید اتاق ۳۰۴ رو گرفتم وارد اتاق شدم سمت حمام...
-حرکت کن!
ماشین به سوی فرودگاه راه افتاد وقتی رسیدم پیاده شدم روبهش لب زدم:
-دیگه همه چی رو میدونید، تکرار نمیکنم وقتی برگشتم همه چی اماده باشه! محموله هارو ازمرز رد کنید،
-چشم قربان خیالتون راحت باشه.
وارد فرودگاه شدم بعد از بازرسی سوار هواپیما شدم روی صندلی نشستم چشم هایم را بستم تا موقعی که هواپیما فرود اومد از هواپیما خارج شدم بعد ازتحویل گرفتن ساک از فرودگاه بیرون زدم ماشین جلوی پام ایستاد راننده ساک رو عقب ماشین گذاشت ماشین حرکت کرد ادرس هتل بهش گفتم ازماشین پیاده شدم ساک رو همراهم اورد کلید اتاق ۳۰۴ رو گرفتم وارد اتاق شدم سمت حمام...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش