میزگرد میزگرد | میزگرد یلدایی

  • نویسنده موضوع (Luna)
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 6
  • بازدیدها 473
  • کاربران تگ شده هیچ

کدوم داستانک بیشتر نظر شما رو جلب کرد؟

  • داستانک شماره یک

    رای 1 16.7%
  • داستانک شماره دو

    رای 1 16.7%
  • داستانک شماره سه

    رای 2 33.3%
  • داستانک شماره چهار

    رای 2 33.3%
  • داستانک شماره پنج

    رای 1 16.7%

  • مجموع رای دهندگان
    6
  • نظرسنجی بسته .
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

(Luna)

مدیر آزمایشی نقد + مدیر تالار وحشت
پرسنل مدیریت
مدیر تالار آوا
تاریخ ثبت‌نام
29/12/20
ارسالی‌ها
2,475
پسندها
14,000
امتیازها
38,673
مدال‌ها
23
سطح
21
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
دورد بر کاربران انجمن یک رمان
این میزگرد متفاوت توسط ۶ نفر از کاربران عزیز اداره خواهد شد و همانطور که می‌دونین‌ باید یه داستان طنز رو بنویسند.
برای یادآوری نکات مهم را دوباره ارسال می‌کنیم:
نکته‌ی ۱: در این داستانک دنباله‌دار و شیرین حتماً باید از اعضا و کاربران سایت به‌عنوان شخصیت استفاده کنید.
نکته‌ی ۲: هرچقدر سطح طنزپردازی متن بالاتر باشه، نویسنده از امتیاز بیش‌تری برخوردار خواهد شد.
افراد زیر با توجه به تاریخ گفته شده‌ و به این ترتیب، باید داستان رو بنویسند ( ببینیم کاربران چه آشی می‌خوان بپزن ).
نفر اول که باید داستان رو شروع...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : (Luna)

~Deku

کاربر فعال عکس
کاربر فعال بخش
تاریخ ثبت‌نام
8/10/18
ارسالی‌ها
2,090
پسندها
21,683
امتیازها
46,373
مدال‌ها
21
سطح
29
 
  • #2
داستانک شماره یک
شب، شب یلدا بود و اعضا مشغول تزئینات انجمن بودند. تهیه‌کنندگان عبارت اند از پریسا (تهیه رنگ قرمز) و دکو (تهیه رنگ سبز) که تمامی ابزارهای تزیینی را خریده بودند و اکنون با دستی پر به استقبال انجمن آمدند. پریسا داشت با آمیزه‌ای حس غرور و همین‌طور «این چه رنکی بود من قبول کردم» بر انجام کارها مدیریت می‌کرد و آقا رضا نیز تکیه بر مبل سرخی راحت، آب‌نبات جای سیگار در دهان نهاده و کلاه سیاه مافیایی‌اش، از بازنشستگی خود و دیدن مصائب پریسا لذت می‌برد.
دکو سمت اسپیکر رفت و آهنگی که قرار بود پلی شود را با لبخندی شیطانی، عوض کرده و صدای «آخ تو شب یلدای____
یک دفعه برق ایران قطع شد. روشنک برای دلداری مردمانی که درحال فحش دادن مملکت بودند گفت: «اشکالی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ~Deku

Hana.BanU ☯

مدیر بازنشسته‌ی ادبیات + نویسنده‌ افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
30/11/20
ارسالی‌ها
1,189
پسندها
8,867
امتیازها
26,703
مدال‌ها
28
سن
26
سطح
19
 
  • #3
داستانک شماره دو
در همان لحظه‌ای که برق ایران به شکلی معجزه‌آسا قطع شد، سکوتی مرموز در فضا برقرار شد. انگار که زمان از حرکت ایستاده باشد و انجمن در خلأیی بی‌پایان به سر می‌برد.
پریسا، که قلمو در دست داشت و رنگ قرمز را با حرارت به دیوار می‌زد، یک آن از حرکت ایستاد. انگار که برق نرفته باشد، خود او هم برق را از دست داده بود. چشمانش به طور غیر ارادی به سقف دوخته شد. «چرا همیشه من باید چنین موقعیت‌هایی رو تجربه کنم؟!»
فکر کرد. شاید برای اولین بار از خود پرسید که آیا رنگ قرمز واقعاً به درد شب یلدا می‌خورد یا نه و چرا هیچ‌کس وقتی او می‌خواست یک کار ساده را انجام دهد، به طور ناخودآگاه چنان آشوبی به پا می‌کرد؟
آقا رضا که از همان ابتدا در گوشه‌ای نشسته...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Hana.BanU ☯

M A H D I S

مدیر بازنشسته + عکاس انجمن
هنرمند انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2/7/22
ارسالی‌ها
708
پسندها
10,078
امتیازها
28,473
مدال‌ها
39
سن
24
سطح
24
 
  • #4
داستانک شماره سه
نقطه را آخر جمله گذاشتم. در لحظه ذهنم مثل پیکان جوانان قرمزی به لخ لخ افتاده بود. برای ادامه داستان مانده بودم چه بنویسم تا برای مخاطبان صحفه مجازی‌ام خوشایند باشد.
با صدای زنگ در، با عجله لب‌تاپ را بستم و سمت در خانه دویدم.
یلدا بود و بعضی از همسایه‌های برج را به خانه دعوت کرده بودم.
با دوستانم در برج بسیار بزرگی، زندگی می‌کردیم که چهل و سه هزار واحد داشت.
بعد از دقایقی سینی چای روی میز گذاشتم و تعارفی کردم.
- خوش اومدید، از مدیرای مجتمع چه خبر؟
خواب جدیدی برامون ندیدند؟
پناه همین‌طور که چای داغ را با عجله می‌خورد، بیشتر روی مبل لم داد و غری زد.
- دارم تو گروه از اوضاع مجتمع می‌نالم، هی بهم غر می‌زنند که چرا نقطه نذاشتی! چرا... .
روناهی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : M A H D I S

فاطمه آماده

نویسنده ادبیات+ نویسنده افتخاری
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
18/4/21
ارسالی‌ها
3,184
پسندها
8,154
امتیازها
36,273
مدال‌ها
28
سطح
19
 
  • مدیر
  • #5
داستانک شماره چهار
بحث همه بالا گرفته بود. از قطعی برق تا داستان سرایی مهدیس. از رنگ قرمزی که فائزه و پریسا به دیوار‌ها ریخته و به اعتراض کسی برای رنگ آمیزی هیچ اهمیتی نمیدادن، تا دستمال سر ارشدها که این سرخی رو بیشتر به انجمن می‌پاشیدن.
کسی پای همه رو لگد کرد، می‌رفت و می‌اومد، از پروفایل حرفه‌ای‌ها گرفته تا مدیران ادبیات و... .
در ظلمت انجمن یکی داشت از این دیوار به آن دیوار می پرید. وقتی بیشتر توجه کردن فاطمه سرپرست فرهنگ و هنر بود. با دستایی تنها که ۶ تالار رو هندل می‌کرد. نه کسی قبول می‌کرد مدیرش بشه نه کاربرفعالی جذبش می‌شد. خودش و بخشش مثل تیکه‌ای گوشت افتاده بودن که همه میگفتن پیف پیف بو میده.
اما وقتی چشمشون به مدال‌ها و لایک جوایز افتاد به طرز...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : فاطمه آماده

ملکه جهنمی❄

کاربر فعال تالار وحشت + گوینده انجمن
گوینده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2/8/19
ارسالی‌ها
2,475
پسندها
15,147
امتیازها
44,373
مدال‌ها
20
سطح
25
 
  • #6
داستانک شماره پنج
همان لحظه بود که ملکه جهنمی بالای میز پرید و برای جو دادن به تاریکی شب با فلاش بچه عزیزش(گوشی جونن) نورهای فانتزی سبز قرمز و آبی که نماد گویندگی خودش بود را پخش کرد. درحالی که با غرور لبخند میزد دست خزان و تابان را گرفت و پیش خودش بالای میز کشید.
- شب یلدا که بدون حافظ خونی صفا نداره پس با دوتا از گلای گوینده انجمن، بهتون افتخار لذت بردن از صدامون و شنیدن اشعار حافظ بزرگ رو میدیم.
خزان هم با خنده ریز گفت:
- باشد که نور عشق حافظ روشنایی شبتان باشد.
تابان مثل همیشه پر انرژی گفت:
- وقتشه شروع کنیم
درحالی که ملکه جهنمی بیتا همراه خزان و تابان مشغول حافظ خوانی بودند حصار آبی ویراستار بالا مقام با نور مبایل و اخم های در هم تند و تند مشغول...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ملکه جهنمی❄

(Luna)

مدیر آزمایشی نقد + مدیر تالار وحشت
پرسنل مدیریت
مدیر تالار آوا
تاریخ ثبت‌نام
29/12/20
ارسالی‌ها
2,475
پسندها
14,000
امتیازها
38,673
مدال‌ها
23
سطح
21
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #7
با سلام و خسته نباشی خدمت نویسندگان عزیز
حالا که کار نوشتن این داستانک به پایان رسید، می‌رسیم به بخش زیبای نظرسنجی که در همین تاپیک فعال شده و کاربران به داستان‌ شما رای می‌دهند تا ببینیم چه کسی برنده این چالش بوده.
~مدیریت تالار سرگرمی~
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : (Luna)
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
6
بازدیدها
1,274
پاسخ‌ها
58
بازدیدها
1,691
پاسخ‌ها
23
بازدیدها
1,225
پاسخ‌ها
10
بازدیدها
431
پاسخ‌ها
101
بازدیدها
2,505
پاسخ‌ها
12
بازدیدها
482

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا