hadi مدیر بازنشسته سطح 42 ارسالی‌ها 3,522 پسندها 17,750 امتیازها 71,673 مدال‌ها 101 8/8/20 #61 با خلق نکو بزی که زیور این است در آینه ی جمال، جوهر این است آن قطره ی اشکی که بریزد بر خاک بردار که گنج لعل و گوهر این است امضا : hadi
با خلق نکو بزی که زیور این است در آینه ی جمال، جوهر این است آن قطره ی اشکی که بریزد بر خاک بردار که گنج لعل و گوهر این است
hadi مدیر بازنشسته سطح 42 ارسالی‌ها 3,522 پسندها 17,750 امتیازها 71,673 مدال‌ها 101 8/8/20 #62 ای غره به اینکه دهر فرمانبر توست وین ماه و ستاره و فلک چاکر توست ترسم که ترا چاکر خویش پندارند آن مورچگان که رزقشان پیکر توست امضا : hadi
ای غره به اینکه دهر فرمانبر توست وین ماه و ستاره و فلک چاکر توست ترسم که ترا چاکر خویش پندارند آن مورچگان که رزقشان پیکر توست
hadi مدیر بازنشسته سطح 42 ارسالی‌ها 3,522 پسندها 17,750 امتیازها 71,673 مدال‌ها 101 8/8/20 #63 تا بر لب من آه شرر باری هست بر ساز شکسته ی دلم تاری هست درهای امید را اگر بربستند تا مرگ بود رخنه ی دیواری هست امضا : hadi
تا بر لب من آه شرر باری هست بر ساز شکسته ی دلم تاری هست درهای امید را اگر بربستند تا مرگ بود رخنه ی دیواری هست
hadi مدیر بازنشسته سطح 42 ارسالی‌ها 3,522 پسندها 17,750 امتیازها 71,673 مدال‌ها 101 8/8/20 #64 ای مشت گل این غرور بیجای تو چیست؟ یک بار به خود نگر که معنای تو چیست؟ یک جعبه ی استخوان، دو پیمانه ی خون پنهان تو چیست؟ آشکارای تو چیست؟ امضا : hadi
ای مشت گل این غرور بیجای تو چیست؟ یک بار به خود نگر که معنای تو چیست؟ یک جعبه ی استخوان، دو پیمانه ی خون پنهان تو چیست؟ آشکارای تو چیست؟
hadi مدیر بازنشسته سطح 42 ارسالی‌ها 3,522 پسندها 17,750 امتیازها 71,673 مدال‌ها 101 8/8/20 #65 بی دولت عشق زندگانی نفسی ست هنگامه ی عشرت جوانی هوسی ست بی باد بهار جای گل در گلشن یا دسته ی خار خشک یا مشت خسی ست امضا : hadi
بی دولت عشق زندگانی نفسی ست هنگامه ی عشرت جوانی هوسی ست بی باد بهار جای گل در گلشن یا دسته ی خار خشک یا مشت خسی ست
hadi مدیر بازنشسته سطح 42 ارسالی‌ها 3,522 پسندها 17,750 امتیازها 71,673 مدال‌ها 101 8/8/20 #66 هر صبح که کردیم به غم شام گذشت هر جور که دیدیم ز ایام گذشت آلام اگر دست ز ما باز نداشت ما پیر شدیم و درک آلام گذشت امضا : hadi
هر صبح که کردیم به غم شام گذشت هر جور که دیدیم ز ایام گذشت آلام اگر دست ز ما باز نداشت ما پیر شدیم و درک آلام گذشت
hadi مدیر بازنشسته سطح 42 ارسالی‌ها 3,522 پسندها 17,750 امتیازها 71,673 مدال‌ها 101 8/8/20 #67 گر خاک در یار نفروختیم گذشت گر طعنه ی اغیار شنفتیم گذشت آن سوز که در سینه ی ما پنهان بود گفتیم گذشت، گر نگفتیم گذشت امضا : hadi
گر خاک در یار نفروختیم گذشت گر طعنه ی اغیار شنفتیم گذشت آن سوز که در سینه ی ما پنهان بود گفتیم گذشت، گر نگفتیم گذشت
hadi مدیر بازنشسته سطح 42 ارسالی‌ها 3,522 پسندها 17,750 امتیازها 71,673 مدال‌ها 101 8/8/20 #68 آن نیمه ی نان که بینوایی یابد وان جامه که کودک گدایی یابد چون لذت فتحی ست که اقلیمی را لشکر شکنی جهانگشایی یابد امضا : hadi
آن نیمه ی نان که بینوایی یابد وان جامه که کودک گدایی یابد چون لذت فتحی ست که اقلیمی را لشکر شکنی جهانگشایی یابد
hadi مدیر بازنشسته سطح 42 ارسالی‌ها 3,522 پسندها 17,750 امتیازها 71,673 مدال‌ها 101 8/8/20 #69 صبح است ز خرمی جهان می خندد هر قطره به بحر بیکران می خندد بو در گل و نشه در می و می در جام از شوق، زمین و آسمان می خندد امضا : hadi
صبح است ز خرمی جهان می خندد هر قطره به بحر بیکران می خندد بو در گل و نشه در می و می در جام از شوق، زمین و آسمان می خندد
hadi مدیر بازنشسته سطح 42 ارسالی‌ها 3,522 پسندها 17,750 امتیازها 71,673 مدال‌ها 101 8/8/20 #70 هر ذره ی خاک من زبانی دارد از گردش دهر دوستانی دارد این کهنه ردای من نهان در هر چین تاج و کله جهان ستانی دارد امضا : hadi
هر ذره ی خاک من زبانی دارد از گردش دهر دوستانی دارد این کهنه ردای من نهان در هر چین تاج و کله جهان ستانی دارد
