You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser.
متون و دلنوشتهها •○ شاعران زن ○•
-
نویسنده موضوع
SHIRIN.SH
-
تاریخ شروع
-
پاسخها
131
-
بازدیدها
3,941
-
کاربران تگ شده
هیچ
- وضعیت
-
موضوع بسته شده است و نمیتوان پاسخ جدیدی فرستاد.
عشق هایی که می میرند
چه می شوند؟
طوفان هایی که آرام می گیرند
چه می کنند؟
ابرهای مرده
دریاهای مرده
یادهای مرده
را کجا دفن می کنند؟
اگر همه ی خاطرات تلخی که به سختی از یاد برده ایم
یک شب باهم به شهر حمله کنند
ما چه کنیم؟
| رویا شاه حسین زاده |
خودش را به هر دری می زند
سر از خیابانی بی انتها در می آورد
فکر کن
چقدر تنهاست!
که به سایه ی نداشته اش می خندد و
دست می اندازد دور گردن تمام رهگذرها
سرگردانم!
چون بادهایی که معلوم نیست
از کجا دل کنده اند
و به کجا می روند.
| پریسا صالحی |
با دهانى پر از بوسه
چگونه بگویم “سلام”
با چشم هایی پر از بوسه چگونه نگاهت کنم
کمکم کن
خیلی طبیعی رو به رویت بایستم
به هم سلام کنیم
و بگذریم...
| ستاره جوادزاده |
چنان خسته ام از روزگار
انگار روح صد آدم پیر
در سینه ام حلول کرده است
پیرمرد درون من
از این همه روزهای بی شمار
تنها یک بهار آرزو دارد.
یک بهار
که غروبش
دل هیچکس نلرزد...
| نیکی فیروزکوهی |
پیرزنی شوم
آلزایمر بگیرم
زنگ بزنم
انگار که پسرم هستی
بگویم چقدر دلم برایت تنگ است...
| سارا محمدی اردهالی |
سکوت
مثل فشنگ
خشاب ها را پُر میکرد
به هم
که رسیدیم
قلبمان تیرباران شده بود
| کتایون ریزخراتی |
کسی بیاید
ما را دعوت کند به رفتن
به رفتن
از تمام کسانی که رفته اند
و ما هنوز درون آن ها مانده ایم!
| فاطمه ضیاءالدینی |
خسته ام
خیلی خسته!
به من جایی بدهید
می خواهم بخوابم،
یک تخت خالی
یک دنیای خالی
یک قلب خالی...
| سارا محمدی اردهالی |
موجودی به اسم
''زن نازیبا'' در دنیا نداریم
فقط زن هایی که
روی صورتشان
جای بوسه های عاشقانه تری دارند
زیباترند...
| حسنا میرصنم |
خیابان
در نیمه های شب
مثل من است
هر از چندی
خاطره ای بی احتیاط می گذرد
دلم
یک تصادف جدی می خواهد
پر سر و صدا...
آمبولانس ها سراسیمه وارد شوند
و کار از کار بگذرد...
| سارا محمدی اردهالی |
- وضعیت
-
موضوع بسته شده است و نمیتوان پاسخ جدیدی فرستاد.