روزی که نگاهم به نگاه زیبایت افتاد
این عقل ناقص من از سرم افتاد.
گفتمش این دختر چقدر افسونگر است...
از ان روز قلب من به تاپ تاپ افتاد...
گفتم رضوان مهرت به این دل من افتاد
گفتی مهر توام به جانم افتاد
گفتم بیا رفیق من شو
همدم و همراز این دل دیووونم شو...
خندیدی و چشم از پی وی گرفتی...
خندیدم و گوشی ام از دستم افتاد
گفتم فدای سرت رفیق عشقی
جوابم را بده که قلبم افتاد...
رمانی را نوشتن را بهانه کردم
گفتمت ایراد من کجای اینجاست؟
خندیدی و با اخلاق جوابم دادی
گفتی مراقب قلمت باش که افتاد
مهربانی ات به این دل من افتاد
عاشقت شدم در یک کلام تولدت مبارک.
حالا افتاد؟؟؟