متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت همه چیز خوب خواهد شد | Yegane کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع YGNeae
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 44
  • بازدیدها 3,236
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

YGNeae

کاربر خبره
سطح
40
 
ارسالی‌ها
5,997
پسندها
41,959
امتیازها
0
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #11

ما در دنیایی هستیم که پیش از ورود، هوش‌مان را سنجیده‌اند تا ببینند که آیا توانایی یادگیری زندگی با دردهایمان را داریم یا نه!
و اگر آن توانایی را نداشتیم، برای‌مان پیش‌گویی می‌کنند تا جایی که حتی انتظارش را نداریم شکست بخوریم...!

 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : YGNeae

YGNeae

کاربر خبره
سطح
40
 
ارسالی‌ها
5,997
پسندها
41,959
امتیازها
0
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #12

تمام مسیرهای زندگی‌ات تا به الان سخت بوده‌اند...
پس به آن‌ها خیره نشو تا سخت‌تر نشوند...
تو هر وقت به آن‌ها فکر کردی، وارونه شدند..
پس اگر می‌خواهی کاملاً سقوط نکنی، به آن‌ها اصلا فکر نکن؛ چون این مسیرها بودند که همه چیز را در هم شکستند...

 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : YGNeae

YGNeae

کاربر خبره
سطح
40
 
ارسالی‌ها
5,997
پسندها
41,959
امتیازها
0
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #13

زمانی به تنهایی‌ات فخر بفروش که از جانب خودت باشد،
نه این‌که دیگران به تو بدهند...!
باید بگویم که حس تنهایی‌ای که آن‌ها به تو هدیه می‌دهند از بی نهایت اشکی که در تاریک‌ترین شب‌هایت می‌ریزی بدتر است...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : YGNeae

YGNeae

کاربر خبره
سطح
40
 
ارسالی‌ها
5,997
پسندها
41,959
امتیازها
0
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #14

آدم‌ها را به سادگی می‌بخشیم...
چون منظورمان این نیست که رفتارشان را قبول و یا به آن‌ها اعتماد داریم!
اصلا چرا باید ببخشیم؟
صدایی فریاد می‌زند:
- چون به آن احمق‌ها نیاز داریم...!

 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : YGNeae

YGNeae

کاربر خبره
سطح
40
 
ارسالی‌ها
5,997
پسندها
41,959
امتیازها
0
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #15

اوج درد لحظه‌ای است که می‌خواهی بگویی
"من از دست‌تان ناراحتم"
اما زبان، عقل و حتی قلبت تو را یاری نمی‌کنند...
چون عمیقاً می‌خواهند دل طرف مقابلت به خاطر ناراحتی‌های بی خودت نشکند...
اما خب هر کسی ارزش سکوت را دارد؟

 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : YGNeae

YGNeae

کاربر خبره
سطح
40
 
ارسالی‌ها
5,997
پسندها
41,959
امتیازها
0
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #16

احساس می‌کنم منتظر چیزی هستم که هرگز سمتم نخواهد آمد!
به خطی رسیده‌ام که حتی اگر غم هم باشد قبول می‌کنم...
چون فقط می‌خواهم چیزی سمتم آید...


#تنهایی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : YGNeae

YGNeae

کاربر خبره
سطح
40
 
ارسالی‌ها
5,997
پسندها
41,959
امتیازها
0
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #17
لبخند بزن...
تا روزی که زندگی دست از ناراحت کردنت بردارد و شرمنده‌ات شود!

 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : YGNeae

YGNeae

کاربر خبره
سطح
40
 
ارسالی‌ها
5,997
پسندها
41,959
امتیازها
0
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #18
او بدجوری غمگین است؛ هم روحی و هم احساسی...
و فقط هم من این را می‌فهمم...
اما هرروز او را می‌بینم که با لبخند قدم می‌زند...
و باید بگویم خیلی خوشحالم که ماهرانه خود را زیر پرده لبخند مخفی کرده است، اما بگذارید بگویم که او واقعا کیست:
" دختری که هرگز دست از لبخند زدن برنمی‌دارد و تمام کاری که در طول روز انجام می‌دهد، خوشحال کردن دیگران است؛ اما درونش...؟ "
«تقدیم به یک دوست»

 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : YGNeae

YGNeae

کاربر خبره
سطح
40
 
ارسالی‌ها
5,997
پسندها
41,959
امتیازها
0
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #19

من هم از آن دسته آدم‌هایی‌ام که ادعا می‌کند می‌خواهد از زندگی محو شود...
اما باید بگویم که ته قلبم واقعا می‌خواهد تا روزی
توسط فردی که همیشه در کنارم خواهد ماند پیدا شوم...!

 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : YGNeae

YGNeae

کاربر خبره
سطح
40
 
ارسالی‌ها
5,997
پسندها
41,959
امتیازها
0
مدال‌ها
31
  • نویسنده موضوع
  • #20

خیلی بد است که فردی، آن هم جز خودت، بتواند کنترلت کند...
اما
تا حالا چنین شخصی در زندگی‌ات مانند او داشته‌ای؟
قطعا نه!
توی لعنتی با خنده‌اش، می‌خندی..
با ناراحتی‌اش سکوت می‌کنی
و
از آن مهم‌تر به خاطرش قولی را که آن روز دادی، می‌شکنی!
ولی آن قول چه بود؟
گفته بودی دیگر سمتش نمی‌روی و او، برایت حال بهم‌زن‌ترین فرد است، اما حال فقط حس می‌کنی که بین دو راهی
"عشق" و "رفیق"
ایستاده‌ای...

 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : YGNeae
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا