متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.
  • تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

همگانی تاپیک جامع دلنوشته های شما|انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع atiyeh
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 212
  • بازدیدها 8,994
  • کاربران تگ شده هیچ

Hadiseh Shahbazi

نویسنده افتخاری
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,507
پسندها
27,859
امتیازها
48,073
مدال‌ها
21
  • #151
❤❤❤❤❤❤❤❤❤

خداوند بی‌نهایت است؛
اما به‌قدر نیازت فرود می‌آید،
به‌قدر آرزویت گسترده می‌شود
و به‌قدر ایمانت کارگشاست !!

❤❤❤❤❤❤❤❤❤
 
امضا : Hadiseh Shahbazi

Sea-Girl

نو ورود
سطح
2
 
ارسالی‌ها
41
پسندها
181
امتیازها
503
مدال‌ها
2
سن
19
  • #152

هیچکی متوجه این همه غمی که پشت اون لبخندم قایم کردم نمیشه ...
ولی یه نفر فهمیده ...
یکی که خیلی دوستم داره ... خیلی دوستش دارم ...
همه این تلاش‌ها برای اونه و فقط اون قدر انرژی‌ای که می‌ذارم رو می‌دونه.
اما فقط اون کافیه؟
کم نیست وقتی کلی آدم دورت رو گرفتن؟
توی همهمه‌ی اون همه آدم گم نمیشه؟
لبخندش؟ نگاهش قشنگش ناپدید نمیشه بین این همه آدم مزاحم؟
 
امضا : Sea-Girl

Sea-Girl

نو ورود
سطح
2
 
ارسالی‌ها
41
پسندها
181
امتیازها
503
مدال‌ها
2
سن
19
  • #153
امشب شکستم ...
شنیدم صدای قلبم رو ...
که ترک برداشت اما نشکست ...
که دردش رو با بند بند وجودم حس کردم ...
حس کرده بودم شکستگی استخوان‌ها رو ...
دیده بودم شکستگی لیوان‌ها رو ... ظرف‌ها رو ... گلدون‌ها رو ...
اما این فرق داشت ...
فقط قلب نبود ... حس بود ... روح بود ... دل بود ...
جنس شکستگیش فرق داشت...
 
امضا : Sea-Girl

Sea-Girl

نو ورود
سطح
2
 
ارسالی‌ها
41
پسندها
181
امتیازها
503
مدال‌ها
2
سن
19
  • #154
اونجا بود که از ته دل می‌خواستم که هستیا بودش ...
که ببینه کاره اون رو
بغض داشتم ...
بدم بغض داشتم!
از اینکه هرچیزی اتفاق می افتاد، کوزه‌ها سر من خالی می‌شد!

(هستیا: در یونان باستان الهه خانواده و آتش)
 
آخرین ویرایش
امضا : Sea-Girl

Sea-Girl

نو ورود
سطح
2
 
ارسالی‌ها
41
پسندها
181
امتیازها
503
مدال‌ها
2
سن
19
  • #155
گفتم می‌خواهم تنها باشم ...
فریاد زدمش ...
ناله کردمش ...
گریه کردمش ...
ولی حالا که تنهام ...
از خودمی می‌پرسم ...
واقعا می‌خواهم تنها باشم؟
 
امضا : Sea-Girl

Sea-Girl

نو ورود
سطح
2
 
ارسالی‌ها
41
پسندها
181
امتیازها
503
مدال‌ها
2
سن
19
  • #156
زندگی مثل پیانوست ...
آهنگ که می نوازی ...
کلید های سفید
بی کلید های سیاه زیبا نیستن
 
امضا : Sea-Girl

Ema

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
149
پسندها
880
امتیازها
5,313
مدال‌ها
7
  • #157
گرفتن دستانم از طرف تو اکسیر جاودانگی است برای من ومن تاابد انگشتان دستانم را میان انگشتان دستان تو قفل شده میخواهم :354:
 
امضا : Ema

Hadiseh Shahbazi

نویسنده افتخاری
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,507
پسندها
27,859
امتیازها
48,073
مدال‌ها
21
  • #158
به هرچه غیر از خدا امید داشته باشی
خدا از همان چیز نا امیدت می‌کند !!!
 
امضا : Hadiseh Shahbazi

Hadiseh Shahbazi

نویسنده افتخاری
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,507
پسندها
27,859
امتیازها
48,073
مدال‌ها
21
  • #159
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Hadiseh Shahbazi

Hadiseh Shahbazi

نویسنده افتخاری
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,507
پسندها
27,859
امتیازها
48,073
مدال‌ها
21
  • #160
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Hadiseh Shahbazi

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا