متون و دلنوشته‌ها | حمید جدیدی |

  • نویسنده موضوع SHIRIN.SH
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 111
  • بازدیدها 3,007
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/2/18
ارسالی‌ها
13,914
پسندها
128,521
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
سطح
47
 
  • نویسنده موضوع
  • #51


همسرم شاید

دختری شمالی بود

در حنجره اش، دمنوش های سبز بهاره

در چشم هاش، موج های پر تلاطم و آزاد

از خطه ی جنوب بود

با رگه هایی از حنا

و طرحی از گل های ارغوانی و کبود

که حک شده بود روی دست هاش



همسرم شاید

کُرد بود

چون سروها بلند و استوار

و قلبش که آهو بود

می رمید در کوه های اورومان تخت

کویر بود همسرم

در سرش خنکای بادیه ها

در موهاش نسیم بی وقت

در نگاهش نجابت اصل



همسرم شاید

بلوچ بود، سخت و ماندگار

تنش نحیف و درد

که جای زخم روی سینه اش

ستاره بود تا گمش نکنم

یک لُر بود

با شانه های محکم...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/2/18
ارسالی‌ها
13,914
پسندها
128,521
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
سطح
47
 
  • نویسنده موضوع
  • #52
نامه شماره27



محبوبم!

عشق

پرنده است

آزاد و شاد و همواره در اوج

می تواند به ت

دو بال برای پرواز ببخشد!

عشق پرنده است

و یکروز بی آنکه خود بخواهی

تو را

به شیشه ی پنجره ای

خواهد کوباند.

| حمید جدیدی |​
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/2/18
ارسالی‌ها
13,914
پسندها
128,521
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
سطح
47
 
  • نویسنده موضوع
  • #53


محبوبم!

درخشش دانه های شِکَر در نور آفتاب

و عطری که از دمنوش چای بهاره پابرجاست

چه ترکیب زیبایی خواهد شد!

درست شبیه وقتی که عطر گردنت

و سینه ریز الماسین آویخته از تنت در هم می آمیزند



چرخش قاشق میان استکان چای

رقص آرام تو را در آشپزخانه به یادم می آورد

و تُردی نان صبح

چیزی ست شبیه زمزمه ای که زیر لب می خواندی



باید ایمان بیاوریم

به رستگاری روز

وقتی که شب را هر...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/2/18
ارسالی‌ها
13,914
پسندها
128,521
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
سطح
47
 
  • نویسنده موضوع
  • #54
نامه شماره26



محبوبم!

به قلبم فکر میکنم!

به دست و دهان و پاهایم

که بی تو

ملول و بی استفاده اند!

گاه اما

پیرمردی می شوم

که قلب بیمارش، دوستش دارد

لرزش دستانش، دوستش دارد

لکنت زبانش، دوستش دارد

و دردِ پاها

تنها دارایی اوست که تمامی ندارد!

پیرمردی که از آلزایمرش راضی ست

ولی اعضای تن اش سعی می کنند

چیزی را به یادش آورند...



| حمید جدیدی |​
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/2/18
ارسالی‌ها
13,914
پسندها
128,521
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
سطح
47
 
  • نویسنده موضوع
  • #55


به تو فکر می کنم

در اداره و خانه

به وقت سفر

در جمع و تنهایی!

به تو فکر می کنم

از شروع سپیده دم تا شبانگاهان

در بیداری و خواب

دارایی و فقر

سلامت و بیماری

همیشه چیزی هست که پایدار است

و از نام هایی که برایش انتخاب می کنیم

"اندوه"

غمگین ترین آن است

"عشق"

شکوهمند و جاودان!

| حمید جدیدی |​
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/2/18
ارسالی‌ها
13,914
پسندها
128,521
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
سطح
47
 
  • نویسنده موضوع
  • #56


فردا برای من روز خوبی ست!

چرا که محبوب نداشته ام

خواهد درخشید

و شکوفه های بهارنارنج خواهند شکفت

دریا کف زنان

دامن بلند آبی رنگش را پهن خواهد کرد

با طرحی از گیپورهای حبابی شکل

با رنگی از صدف ها

و هیچ صیادی به فکر صید نخواهد بود‌.



فردا برای من روز خوبی ست

تمام قطارها به مقصد خواهند رسید

تمام کشتی ها پهلو خواهند گرفت

هیچ پروازی تاخیر نخواهد داشت

هیچ مسافری جا نخواهد ماند

هیچ پرنده ای نخواهد مُرد

هیچ آهویی شکار نخواهد شد

هیچ گرگی نخواهد درید

و هیچ کس غمگین نخواهد بود..‌.



فردا برای من روز خوبی ست...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/2/18
ارسالی‌ها
13,914
پسندها
128,521
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
سطح
47
 
  • نویسنده موضوع
  • #57


سه فرزند داشت

ولی برای بهار

" اردیبهشت"

دختری بود که هربار

به لبخندش نگاه می کرد

خاطرات سرد یک زمستان را

به شکوفه ای از یاد می بُرد.

| حمید جدیدی |​
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/2/18
ارسالی‌ها
13,914
پسندها
128,521
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
سطح
47
 
  • نویسنده موضوع
  • #58


بگو دوستم داری

تا درد را فراموش کنم

تا صدای خرد شدن استخوان هایم را نشنوم

و از رنجی که قلبم را سخت می فشارد

بکاهم!

بگو دوستم داری

واژه ها

در دهان تو چون شیشه های دارویند

چون دمنوش های آرامبخش

و از مرهمی که در زبانت پنهان کرده ای

مرا شفایی ابدیت ببخش!

| حمید جدیدی |​
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/2/18
ارسالی‌ها
13,914
پسندها
128,521
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
سطح
47
 
  • نویسنده موضوع
  • #59


+ عشق دو وجه داره،

یکی "موندن" و اون یکی "رفتن".

- جالبه...! خُب تو کدومشو ترجیح میدی؟

+ "رفتن" رو، اینطوری لااقل ظاهرش سال‌ها حفظ میشه،

ماها با موندن، بیشتر مواقع به عشق گند میزنیم !

یه نگا به آدمایِ عاشق اطرافت بنداز ...


| حمید جدیدی |
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/2/18
ارسالی‌ها
13,914
پسندها
128,521
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
سطح
47
 
  • نویسنده موضوع
  • #60


اگر دنیا تو را نداشت

چگونه می شد به صلح فکر کرد؟

چگونه می شد خندید؟

مردها توی کافه ها و بارها

به سلامتی چه کسی گیلاس بهم می زدند؟

زنان چگونه می توانستند

به زیبایی فکر کنند...؟!

و پارک ها و سینماها

جایی برای قرارهای عاشقانه نبود.



اگر دنیا تو را نداشت

جنگل همیشه در مه جا میماند

دریا میرفت تووی لاک "جزر" خودش

آسمان دلش برای زمین غنج نمی رفت

آفتاب از پشت کوه تکان نمی خورد

لاله ای نبود

دشتی نبود

و دویدن مادیان زیبا را کسی جدی نمی گرفت.



اگر دنیا تو را نداشت

گلفروشی ها و کتاب فروشی ها

چه چیز می...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : SHIRIN.SH
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا