متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

شاعر‌پارسی اشعار حزین لاهیجی

  • نویسنده موضوع Sama_Shams
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 12
  • بازدیدها 549
  • کاربران تگ شده هیچ

fatemeh^_^

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
486
پسندها
2,777
امتیازها
14,573
مدال‌ها
14
  • #11
عشق اگر یار شود ،سود و زیان این همه نیست
سرِ جانانه سلامت ،غم جان این همه نیست
بی محبّت به جوی خرمن ما نستانند
حاصل علم و عمل در دو جهان این همه نیست
ای که مستغرقِ اندیشه بحریّ و سراب!
یک دم از خویش برآ، کون و مکان این همه نیست
جلوۀ کاغذِ آتش زده دارد جگرم
داغِ حسرت به دل لاله ستان این همه نیست
رشته اُلفت ما و تو بود زودگُسل
فرصت صحبت مهتاب و کتان این همه نیست
حسرت از دیدۀ حیرت زدۀ خود دارم
چشم آیینه به رویت نگران این همه نیست
آفرین بر قلم فیض رسان تو ، حزین!
رگ ابری به چمن ژاله فشان این همه نیست

 
امضا : fatemeh^_^

fatemeh^_^

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
486
پسندها
2,777
امتیازها
14,573
مدال‌ها
14
  • #12
آزاد می سازد ز دام دل تپیدنها
جنون گر وسعتی بخشد به صحرای رمیدنها
به خاک افتادهٔ ضعفم چو نقش پا در این وادی
زمینگیر غبار خاطرم از آرمیدنها
رقیبان را به درد خود نبیند هیچ ناکامی
چه با جان زلیخا کرد رَشکِ کف بریدنها
تب و تاب دل ما تشنه کامان را چه می دانی؟
ش*ر..اب بی خماری می کشی از لب مکیدنها
بهاران بوده ای در باغ ،دی را هم تماشا کن
عجب برچیدنی دارد بساط عیش چیدنها
حزین! آخر سر حرفی به آن شیرین زبان واکن
چه لذّت برده ای از شهدِ ناکامی چشیدنها؟

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : fatemeh^_^

fatemeh^_^

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
486
پسندها
2,777
امتیازها
14,573
مدال‌ها
14
  • #13
هر چه بستیم و گشودیم، عبث
خر چه گفتیم و شنودیم ، عبث
راه مقصود به جایی نرسید
پای پر آبله سودیم عبث
غفلت از حادثۀ دهر بلاست
در ره سیل غنودیم عبث
عرصۀ هر دو جهان تنگ فضاست
بال پرواز گشودیم عبث
عالمی چهره به ما گشته ،حزین
عبث آیینه زدودیم ،عبث

 
امضا : fatemeh^_^

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا