متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

اشعار رهاشده کاربران مجموعه اشعار دوبیتی فریاد | علی انصاری جابری کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Aliansari
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 56
  • بازدیدها 4,760
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Aliansari

کاربر انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
288
پسندها
1,546
امتیازها
11,933
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #21
به امید وصالت در شب عید

دل از باغ خیالت لاله ها چید


نه تنها از وصالت بی نصیبم

غم هجرت دوباره گشته تمدید



علی انصاری جابری



بگو وعده کجا،کی، یا چجوری؟

که کت بسته بیایم من حضوری


زنم آتش خودم را من به عشقت

بپا کن سُنَتِ چهارشنبه سوری
 
امضا : Aliansari

Aliansari

کاربر انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
288
پسندها
1,546
امتیازها
11,933
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #22
برو باد صبا، گر می رسانی...


سلامم را ، به آب زندگانی...


بگو! که خنجر از پشت خورده


دوبیتی گوی بی نام و نشانی
"
 
امضا : Aliansari

Aliansari

کاربر انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
288
پسندها
1,546
امتیازها
11,933
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #23
دلم اومد به خوابت...،یادت اومد!؟

نگاه چون شهابت ...،یادت اومد!؟



شبی توفانی از اینجا گذشتی!...
شدم خونه خرابت،... یادت اومد!؟


"علی انصاری جابری
 
امضا : Aliansari

Aliansari

کاربر انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
288
پسندها
1,546
امتیازها
11,933
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #24
عجب!، قد قامتی داری بهارم!


چه قد و قامتی داری بهارم!


چرا !، وقتی خدا را میشناسی؟...



دل کم طاقتی داری ، بهارم !!
 
امضا : Aliansari

Aliansari

کاربر انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
288
پسندها
1,546
امتیازها
11,933
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #25
شدی ماهم،...پس از سالی بپرسی!



رسیدی!...تا که از کالی بپرسی!



بهار آمد،گل آمد سبزه آمد...


که از من حال و احوالی بپرسی!



"علی انصاری جابری

Aliansari
 
امضا : Aliansari

Aliansari

کاربر انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
288
پسندها
1,546
امتیازها
11,933
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #26
پرم از های و هوی و بی نشانم


دچار شک و تردید و گمانم


اگر دیگر سراغم را نگیرند...


همان تنها ترین مرد جهانم
 
امضا : Aliansari

Aliansari

کاربر انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
288
پسندها
1,546
امتیازها
11,933
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #27
تو را دیدم ،که از هستی بریدم


به اوج نا رسیدن ها ، رسیدم


زمان دیدن چشم خمارت ...


تمام پیک ها را؛ سر کشیدم
 
امضا : Aliansari

Aliansari

کاربر انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
288
پسندها
1,546
امتیازها
11,933
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #28
چو نوشیدم مِی از جام و سبویت

شدم مُرتَد و اندر جستجویت


چه میشی خفته در عمق نگاهت؟

که هر گرگی شود اهلی بکویت



علی انصاری جابری
 
امضا : Aliansari

Aliansari

کاربر انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
288
پسندها
1,546
امتیازها
11,933
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #29
کجا این شیوه آموختی ز ایام؟

کنی شیر و پلنگ با چشمکی رام


چه سرّی هست در طرز نگاهت؟

کَشی سیمرغ و عَنقا بر سرِ دام
 
امضا : Aliansari

Aliansari

کاربر انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
288
پسندها
1,546
امتیازها
11,933
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #30
چه خوبه در شب سرد زمستان

کنار پنجره در برف و باران


پرنده سر کشد از روی شاخه

که باشد ارزوی کل یاران



علی انصاری جابری
پرواز
 
امضا : Aliansari
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
7
بازدیدها
324
عقب
بالا