«یلدا» یعنی یک دوستت دارم طولانی از لب‌هایی که یک سال سکوت کرده بودند.

روانشناسی کودک

  • نویسنده موضوع Mahan@
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 53
  • بازدیدها 1,671
  • کاربران تگ شده هیچ

Mahan@

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
512
پسندها
10,271
امتیازها
28,173
مدال‌ها
16
  • نویسنده موضوع
  • #41
در سه یا چهارماهگی، نوباوگان افراد آشنای خانواده را می‌شناسند و آنها را بر دیگران ترجیح می‌دهند، چون با دیدن چهره یا شنیدن صدای آنها بیشتر غان و غون می‌کنند و لبخند می‌زنند. با این همه، در برابر افراد غریبه هنوز هم تاحدود زیادی پذیرا هستند. اما در حدود ۷ یا ۸ ماهگی تغییری در این پذیرش نامتمایز رخ می‌دهد. بسیاری از این نوباوگان وقتی غریبه‌ای به آنان نزدیک شود (حتی وقتی در آغوش والدین خود باشند) ناراحتی یا پریشانی آشکاری نشان می‌دهند، و علاوه بر آن، هر وقت در محیط غریب و یا با فرد غریبه‌ای تنها بمانند، به‌شدت ناراحت می‌شوند. کودکی که قبلاً خونگرم و اجتماعی بوده و همیشه با خوشحالی از توجه مراقب خود استقبال می‌کرده، حالا هنگامی که والدینش می‌خواهند خانه را ترک کنند، به‌طور تسلی‌ناپذیر گریه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Mahan@

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
512
پسندها
10,271
امتیازها
28,173
مدال‌ها
16
  • نویسنده موضوع
  • #42
در سراسر دنیا ، همهٔ کودکان ، حتی کودکان نابینا در سن و سال مشابهی شروع به لبخند زدن می‌کنند ، و این پدیده حاکی از آن است که زمان شروع لبخندزدن را بیشتر رشد و تکامل زیستی تعیین می‌کند تا شرایط پرورشی.

هرچند همهٔ کودکان در برابر غریبه‌ها مضطرب نمی‌شوند، اما به‌نظر می‌رسد این اضطراب بخشی از خلق‌وخوی ویژهٔ کودک شیرخوار باشد. تعداد نوباوگانی که چنین اضطرابی را تجربه می‌کنند، از حدود هشت ماهگی تا پایان سال اول زندگی، به‌صورت چشمگیری افزایش می‌یابد. پدیده‌ای مشابه، و در عین حال متمایز از پدیدهٔ فوق، پریشانی ناشی از جدائی از والد است که تاحدودی وابستهٔ خلق‌وخوی فطری است. و در فاصلهٔ چهارده تا هیجده ماهگی به اوج خود می‌رسد و سپس به‌تدریج کاهش می‌یابد. سرانجام، اغلب کودکان سه ساله در غیاب والدین...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Mahan@

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
512
پسندها
10,271
امتیازها
28,173
مدال‌ها
16
  • نویسنده موضوع
  • #43
به‌نظر می‌رسد شدت و ضعف ترس‌های مربوط به جدائی از والدین تنها به‌میزان کمی متأثیر از شرایط پرورشی کودکان باشد. الگوی کلی این ترس‌ها در کودکان آمریکائی خانه‌پرورد و کودکانی نیز که مهدکودک می‌روند، یکسان است. شکل پریشانی کودکان هنگام دور شدن مادر نشان می‌دهد که هرچند درصد کودکانی که هنگام دور شدن مادر گریه می‌کنند در فرهنگ‌های مختلف فرق می‌کند، الگوی سنی پیدایش و کاهش این رفتار، همه‌جا بسیار مشابه است (گیگین، کرسلی - Kearsley و زلازو - Zelazo در ۱۹۷۸).
 

Mahan@

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
512
پسندها
10,271
امتیازها
28,173
مدال‌ها
16
  • نویسنده موضوع
  • #44
هرچند درصد کودکانی که هنگام رفتن مادر از اتاق گریه می‌کنند از فرهنگی به فرهنگ دیگر فرق می‌کند، ولی الگوی سنی ظهور و کاهش این پریشانی در فرهنگ‌های مختلف مشابه است (از کیگین، کرسلی و زلازو، ۱۹۷۸).

چگونه می‌توان این الگوی زمانی منظم ترس را در کودکان توضیح داد؟ به‌نظر می‌رسد دو عامل در ظهور و کاهش این ترس‌ها در کار هستند. عامل اول رشد ظرفیت حافظه است. طی نیمهٔ دوم سال اول زندگی، توانائی به‌یاد آوردن رویدادهای گذشته و مقایسهٔ گذشته و حال افزایش می‌یابد. این تغییر به کودک شیرخوار امکان می‌دهد رویدادهای غیرمعمول یا غیرقابل پیش‌بینی را کشف کند و بعضی وقت‌ها از آنها بترسد
 

Mahan@

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
512
پسندها
10,271
امتیازها
28,173
مدال‌ها
16
  • نویسنده موضوع
  • #45
ظهور واکنش اضطراب در برابر غریبه‌ها با ظهور ترس در برابر محرک‌های گوناگونی که غیرمعمول یا غیرقابل انتظار هستند، همزمان است. صورتک ترسناک یا علی ورجه که به چهرهٔ نوباوهٔ چهارماهه لبخند می‌آورد غالباً نوباوهٔ هشت ماهه را بیمناک و پریشان می‌کند. به‌تدریج که کودکان یاد می‌گیرند افراد غریبه و اشیاء غیرمعمول عموماً بی‌خطر هستند از شدت این‌گونه ترس‌ها نیز کاسته می‌شود.

این فرض نیز منطقی به‌نظر می‌رسد که رشد حافظه در اضطراب جدائی دخالت داشته باشد. نوباوه نمی‌تواند غیبت والد خود را احساس کند مگر اینکه بتواند به‌یاد آورد که والدش یک دقیقه پیش حضور داشته و سپس آن را با غیبت کنونی والد مقایسه نماید. وقتی والد اتاق را ترک می‌کند، نوباوه می‌داند که چیزی گم شده (حاکی از نوعی پایداری شیء) که می‌تواند...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Mahan@

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
512
پسندها
10,271
امتیازها
28,173
مدال‌ها
16
  • نویسنده موضوع
  • #46
عامل دوم، رشد خودپیروی (autonomy) در کودک است. کودکان یک‌ساله هنوز تا حدود زیادی متکی به مراقبت بزرگسالان هستند، ولی کودکان ۲ یا ۳ ساله می‌توانند خود به سراغ ظرف غذا یا قفسهٔ اسباب‌بازی بروند. علاوه بر آن، این کودکان می‌توانند خواسته‌ها و احساسات خود را از طریق گفتار، بیان کنند. بنابراین، اتکاء آنها به مراقبان به‌طور اعم، و مراقبان آشنا به‌طور اخص، کاهش می‌یابد و دیگر حضور یا عدم حضور والدین برای آنها چندان مهم نیست.
 

Mahan@

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
512
پسندها
10,271
امتیازها
28,173
مدال‌ها
16
  • نویسنده موضوع
  • #47
مفهوم دلبستگی وانواع ان در کودکان:
تمایل کودک به برقراری نوعی رابطهٔ نزدیک با افرادی معین و احساس امنیت بیشتر در حضور این افراد، دلبستگی (attachment) نامیده می‌شود. بچه‌های انواع دیگر جانداران، این دلبستگی را به شیوه‌های متفاوت آشکار می‌سازند. بچه‌میمون‌ها، در حالی‌که مادر در حرکت است به سینه او می‌چسبند؛ توله‌سگ‌ها در تلاش برای دست‌یافتن به شکم مادر از سر و کول همدیگر بالا می‌روند؛ جوجه اردک‌ها و جوجه مرغ‌ها به‌دنبال مادر راه می‌روند و صداهائی درمی‌آورند که مادرشان به آنها پاسخ می‌دهد، و وقتی هم از چیزی بترسند خود را به مادر می‌رسانند. این پاسخ‌های اولیه در برابر مادر به‌وضوح ارزش انطباقی دارند، زیرا جاندار را از دور شدن از منبع مراقبت و گم شدن بازمی‌دارند...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Mahan@

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
512
پسندها
10,271
امتیازها
28,173
مدال‌ها
16
  • نویسنده موضوع
  • #48
۱. مادر و کودک وادر اتاق آزمایش می‌شوند. مادر کودک را در محوطه‌ای پر از اسباب‌بازی روی کف اتاق قرار می‌دهد و سپس در انتهای دیگر اتاق می‌نشیند.

۲. زنی غریبه وارد اتاق می‌شود، یک دقیقه آرام می‌نشیند، دقیقه‌ای با مادر گفتگو می‌کند و سپس می‌کوشد کودک را به بازی با یک اسباب‌بازی سرگرم کند.

۳. مادر بی‌سروصدا از اتاق بیرون می‌رود. اگر کودک ناراحتی نشان ندهد، غریبه ساکت می‌نشیند، و اگر ناراحتی نشان دهد، غریبه سعی می‌کند او را آرام کند.
 

Mahan@

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
512
پسندها
10,271
امتیازها
28,173
مدال‌ها
16
  • نویسنده موضوع
  • #49
۴. مادر به اتاق برمی‌گردد و کودک را به بازی مشغول می‌کند. غریبه هم بی‌سروصدا از اتاق بیرون می‌رود.

۵. مادر دوباره اتاق را ترک می‌کند و این بار کودک در اتاق تنها می‌ماند.

۶. غریبه برمی‌گردد. اگر کودک ناراحت باشد، غریبه سعی می‌کند او را آرام کند.

۷. مادر برمی‌گردد و غریبه، از اتاق بیرون می‌رود.
 

Mahan@

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
512
پسندها
10,271
امتیازها
28,173
مدال‌ها
16
  • نویسنده موضوع
  • #50
هر رویداد به‌گونه‌ای طراحی شده که سه دقیقه به‌طول بی‌انجامد، اما چنانچه کودک بی‌تابی نشان دهد، می‌توان مدت رویداد را کاهش داد. اگر کودک نیاز به وقت بیشتر برای درگیر شدن در بازی داشته باشد می‌توان این مدت را طولانی‌تر کرد. در تمام مراحل آزمایش، کودک از طریق آینهٔ یک‌طرفه تحت مشاهده قرار می‌گیرد و شاخص‌های گوناگون، از جمله سطح فعالیت، میزان درگیری در بازی، گریه و سایر نشانه‌های آشفتگی، فاصله از مادر و تلاش برای جلب توجه مادر، فاصله با غریبه و تعامل با او، ثبت می‌شوند. کودکان با توجه به رفتارهایشان به سه گروه اصلی تقسیم می‌شوند. توجه شود که مبنای این طبقه‌بندی فقط رفتارهای کودکان هنگام برقراری ارتباط مجدد با مادر (رویدادهای ۴ و ۷) است.
 
عقب
بالا