دنباله دار چالش جدید جمله سازی

[°.ELENA.°]

تا چند دقیقه محو زیبایی دریاچه بود ناگهان...

 

[MAHKAME _R]

ناگهان باران بارید و پسرک خیس شد
و تا خواست بره زیر سایه بان...؟

 

[ﾑℓɨ_ρσtter]

ناگهان باران بارید و پسرک خیس شد
و تا خواست بره زیر سایه بان...؟

عمش رو با یک مرد غریبه دید و بهشون نزدیک شد...

 

[MAHKAME _R]

عمش رو با یک مرد غریبه دید و بهشون نزدیک شد...

سلام کرد گفت عمه جان اقا کی باشن ؟
وعمه بااخم به پسرک گفت..؟

 

[ﾑℓɨ_ρσtter]

سلام کرد گفت عمه جان اقا کی باشن ؟
وعمه بااخم به پسرک گفت..؟

تو چیز خورش هستی که پسرک هم گفت بله عمه چیز خوردم و... :/

 

[MAHKAME _R]

تو چیز خورش هستی که پسرک هم گفت بله عمه چیز خوردم و... :/

دوست ندارم با این اقا برگردین
عمه با عصبانیت پسرک رو زد
وپسرک به عمه گفت....؟

 

[ﾑℓɨ_ρσtter]

دوست ندارم با این اقا برگردین
عمه با عصبانیت پسرک رو زد
وپسرک به عمه گفت....؟

عمه چیز خوردم دیگه، نویسندگان لطف کنید بزارید برم از پیش این دوتا تا عمه ام خار و مادره مرا به عذایم ننشانده... :/

 

[MAHKAME _R]

عمه چیز خوردم دیگه، نویسندگان لطف کنید بزارید برم از پیش این دوتا تا عمه ام خار و مادره مرا به عذایم ننشانده... :/

پسرک تا خواست برود عمه صداش کرد وگفت
پسرم
پسرک؟

 

[ﾑℓɨ_ρσtter]

پسرک تا خواست برود عمه صداش کرد وگفت
پسرم
پسرک؟

به شوهر عمه ات چیزی نگو وگرنه همین کیفم را درون کوچه ات جا میدهم شیر فهم؟! :/ ...

 

[MAHKAME _R]

به شوهر عمه ات چیزی نگو وگرنه همین کیفم را درون کوچه ات جا میدهم شیر فهم؟! :/ ...

پسرک با سر تکان دادن به عمه گفت برو بابا حیف که خواهر بابامی وگرنه؟؟؟