دنباله دار چالش جدید جمله سازی

[Alef_Gaf]

با تته پته رو به عمه اش گفت:

 

[oxm]

ع...عمه جون ش..شما اینجا چ...چیکارم...میکنید؟

 

[nana :)]

ع...عمه جون ش..شما اینجا چ...چیکارم...میکنید؟

عمه ابرویی بالا داد و دستش رو به کمرش زد

 

[oxm]

عمش یه نگاه بهش کرد که پسرک خودشو خیس کرد...

 

[°.ELENA.°]

با آن شلوار و وضع داغونش پا ب فرار گذاشت در حالی که از آن ها دور میشد ناگهان از رو ب رو دید..

 

[blogmaker95]

پسرک با سر تکان دادن به عمه گفت برو بابا حیف که خواهر بابامی وگرنه؟؟؟

بعد پسر بخیال قضییه شد و راهش رو گرفت رفته ولی یه دفعه دوستش رو که انداخته بودش توی چاه دیدش ودوید سمتش بهش گفت....

 

[ADONIS]

صبر کن، صبر کن
من میتونم به تو کمک کنم
ولی.....

 

[MAHKAME _R]

صبر کن، صبر کن
من میتونم به تو کمک کنم
ولی.....

ولی باید پس انداز یک سالتو بهم بدی میدی ؟
دوستش اندکی فکر کرد و گفت ...؟

 

[ADONIS]

چی داری میگی...
پسرک برای تحریک پسرک به دادن پول گفت: خیلی خوب مشکلی نیست من باید برم توام بمون تا یکی بیاد دنبالت و از چاه درت یاره
چند قدمی دور نشده بود که دوستش داد زد
یه لحظه وایسا باشه بهت میدم ولی منو از این چاه در بیار
پسرک گفت: از کجا معلوم زیر حرفت نزنی ؟؟؟

 

[MAHKAME _R]

چی داری میگی...
پسرک برای تحریک پسرک به دادن پول گفت: خیلی خوب مشکلی نیست من باید برم توام بمون تا یکی بیاد دنبالت و از چاه درت یاره
چند قدمی دور نشده بود که دوستش داد زد
یه لحظه وایسا باشه بهت میدم ولی منو از این چاه در بیار
پسرک گفت: از کجا معلوم زیر حرفت نزنی ؟؟؟

قول میدم حالا منو بیار بیرون
پسرک فکر کرد و گفت باشه حالا دست مرا بگیر
دوستش وقتی امد بیرون چند قدم ار پسرک فا صله گرفت وگفت ؟