درخواست تگ تاپیک جامع درخواست تگ شورای دلنوشته

[NEGIN_R]

.:درود خدمت کاربران انجمن یک رمان:.
***

***
تیم فرنشینان ادبیات تصمیم دارد در جهت پیشرفت بخش دلنوشته و تسطیح تاپیک های دلنوشته شما عزیزان، چارچوبی خاص برای انواع تگ به شما ارائه دهد.
و پس از این شرایط دریافت تگ به صورت زیر است.
***
«معرفی [COLOR=rgb(232, 46...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[نسترن محمودی]

کامل شده - دلنوشته مادربزرگ قصه‌ها| نسترن بانو کاربر انجمن یک رمان

دلنوشته: مادربزرگ قصه‌ها نویسنده: نسترن بانو ویراستار: نسترن بانو ممنون از @بهار قربانی عزیز بابت طراحی این جلد زیبا. مقدمه: ستارگان را که فوت می‌کنی، کف می‌زنیم چشمک‌ زنان ۶۶ سالگی‌ات را! از خواب که می‌پرم... خبری از سروده‌های ستارگان نیست! هر چه مزه مزه می‌کنم، نمی‌توانم طعم بو*س*ه‌هایت را...

forum.1roman.ir

ضمن عرض سلام و خسته نباشید، درخواست تگ برای دلنوشته‌م رو داشتم.


تگ تعلق گرفت، موفق باشید.​

 

[ش.م.ی.م فرهادی]

سلام درخواست تگ برای دلنوشته ماشین زمانو داشتم

کامل شده - دلنوشته ماشین زمان|meli770 وشمیم فرهادی کاربر انجمن یک رمان

به نام کسی که همین نزدیکی هاست. نویسندگان:meli770 @ش.م.ی.م فرهادی نام دلنوشته: ماشین زمان ممنون ازبهاره قربانی عزیز بابت جلد:) خلاصه: گاهی گذر باید کرد از این صفحه ی دایره وار زندگی... گاه باید فراموش کرد و پرواز کرد سمت خدا... گاه باید پر گشود به آینده که بدانی کجای این دنیای بی رحمی و گاه...

forum.1roman.ir

تگ تعلق گرفت، موفق باشید.​

 

[ش.م.ی.م فرهادی]

درخواست تگ برای دلنوشته ادبیات جنگ

کامل شده - دلنوشته ادبیات جنگ | ستاره حقیقت جو و شمیم فرهادی کاربران انجمن یک رمان

به نام خالق مرگ دلنوشته:ادبیات جنگ نویسندگان: @ستاره حقیقت جو @ش.م.ی.م فرهادی ویراستار: @.:|Reihane|:. مقدمه: می‌دانستی جنگ نیز ادبیات به خصوص خودش را دارد؟ و همچنین الفبای مخصوص به خود را؟ درد مرگ پاره سنگ گلوله توپ تانک تفنگ و این است الفبای جنگ...!

forum.1roman.ir

تگ تعلق گرفت، موفق باشید.​

 

[SHaiNA #T]

سلام :)
خسته نباشید!
درخواست تگ برای دلنوشته‌هام رو داشتم :)

منتخب - دلنوشته‌ی پناهگاه مخروب | شاینا توکلی کاربر انجمن یک رمان

به نام خون درون قلب تو :) ممنونم از آیسا حامی عزیزم که این جلد قشنگ رو برام طراحی کرد! ^ - ^ @Aisa Hami نام دلنوشته: پناهگاه مخروب نویسنده: شاینا توکلی مقدمه: .:.من یه روزی ملکه‌ی تو میشم... خودمو بهت ثابت می‌کنم... حتی اگه به قیمت جونم تموم بشه!.:. سخن نویسنده: سلام بهتون بهترینا=) امیدوارم...

forum.1roman.ir

تگ تعلق گرفت، موفق باشید.​

 

[MAHKAME _R]

سلام خسته نباشین درخواست تگ برای دلنوشته ام دارم

کامل شده - دلنوشته اشک‌هایم| مهکامه کاربر انجمن یک رمان

یک بار عاشقت شدم فقط یک بار هنوزم عاشقتم زیاد با اشکهایم، با خنده‌هایم شب رو به سر می‌کردم فکرم همش پیش تو بود با این حال تو فکرت پیش کسی بود که خ**یا*نت کرد بهت با یک بار بخشش بخشیدی... اما من یک بار توی عشقمان خیانتی نکردم که ببخشی! فقط اشک ریختم...

forum.1roman.ir

 

[NEGIN_R]

سلام خسته نباشین درخواست تگ برای دلنوشته ام دارم

کامل شده - دلنوشته اشک‌هایم| مهکامه کاربر انجمن یک رمان

یک بار عاشقت شدم فقط یک بار هنوزم عاشقتم زیاد با اشکهایم، با خنده‌هایم شب رو به سر می‌کردم فکرم همش پیش تو بود با این حال تو فکرت پیش کسی بود که خ**یا*نت کرد بهت با یک بار بخشش بخشیدی... اما من یک بار توی عشقمان خیانتی نکردم که ببخشی! فقط اشک ریختم...

forum.1roman.ir

سلام ممنون
تگ تعلق گرفت
موفق باشید.

 

[ASaLi_Nh8ay]

دلنوشته مسافر نیمه شب | ASaLi BaNoo کاربر انجمن یک رمان - انجمن یک رمان

نام دلنوشته: مسافر نیمه شب نام نویسنده: ASaLi BaNoO نام ویراستار: نسترن بانو مقدمه: مهتاب نمی‌درخشد، باد در لابه لای درختان بازی نمی‌کند، گویا هیاهویش خفته است...! امشب مسافر در پس کوچه‌های غریب عشق جان می‌دهد! شیطان در حوالی شب لبخندی زیبا اما تلخ بر ل**ب دارد، وسوسه‌هایش در آن حوالی پیچیده...

forum.1roman.ir

درخواست تگ

 

[MAHKAME _R]

کامل شده - دلنوشته چه بگویم|mahkameکابرانجمن یک رمان

بنام خداوندی که هیچ وقت تنهایمان نمی‌گذارد. دلنوشته: چه بگویم نویسنده: مهکامه ویراستار: نسترن بانو مقدمه: همیشه گفته‌هایی داریم از درد و رنج که نمی‌توان بازگو کرد یا آن را نوشت، یا با کسی درد و دل کرد! نوشتن بهتر از درد و دل هست، چون کاغذی سفیدی هست آرامت کند تا بنویسیم.

forum.1roman.ir

سلام درخواست تگ داشتم برای دل نوشته ام

 

[F.Śin]

سلام. وقتتون بخير و خسته نباشيد.
:cofee:
درخواست تگ براي دلنوشته هاي "صورتي ترين حس" و "چپيده در قفس" رو داشتم.

صورتي تـرين حس | ف.سين كاربر انجمن يك رمان
*
‏دلنوشته چپيده در قفس | ف.سين كاربر انجمن يك رمان