مهم مـعرفــى آثار نــويسندگان انجمن يك رمان

[ساپورا]

ساپورا هستم
البته این اسم مستعارمه، اگر که دوست داشتید و براتون قابل توجه بود می تونید این رمان رو که شایدم خیلی برای
بعضی ها جذاب و چشم گیر نباشه رو یه نگاه مختصری بندازید.
اگرم که دوست نداشتید بازم دمتون گرم.

در حال تایپ/ سال هاست که زنها مرده ان/ ساپورا کاربر انجمن یکه رمان
دلنوشته/ این نیز بگذر/ ساپورا کاربر انجمن یک رمان

 

[Ema]

در حال تایپ - رمان تجربه کردم | الهام علیزاده کاربر انجمن یک رمان

کد: 4558 ناظر: @Diana33559 نام رمان: تجربه کردم نویسنده: الهام علیزاده ژانر: #پلیسی #جنایی #عاشقانه خلاصه: دختری به نام سوین که باتک خواهرش اسیر گرگی به نام اصغری شده اودختری است که تمام فشار های زندگی اورا ازپا در نیاورده حتی اسارت خواهرش سودا که در دام مخدر افتاده.. او پدر ومادر را دریک...

forum.1roman.ir

اینم رمانم هستش.

سلام الهام علیزاده هستم در اردبیل زندگی میکنم 23 سالمه، رمان خوندن ورمان نوشتن علاقه دارم وهمین طور عاشق دلنوشته نوشتن هم هستم.

دلنوشته - مجموعه دلنوشته‌های روح پاییز | الهام علیزاده کاربر انجمن یک رمان

به نام تک نوازنده گیتار عشق نام مجموعه: روح پاییز نویسنده:Ema مقدمه: مجموعه دلنوشته های من *روح پاییز*از درون قلبمه، از عاشقی های قلبمه، از احساسات پنهان قلبمه.. تقدیم میکنم به عاشقایه سرزمینم که خیلی باارزشند وطلا در مقابل این آدما ارزشی نداره.. این آدم ها که نه، بهتره بگم فرشته ها زیباترین...

forum.1roman.ir

دلنوشته ام هم براتون فرستادم

 

[Mr.Different]

مهدی.
بیست و دو ساله.
به اکثر ژانرها علاقه دارم ولی فانتزی و علمی تخیلی رو ترجیح میدم.
داستان‌هایی که نوشتم فانتزی‌ان.
طلوع آگون، داستانی در آخر زمان یک دنیای خیالی. وقتی قاره آگون توسط شیاطین تسخیر می‌شه، به نظر میاد زندگی از بین رفته. داستان روایت مردی شکست خورده و تنهاست که با تشویق یک دشمن قدیمی، جست و جوی خودش رو برای زندگی و رستگاری شروع می‌کنه. در این بین عقاید اون در رابطه با زندگی مورد چالش قرار می‌گیره و عشق نحوه‌ی رفتارش با اطرافیانش رو تغییر میده.
داستان روندی کُند و طولانی داره و حوصله‌ی زیادی می‌طلبه. اما بازم پیشنهاد می‌کنم نگاهی بندازید و نظر بدین.
در حال تایپ | رمان طلوع آگون | mr.different کاربر انجمن یک رمان

فصل...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Hope]

سلام به همه‌ی شما یک رمانی های عزیز
خوب هستید؟ احوالتون خوبه؟
من علیرضا هستم نویسنده انجمن یک رمان و بیش از یک ماه از نوشتن رمانم می‌گذره و همچنان در حال تایپه و یک مجموعه چند جلدی هستش که فکر کنم 4 یا پنج جلد می‌شه
در حال تایپ | رمان ژرف تقدیر | شوالیه نور کاربر انجمن یک رمان
رمان در ژانر تخیلی هستش
و دومی که اون هم فانتزیه
در حال تایپ | رمان سحر پنهان | شوالیه نور کاربر انجمن یک رمان
البته اولی در حال ویرایشه
به خدا می‌سپارمتون بدرود

 

[Hope]

سلام به همه‌ی شما یک رمانی های عزیز
خوب هستید؟ احوالتون خوبه؟
من علیرضا هستم نویسنده انجمن یک رمان و بیش از یک ماه از نوشتن رمانم می‌گذره و همچنان در حال تایپه و یک مجموعه چند جلدی هستش که فکر کنم 4 یا پنج جلد می‌شه
در حال تایپ | رمان ژرف تقدیر | شوالیه نور کاربر انجمن یک رمان
رمان در ژانر تخیلی هستش
و دومی که اون هم فانتزیه
در حال تایپ | رمان سحر پنهان | شوالیه نور کاربر انجمن یک رمان
البته اولی در حال ویرایشه
به خدا می‌سپارمتون بدرود

 

[(Luna)]

سلام مهسا آریا هستم نویسنده تازه‌ کار انجمن خوب یک رمان
در حال تایپ رمان به جرم نفس کشیدن هستم، عاشقانه‌ای متفاوت
عاشقانه‌ای که عشق را به نفرت تبدیل می‌کند تا معشوق‌ را نگهدارد.

در حال تایپ | رمان آلام | مهسا آریا کاربر انجمن یک رمان

کد رمان: 3903 ناظر: @Abra_. خلاصه: چوب‌های قهوه‌ای کهنه‌ای که صدای جیرجیرشان‌ گوش هفت آسمان را کر کرده است، منتظر است تا شاهد مرگ بی‌گناه‌ترین فرد شهر باشد تا شاید قاضی که بویی از عدالت نبرده است، در خون این بی‌گناه غرق شود. آیا این شهر غرق در ریا با ریختن این خون آرام می‌گیرد؟ آیا در پشت این...

forum.1roman.ir

 

[Rasta_alef]

زهرا احمدی هستم، ۱۹ سالمه و در حال اتمام نگارش دومین رمانم هستم. حدود چهار ساله که به سمت نوشتن اومدم که سال‌های اول به طور جدی نمینوشتم. اکثرا من رو با عنوان #رستا_الف میشناسند و یه جورایی تخلصم برای نوشته‌هامه.
در حال حاضر رمان حاشیه ممنوع و دلنوشته‌های سمت چپم رو داخل انجمن آپ میکنم و خوشحال میشم حمایتم کنید

در حال تایپ - رمان حاشیه ممنوع | رستا_الف کاربر انجمن یک رمان

#part_28 #راوی_راتین چهره‌ی اون دختر هنوز جلوی چشمام بود. چقدر زیبا بود و چقدر آدم رو به خودش جذب می‌کرد. دیشب برای یه لحظه از خودم متنفر شدم. متنفر شدم چون باعث و بانی حال اون دختر من بودم. اون جمله‌ش که می‌گفت " توی لعنتی حتی نذاشتی اولین بوسه‌م با عشق باشه! "مدام توی مغزم اکو می‌شد و به هیچ...

forum.1roman.ir

دلنوشته | مجموعه دلنوشته‌های سمت چپم | رستا_الف کاربر انجمن یک رمان

نام دلنوشته : سمت چپم نویسنده: رستا_الف ( زهرا احمدی ) مقدمه: عشقی در سمت چپ سینه‌ی دختری تنها... دلتنگی و در حسرت یار بودن... و دلنوشته‌هایی برای پناه بردن به آن‌ها...

forum.1roman.ir

 

[Ema]

سلام الهام علیزاده هستم کاربر خوب انجمن یک رمان درحال تایپ رمان تجربه کردم هستم.. امیدوارم حمایت کنین
در حال تایپ | رمان تجربه کردم | الهام علیزاده کاربر انجمن یک رمان

وهمین طور درحال تایپ دلنوشته روح پاییز هستم که همزمان بارمانم شروعش کردم.

دلنوشته - مجموعه دلنوشته‌های روح پاییز | الهام علیزاده کاربر انجمن یک رمان

به نام تک نوازنده گیتار عشق نام مجموعه: روح پاییز نویسنده:Ema مقدمه: مجموعه دلنوشته های من *روح پاییز*از درون قلبمه، از عاشقی های قلبمه، از احساسات پنهان قلبمه.. تقدیم میکنم به عاشقایه سرزمینم که خیلی باارزشند وطلا در مقابل این آدما ارزشی نداره.. این آدم ها که نه، بهتره بگم فرشته ها زیباترین...

forum.1roman.ir

 

[Armita.sh]

آرمیتا شهسواری هستم ، ۱۲ سال و شش ماهم هست ، نویسنده رمان گرگ بازی .
خوشحال می‌شم رمانم رو بخونید
'گرگ بازی | آرمیتا شهسواری کاربر انجمن یک رمان' https://forum.1roman.ir/threads/215635/

 

[Fateme Amade]

سلام فاطمه آماده هستم
نویسنده آثار :
_دلنوشته آواز سنگ‌ها (روی سایت یک رمان)
_داستان واله (در دست چاپ هست و بزودی چاپ میشه)
_ تعدادی داستان مینیمال در سر‌ی سوم

امیدوارم بخونید و نظرتون رو بگین

روی سایت | مجموعه دلنوشته‌‌های آواز سنگ‌ها | فاطمه آماده کاربر انجمن یک رمان

نام دلنوشته: آواز سنگ‌ها نام نویسنده: فاطمه آماده تگ: منتخب ویراستار: حکیمه ام‌.زد مقدمه: قلب‌های یکدیگر را آرام لمس کنیم. با احتیاط و ملایم نوازش کنیم. آن‌ها را زمانی که مهربان و پرشور هستند، در آغوش بگیریم؛ همچون گویی شیشه‌ای با قلب‌ها رفتار کنیم، گاهی با پارچه‌ای ابریشمی گردوغبار روزگار را از...

forum.1roman.ir