^Maryam^ مدیر بازنشسته سطح 10 ارسالیها 2,441 پسندها 3,753 امتیازها 28,773 مدالها 4 8/10/17 نویسنده موضوع #251 ۷۲) از خرمن جود خوشه ای می خواهم وز کشت جلال توشه ای می خواهم چون گوش به حال خود همی باید داشت من گوشه گرفته گوشه ای می خواهم امضا : ^Maryam^
۷۲) از خرمن جود خوشه ای می خواهم وز کشت جلال توشه ای می خواهم چون گوش به حال خود همی باید داشت من گوشه گرفته گوشه ای می خواهم
^Maryam^ مدیر بازنشسته سطح 10 ارسالیها 2,441 پسندها 3,753 امتیازها 28,773 مدالها 4 8/10/17 نویسنده موضوع #252 ۷۳) ماییم که بی هیچ غمی دم نزنیم یک دم به مراد خویش بی غم نزنیم صدبار شبی بود که صد خار فراق بر دیده زنیم و دیده بر هم نزنیم امضا : ^Maryam^
۷۳) ماییم که بی هیچ غمی دم نزنیم یک دم به مراد خویش بی غم نزنیم صدبار شبی بود که صد خار فراق بر دیده زنیم و دیده بر هم نزنیم
^Maryam^ مدیر بازنشسته سطح 10 ارسالیها 2,441 پسندها 3,753 امتیازها 28,773 مدالها 4 8/10/17 نویسنده موضوع #253 ۷۴) گر موی تو را مشک خطا می گویم در تاب مرو که من خطا می گویم بالای تو گر به سرو گفتم به مرنج زیرا که حدیث ناروا می گویم امضا : ^Maryam^
۷۴) گر موی تو را مشک خطا می گویم در تاب مرو که من خطا می گویم بالای تو گر به سرو گفتم به مرنج زیرا که حدیث ناروا می گویم
^Maryam^ مدیر بازنشسته سطح 10 ارسالیها 2,441 پسندها 3,753 امتیازها 28,773 مدالها 4 8/10/17 نویسنده موضوع #254 ۷۵) تا من صفت عارض او می گویم الحق سخن از او چه نکو می گویم دل مایل دوست گشت و من مایل او زآن هر چه دلم گفت بگو می گویم امضا : ^Maryam^
۷۵) تا من صفت عارض او می گویم الحق سخن از او چه نکو می گویم دل مایل دوست گشت و من مایل او زآن هر چه دلم گفت بگو می گویم
^Maryam^ مدیر بازنشسته سطح 10 ارسالیها 2,441 پسندها 3,753 امتیازها 28,773 مدالها 4 8/10/17 نویسنده موضوع #255 ۷۶) از خاک جهان به زرق رستن نتوان بر رهگذر سیل نشستن نتوان از مکر جهان حذر که از وی زادی با مادر خود نکا بستن نتوان امضا : ^Maryam^
۷۶) از خاک جهان به زرق رستن نتوان بر رهگذر سیل نشستن نتوان از مکر جهان حذر که از وی زادی با مادر خود نکا بستن نتوان
^Maryam^ مدیر بازنشسته سطح 10 ارسالیها 2,441 پسندها 3,753 امتیازها 28,773 مدالها 4 8/10/17 نویسنده موضوع #256 ۷۷) اکنون که وداع می کنی مسکین من دل را به چه انواع دهم تسکین من بر روی نهم روی که هنگام وداع برمه ریزم ز اشک خود پروین من امضا : ^Maryam^
۷۷) اکنون که وداع می کنی مسکین من دل را به چه انواع دهم تسکین من بر روی نهم روی که هنگام وداع برمه ریزم ز اشک خود پروین من
^Maryam^ مدیر بازنشسته سطح 10 ارسالیها 2,441 پسندها 3,753 امتیازها 28,773 مدالها 4 8/10/17 نویسنده موضوع #257 ۷۸) خود نیست کسی دگر تبهکار چو من جز جامه من کسی سیه کار چو من یا رب تو اگر گـ ـناه می آمرزی نبود به جهان گنه کار چو من امضا : ^Maryam^
۷۸) خود نیست کسی دگر تبهکار چو من جز جامه من کسی سیه کار چو من یا رب تو اگر گـ ـناه می آمرزی نبود به جهان گنه کار چو من
^Maryam^ مدیر بازنشسته سطح 10 ارسالیها 2,441 پسندها 3,753 امتیازها 28,773 مدالها 4 8/10/17 نویسنده موضوع #258 ۷۹) ای روضه برون آی رسول ثقلین ای ماه حجاز و آفتاب حرمین پر زهر ببین خلعت زیبای حسن پر خون بنگر کسوت زیبای حسین امضا : ^Maryam^
۷۹) ای روضه برون آی رسول ثقلین ای ماه حجاز و آفتاب حرمین پر زهر ببین خلعت زیبای حسن پر خون بنگر کسوت زیبای حسین
^Maryam^ مدیر بازنشسته سطح 10 ارسالیها 2,441 پسندها 3,753 امتیازها 28,773 مدالها 4 8/10/17 نویسنده موضوع #259 ۸۰) جانیست مرا و نیست اندر خور تو غایت ز بر من است و اندر بر تو لطف تو هزار در برویم بگشاد دیگر نروم به هیچ باب از در تو امضا : ^Maryam^
۸۰) جانیست مرا و نیست اندر خور تو غایت ز بر من است و اندر بر تو لطف تو هزار در برویم بگشاد دیگر نروم به هیچ باب از در تو
^Maryam^ مدیر بازنشسته سطح 10 ارسالیها 2,441 پسندها 3,753 امتیازها 28,773 مدالها 4 8/10/17 نویسنده موضوع #260 ۸۱) ای قامت دلکش تو سرمایه سرو سبز است لباس تو چو پیرایه سرو مهتاب شبی چه خوش بود بر لب جوی تنها من و تو نشسته در سایه سرو امضا : ^Maryam^
۸۱) ای قامت دلکش تو سرمایه سرو سبز است لباس تو چو پیرایه سرو مهتاب شبی چه خوش بود بر لب جوی تنها من و تو نشسته در سایه سرو