نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

شعرکده ** غمکده **

  • نویسنده موضوع .ARMIN
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 3,248
  • بازدیدها 29,785
  • کاربران تگ شده هیچ

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #1,041
بت پر شکوه ماه پر شکایتگل خوش لهجه سرو خوش عبارت
سر و سرکرده‌ی نازک مزاجانرواج‌آموز کار بی رواجان
نمک پاش جراحتهای ناسورز سر تا پا نمک شیرین پرشور
گره در گوشه‌ی ابرو فکندهدهان تنگ بسته راه خنده
مزاجی با تعرض دیر خرسندعتابی با عبارت سخت پیوند
به رفتن زود خیز و گرم مایهچو دانا در بنای سست پایه
اشارت کرد تا گلگون کشیدندز مشکو رخت در بیرون کشیدند
برون آمد ز مشک و دل پر از جوشنهانش سد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #1,042
بنایی را که باشد حسن بانینهد اول پیش بر مهربانی
به یک روزش رساند تا بجاییکه گردد چون فلک عالی بنایی
چو وقت آید که بر مسند نهد گامش*ر..اب عیش باید ریخت در جام
کشد یک خشت از بنیاد سستشکند ویرانتر از روز نخستش
بنای حسن را سست است بنیاداساس عشق یارب بی‌خلل باد
گذشته سال‌ها از عصر شیرینهمان برجاست نام قصر شیرین
اساسی کاینچنین آباد مانده‌ستز محکم کاری فرهاد مانده‌ست
چنین گفت آنکه این طرح نو انداخت
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #1,043
حریص گنج بنای گهر سنجبگفت این کار ممکن نیست بی‌گنج
بباید گنجی از گوهر گشادنگره از سیم و قفل از زر گشادن
بود بر زر مدار کار عالمبه زر آسان شود دشوار عالم
اگر خواهی هنر را سخت بازوزر بی سنگ باید در ترازو
به خلق و لطف خاطرها شود رامزر و سیم است دام، آن دانه‌ی دام
دو چیز آمد کمند هوشمندانکز آن بندند پای ارجمندان
یکی جودی که بی‌منت دهد کامیکی خلقی که بی‌نفرت زند گام
برو گر زین دو در ذاتت یکی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #1,044
چو شیرین خیمه زد بر طرف کهساربدان کز غم شود لختی سبکبار
مدارا با مزاج خویش می‌کردحکیمانه علاج خویش می‌کرد
خیالش در دلش هر دم ز جاییوزانش هر نفس در سر هوایی
می عشرت به گردش صبح تا شامبه صبح و شام مشغول می و جام
صباحی از صبوحی عشرت اندوزخمار شب شکسته جرعه‌ی روز
ش*ر..اب صبح و صبح شادمانیصلای عیش و عشرت جاودانی
هوای ابر و قطره قطره بارانکدامین ابر؟ ابر نوبهاران
بساط دشت و دشتی چون ارم خوش
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #1,045
خوشا عشق خوش آغاز خوش انجامهمه ناکامی اما اصل هر کام
خوشا عشق و خوشا عهد خوش عشقخوشا آغاز سوز آتش عشق
اگر چه آتش است و آتش افروزمبادا کم که خوش سوزیست این سوز
چه خوش عهدیست عهد عشقبازیخصوصا اول این جان گدازی
هر آن شادی که بود اندر زمانهنهادند از کرانه در میانه
چو یکجا جمع شد آن شادی عامشدش آغاز عشق و عاشقی نام
بتان کاردان خوبان پرکاردر آغاز وفا یارند وخوش یار
ولیکن از دمی فریاد فریاد
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #1,046
هزاران پرده بر قانون عشق استبه هر یک نغمه‌ها ز افسون عشق است
به هر دم عشق پر افسون و نیرنگز هر پرده نوایی دارد آهنگ
ز هر یک پرده‌ای عشق فسون سازبه قانونی برآرد هردم آواز
ولی داند کسی کاهل خطا نیستکه هر یک نغمه زان قانون جدا نیست
یکی میخانه باشد عشق دلکشدر او می‌ها همه صافی و بی‌غش
چه از خم چه سبو چه شیشه چه جامدهد مستی به رندن می‌آشام
اگر در ظرف ان می فرق باشدمیان باده‌ها کی فرق باشد
کسی کش دیده بر خم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #1,047
چو دید آن نوش لب شوخ پریزادکه فرهاد است در آن صنعت استاد
صلاح آن دید چشم شیر گیرشکه با تیر نگه سازد اسیرش
به مشکین طره سازد پای بستشدهد کاری که می‌شاید به دستش
غرورش مصلحت را آنچنان دیدکه باید مایه دید و پایه بخشید
نخستین شرط عشق است آزمودننشاید هرکسی را در گشودن
بسا کس کز هوس باشد نظر بازبسا کز عشق باشد خانه پرداز
بباید آزمودش تا کدام استهوس یا عاشقی او را چه کام است
به او گر نرد یاری می‌توان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #1,048
خوش آن بی‌دلی که عشقش کافر ماستتنش در کار جانان رنج فرساست
گرش از کارها معزول سازدبه کار خود ورا مشغول سازد
چو دست او فرو شوید ز هر کاربرآرد بر سر کارش دگر بار
که چون جان باشدش مشغول تن نیزشود این عشق سازی در بدن نیز
تنش چون جان چو آن غم در پذیردسراپای وجودش عشق گیرد
که چون خورشید جان بر جسم تابدمزاجش نیز طبع عشق یابد
شود از آفتاب عشق جانانتن چون سنگ او لعل بدخشان
چو سنگ او نباشد مانع خور
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #1,049
بدو فرهاد گفت که ای سرو نوخیزلبت جان پرور و زلفت دلاویز
خیالت برده از دل صبر و تابمنگاهت کرده سرمست و خرابم
کمند زلف مشکین تو داممش*ر..اب لعل نوشینت به جامم
به هر خدمت که فرمایی برآنمبه جان کوشم درین ره تا توانم
نه کوه سنگ اگر باشد ز پولادکنم با نیروی عشقش ز بنیاد
چه جای کوه اگر همت گمارماگر دریاست گرد از وی برآرم
شکفت از گفته فرهاد آن ماهبه سان غنچه از باد سحرگاه
پس از این گفتگو و عهد و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #1,050
همایون دشتی و خوش مرغزاریکه شیرین را بود آنجا گذاری
مبارک منزلی ، دلکش مکانیکه شیرین در وی آساید زمانی
فضایی خوشتر از فردوس بایدکه آنجا خاطر شیرین گشاید
مهی کش در دل و جان است منزلز آب و گل کجا بگشایدش دل
گلی کش ناله‌ی دلها خوش آیدسرود کبک و دراجش نشاید
بتی کش خو به دلهای فکار استکجا میلش به گشت لاله زار است
کسی کش خسرو و فرهاد بایدکجا از سرو و بیدش یاد آید
نگار نازنین شیرین مهوشچو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN
عقب
بالا