نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

شعرکده ** غمکده **

  • نویسنده موضوع .ARMIN
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 3,248
  • بازدیدها 29,848
  • کاربران تگ شده هیچ

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,271
ای فراق تو یار دیرینهغم تو غمگسار دیرینه
درد تو میهمان هر روزهداغ تو یادگار دیرینه
غرق خونم که میخلد هر دمدر دلم خار خار دیرینه
ای دریغا که خاک خواهم شدبا دل بر غبار دیرینه
ای صبا زینهار یادش دهگه گه از دوستدار دیرینه
گاهگاهی خرامشی نکنیبرسر خاک یار دیرینه
چند گاهی مرا زدل شده بودزاری و کار و بار دیرینه
وه که بازآمدی و خسرو رابردی از دل قرار دیرینه
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,272
بیکار دلی باشد کو را نبود دردیکاهل فرسی باشد کزوی نجهد گردی
دردی که بود از عشق جانم به فدای آنخود جان نبود شیرین بی ذوق چنان دردی
شبها منم و شمعی هم سوخته و هم م**س.تگه مرده و گه زنده آهی و دمی سردی
شد وقت گل و روزی فریاد که ننشینییک دم چو گل سرخی در پیش گل زردی
زانگه که غمت در دل چون حرص بخیلان شددارم همه شب چشمی چون دست جوان‌مردی
گفتم که غمت آخر تا چند خورد خسروخندید که عاشق را به زین نبود خوردی

خون...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,273
ای چهره‌ی زیبای تو رشک بتان آذریهر چند وصفت می‌کنم در حسن از آن زیباتری
هرگز نیاید در نظر نقشی ز رویت خوبترحوری ندانم ای پسر فرزند آدم یا پری؟
آفاق را گردیده‌ام مهر بتان ورزیده‌امبسیار خوبان دیده‌ام اما تو چیز دیگری
ای راحت و آرام جان با روی چون سرو روانزینسان مرو دامنکشان کارام جانم می‌بری
عزم تماشا کرده‌ای آهنگ صحرا کرده‌ییجان ودل ما برده‌ای اینست رسم دلبری
عالم همه یغمای تو خلقی همه شیدای توآن نرگس رعنای تو آورده کیش کافری
خسرو غریبست و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,274
بهر گشاد عالمی بگشا ز زلف خود خمیدر پیچ پیچ زلف تو پوشیده شد چون عالمی
با خویش گویم راز تو می گویم و دم در کشماشک آیدم کاندر غمت انبار گردد محرمی

ای که بی فایده پندم دهی آن روی نه دیدهگر ببینیش تو هم گوش به آن پند نداری

روبگردان ای صبا بر من ببخشای و بیاکز تو بوی آن نگار آشنا آید همی
بوی گل گه گه که می آید زمن جان می‌رودزانکه من می‌دانم و من کز کجا آید همی

...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,275
نفسی که با نگاری گذرد به شادمانیمفروش لذتش را به حیات جاودانی
ز طرب مباش خالی می‌رود خواه و ساقیکه غنیمتست و دولت دو سه روز زندگانی
غم نیستی و هستی نخورد کس که داندکه گذشت عمر و باقی نبود جهان فانی
مکن ای امام مسجد من رند را ملامتچو به شهر می پرستان نرسیده‌یی چه دانی؟
چه شوی به زهد غره که ز دیر می پرستانبه خدا رسید بتوان به تضرع نهانی
تو و زهد خرقه پوشان من و دیر درد نوشانبه تو حال ما نماند تو به حال ما نمانی
بخدا که رشکم آید به رخش ز چشم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,276
نو بهار است و گل و موسم عید ای ساقیباده نوش و گذر از وعد و وعید ای ساقی
روز محشر نبود هیچ حسابش به یقینهر که در کوی مغان گشت شهید ای ساقی
گشت پیمانه چو تسبیح روان در کف شیختا ز لعل تو یکی جرعه کشید ای ساقی
حاصل از عمر ندارد به جز از حسرت و دردهر که عید است زمیخانه به عید ای ساقی
آنکه در کوی محبت قدم از صدق نهاددگر او پند ادیبان نشنید ای ساقی
بار ها کرده بدم توبه ز می باز مراچسم م**س.ت تو به میخانه کشید ای ساقی
زاهد از شرم تو دایم سر انگشت...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,277
آمد بهار و سرو برآراست قامتیگل بر کشید بهر طرب را علامتی
گردیده باد بر سرآن سرو جان منگردان چو باد گرد برآن سرو قامتی
قد قامت الصلوه موذن زند به صبحمن نیم شب شوم به قد یار قامتی
هم خون عشقان گنهش را شفیع بادچون نیستش ز کردن خونها ندامتی
ای پند گوی در گذر از پند بی‌دلاندانی که م**س.ت را نبود استقامتی

ساقی بیا که موسم عیشست و مویمی ده که لاله گون شده از باده روخ

...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,278
تو می روی و به نظاره‌ی تو چشم جهانیبگو که آگهی از عاشقان دلشده یا نی
غلام پنجه‌ی مرغول هندوانه‌ی اویمکه هست هر خم مویی از و شکنجه‌ی جانی

بستان دعای سوخته‌ای و ز لبش مراآلوده‌ی کرشمه‌ی دشنام او بگوی

جو ری که می کنی تو مرا آن نمی‌کشداین می‌کشد که پیش بد اندیش می کنی
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,279
بت من بت پرست را چه زنیمستم از عشق م**س.ت را چه زنی
روی خود پوش چشم را چه کنیبت شکن بت پرست را چه زنی
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,280
چو کار جهان نیست جز بی‌وفاییدر و با امید و فا چند پایی
رها کن چرا می‌کنی قصر و ایوانبه جایی که نبود امید رهایی
بلند آفتابیست هر یک که بینیبگرداند رو در هوای هوایی
اگر آدمی غرقه گردد به دریااز ان به که با کس کند آشنایی
اگر چه بسی دردها هست ، لیکنجداگانه دردی است درد جدایی
چو دیدی که هستی بقایی نداردز هستی چه لافی درین لابقایی
مرو بهر مشتی درم نزد هر خسمکن خدمت گاو چون روستایی
به جیب فلک خسروا دست در...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN
عقب
بالا