نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

شعرکده ** غمکده **

  • نویسنده موضوع .ARMIN
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 3,248
  • بازدیدها 29,688
  • کاربران تگ شده هیچ

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,461
هر کجا از عشق جانی در هم استمحنت اندر محنت و غم در غم است
خاصه عشقی که‌ش ملامت یار شدگفت و گوی ناصحان بسیار شد
از ملامت سخت گردد کار عشقوز ملامت شد فزون تیمار عشق
بی‌ملامت عشق ، جان‌پروردن استچون ملامت یار شد خون خوردن است
چون سلامان آن ملامت‌ها شنیدجان شیرینش ز غم بر لب رسید
مهر ابسال از درون او نکندلیک شوری در درون او فکند
جانش از تیر ملامت ریش گشتدر دل اندوهی که بودش بیش گشت
می‌بکاهد از ملامت جان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,462
چون سلامان هفته‌ای محمل براندپندگویان را بر او دستی نماند
از ملامت ایمن و فارغ ز پندبار خود بر ساحل بحری فکند
دید بحری همچو گردون بیکرانچشم‌های بحریان چون اختران
قاف تا قاف امتداد دور اوتا به پشت گاوماهی غور او
کوه پیکر موج‌ها در اضطرابگشته کوهستان از آنها روی آب
چون سلامان بحر را نظاره کردبهر اسباب گذشتن چاره کرد
کرد پیدا زورقی چون ماه نوبرکنار بحر اخضر، تیزرو
هر دو رفتند اندر او...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,463
شه چو شد آگاه بعد از چند گاهز آن فراق جانگداز از عمرکاه،
ناله بر گردون رسانیدن گرفتوز دو دیده خون چکانیدن گرفت
گفت کز هر جا خبر جستند بازکس نبود آگاه ز آن پوشیده‌راز
داشت شاه آیینه‌ای گیتی نمایپرده ز اسرار همه گیتی گشای
چون دل عارف نبود از وی نهانهیچ حالی از بد و نیک جهان
گفت کن آیینه را دارید پیش !تا در آن بینم رخ مقصود خویش
چون بر آن آیینه افتادش نظریافت از گم گشتگان خود خبر
هر دو را عشرت کنان در بیشه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,464
چون پدر روی سلامان را بدیدوز فراق عمر کاه او رهید،
بوسه‌های رحمتش بر فرق داددست مهر از لطف بر دوشش نهاد
کای وجودت خوان احسان را نمک!چشم انسان را جمالت مردمک!
روضه‌ی جان را نهال نوبریآسمان را آفتاب دیگری
باغ دولت را گل نوخاستهبرج شاهی را مه ناکاسته
عرصه‌ی آفاق لشکرگاه توستسرکشان را روی در درگاه توست
پای تا سر لایق تختی و تاجنیست تاج و تخت را بی تو رواج
تاج را مپسند بر فرق خسان!تخت را...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,465
باشد اندر دار و گیر روز و شبعاشق بیچاره را حالی عجب
هر چه از تیر بلا بر وی رسداز کمان چرخ، پی در پی رسد
ناگذشته از گلویش خنجریاز قفای او در آید دیگری
گر بدارد دوست از بیداد دستبر وی از سنگ رقیب آید شکست
ور بگردد از سرش سنگ رقیبیابد از طعن ملامتگر نصیب
ور رهد زینها بریزد خون به تیغشحنه‌ی هجرش به صد درد و دریغ
چون سلامان کوه آتش برفروختواندر او ابسال را چون خس بسوخت
رفت همتای وی و یکتا بماند
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,466
چون سلامان ماند ز ابسال اینچنینبود در روز و شبش حال اینچنین
محرمان آن پیش شه گفتند بازجان او افتاد از آن غم در گداز
گنبد گردون عجب غمخانه‌ای‌ست!بی‌غمی در آن دروغ افسانه‌ای‌ست!
چون گل آدم سرشتند از نخستشد به قدش خلعت صورت درست،
ریخت بالای وی از سر تا قدمچل صباح ابر بلا، باران غم
چون چهل بگذشت روزی تا به شببر سرش بارید باران طرب
لاجرم از غم کس آزادی نیافتجز پس از چل غم، یکی شادی نیافت
شه، سلامان را در آن...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,467
چون سلامان گشت تسلیم حکیمزیر ظل رافتش شد مستقیم
شد حکیم آشفته‌ی تسلیم اوسحرکاری کرد در تعلیم او
باده‌های دولت‌اش را جام ریختشهدهای حکمت‌اش در کام ریخت
جام او ز آن باده، ذوق‌انگیز شدکام او ز آن شهد، شکر ریز شد
هر گه ابسال‌اش فرایاد آمدیوز فراق او به فریاد آمدی،
چون بدانستی حکیم آن حال راآفریدی صورت ابسال را
یک دو ساعت پیش چشمش داشتیدر دل او تخم تسکین کاشتی
یافتی تسکین چو آن رنج و الم
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,468
«ای پسر ملک جهان جاوید نیستبالغان را غایت امید نیست
پیشوا کن عقل دین‌اندوز را!مزرع فردا شناس امروز را!
هر عمل دارد به علمی احتیاجکوشش از دانش همی گیرد رواج
آنچه خود دانی، روش می‌کن بر آن!وآنچه نی، می‌پرس از دانشوران!
هر چه می‌گیری و بیرون می‌دهی،بین که چون می‌گیری و چون می‌دهی!
کیسه‌ی مظلوم را خالی مکن!پایه‌ی ظالم به آن عالی مکن!
آن فتد در فاقه و فقر شگرفوین کند آن را به فسق و ظلم صرف
عاقبت این شیوه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,469
باشد اندر صورت هر قصه‌ایخرده‌بینان را ز معنی حصه‌ای
صورت این قصه چون اتمام یافتبایدت از معنی آن کام یافت
کیست از شاه و حکیم او را مراد؟و آن سلامان چون ز شه بی‌جفت زاد؟
کیست ابسال از سلامان کامیاب؟چیست کوه آتش و دریای آب؟
چیست ملکی کن سلامان را رسید؟چون وی از ابسال دامان را کشید؟
چیست زهره کخر از وی دل ربود؟زنگ ابسال‌اش ز آیینه زدود؟
شرح او را یک به یک از من شنو!پای تا سر گوش باش و هوش شو!
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,470
صانع بیچون چو عالم آفریدعقل اول را مقدم آفرید
ده بود سلک عقول، ای خرده‌دان!و آن دهم باشد مثر در جهان
کارگر چون اوست در گیتی تمامعقل فعال‌اش از آن کردند نام
اوست در عالم مفیض خیر و شراوست در گیتی کفیل نفع و ضر
روح انسان زاده‌ی تاثیر اوستنفس حیوان سخره‌ی تدبیر اوست
زیر فرمان وی‌اند اینها همهغرق احسان وی‌اند اینها همه
چون به نعت شاهی او آراسته‌ستراهدان، از شاه او را خواسته‌ست
پیش دانا راهدان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN
عقب
بالا