شعرکده ** غمکده **

  • نویسنده موضوع .ARMIN
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 2,704
  • بازدیدها 20,000
  • کاربران تگ شده هیچ

.ARMIN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/5/19
ارسالی‌ها
11,805
پسندها
5,887
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
سطح
18
 
  • نویسنده موضوع
  • #2,671
جهانا چنینی تو با بچگانکه گه مادری و گاه مادندرا
نه پاذیر باید ترا نه ستوننه دیوار خشت و نه زآهن درا

به حق نالم ز هجر دوست زاراسحر گاهان چو بر گلبن هزارا
قضا، گر داد من نستاند از توز سوز دل بسوزانم قضا را
چو عارض برفروزی می‌بسوزدچو من پروانه بر گردت هزارا
نگنجم در لحد، گر زان که لختینشینی بر مزارم سوکوارا
جهان اینست وچونینست تا بودو همچونین بود اینند، یارا
به...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/5/19
ارسالی‌ها
11,805
پسندها
5,887
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
سطح
18
 
  • نویسنده موضوع
  • #2,672
حاتم طایی تویی اندر سخارستم دستان تویی اندر نبرد
نی، که حاتم نیست با جود تو رادنی، که رستم نیست در جنگ تو مرد

چون بچه‌ی کبوتر منقار سخت کردهموار کرد پر و بیوگند موی زرد
کابوک را نخواهد، شاخ آرزو کندوز شاخ سوی بام شود بازگرد گرد
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/5/19
ارسالی‌ها
11,805
پسندها
5,887
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
سطح
18
 
  • نویسنده موضوع
  • #2,673
مرد مرادی، نه همانا که مردمرگ چنان خواجه نه کاریست خرد
جان گرامی به پدر باز دادکالبد تیره به مادر سپرد
آن ملک با ملکی رفت باززنده کنون شد که تو گویی: بمرد
کاه نبد او، که به بادی پریدآب نبد او، که به سرما فسرد
شانه نبود او، که به مویی شکستدانه نبود او، که زمینش فشرد
گنج زری بود درین خاکدانکو دو جهان را به جوی می‌شمرد
قالب خاکی سوی خاکی فگندجان و خرد سوی سماوات برد
جان دوم را، که ندانند خلق
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/5/19
ارسالی‌ها
11,805
پسندها
5,887
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
سطح
18
 
  • نویسنده موضوع
  • #2,674
زلف ترا جیم که کرد؟ آن که اوخال ترا نقطه‌ی آن جیم کرد
وآن دهن تنگ تو گویی کسیدانگکی نار به دو نیم کرد
فرشته را ز حلاوت دهان پر آب شودچو از حرارت می‌دلبرم لبان لیسد
روان ز دیده‌ی افلاکیان شود جیحوننصال تیرت اگر قبضه‌ی کمان لیسد
به خاک خفته‌ی تیغ تو از حلاوت زخمزبان برآورد و زخم را دهان لیسد

ملکا، جشن مهرگان آمدجشن شاهان و خسروان آمد
خز به جای ملحم و خرگاهبدل باغ و بوستان آمد
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/5/19
ارسالی‌ها
11,805
پسندها
5,887
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
سطح
18
 
  • نویسنده موضوع
  • #2,675
بود اعور و کوسج و لنگ و پس مننشته برو چون کلاغی بر اعور

نگارینا، شنیدستم که: گاه محنت و راحتسه پیراهن سلب دوست یوسف را به عمر اندر
یکی از کید شد پر خون، دوم شد چاک از تهمتسوم یعقوب را از بوش روشن گشت چشم تر
رخم ماند بدان اول، دلم ماند بدان ثانینصیب من شود در وصل آن پیراهن دیگر؟
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/5/19
ارسالی‌ها
11,805
پسندها
5,887
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
سطح
18
 
  • نویسنده موضوع
  • #2,676
بر رخش زلف عاشقست چو منلاجرم همچو منش نیست قرار
من و زلفین او نگونساریماو چرا بر گلست و من بر خار؟
همچو چشمم توانگرست لبمآن به لعل، این به لل شهوار
تا به خاک اندرت نگرداندخاک و ماک از تو بر ندارد کار
رک، که با اندشار بنماییدل تو خوش کند به خوش گفتار
باد یک چند بر تو پیمایداندر آتش روا شود بازار
لعل می را ز درج خم پرکشدر کدو نیمه کن، به پیش من آر
زن و دخترش گشته مویه کنانرخ کرده به...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/5/19
ارسالی‌ها
11,805
پسندها
5,887
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
سطح
18
 
  • نویسنده موضوع
  • #2,677
مرا جود او تازه دارد همیمگر جودش ابرست و من کشتزار
مگر یک سو افکن، که خود هم چنینبیندیش و دیده‌ی خرد برگمار
ابا برق و با جستن صاعقهابا غلغل رعد در کوهسار
نه ماه سیامی، نه ماه فلککه اینت غلامست و آن پیشکار
نه چون پور میر خراسان، که اوعطارا نشسته بود کردگار
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/5/19
ارسالی‌ها
11,805
پسندها
5,887
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
سطح
18
 
  • نویسنده موضوع
  • #2,678
اگر گل آرد بار آن رخان او، نه شگفتهر آینه چو همه می‌خورد گل آرد بار
به زلف کژ ولیکن به قد و قامت راستبه تن درست ولیکن به چشمکان بیمار

گر شود بحر کف همت تو موج زنانور شود ابر سر رایت تو توفان بار
بر موالیت بپاشد همه در و گوهربر اعادیت ببارد همه شخکاسه و خار
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/5/19
ارسالی‌ها
11,805
پسندها
5,887
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
سطح
18
 
  • نویسنده موضوع
  • #2,679
ای خواجه، این همه که تو خود می‌دهی شماربادام تر و سیکی و بهمان وباستار
مارست این جهان و جهان جوی مارگیراز مارگیر مار برآرد همی دمار

ای عاشق دل داده بدین جای سپنجیهمچون شمنی شیفته بر صورت فرخار
امروز به اقبال تو، ای میر خراسانهم نعمت و هم روی نکو دارم و سیار
درواز و دریواز فرو گشت و بر آمدبیمست که: یک بار فرود آید دیوار
دیوار کهن گشته بپرداز بادیزیک روز همه پست شود، رنجش بگذار
آن خجش ز گردنش در...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/5/19
ارسالی‌ها
11,805
پسندها
5,887
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
سطح
18
 
  • نویسنده موضوع
  • #2,680
کاروان شهید رفت از پیشو آن ما رفته گیر و می‌اندیش
از شمار دو چشم یک تن کموز شمار خرد هزاران بیش
توشه‌ی جان خویش ازو بربایپیش کایدت مرگ پای آگیش
آن چه با رنج یافتیش و بذلتو به آسانی از گزافه مدیش
خویش بیگانه گردد از پی سودخواهی آن روز مزد کمتر دیش
گرگ را کی رسد صلابت شیر؟باز را کی رسد نهیب شخیش؟
 
امضا : .ARMIN
عقب
بالا