- ارسالیها
- 11,235
- پسندها
- 5,542
- امتیازها
- 60,919
- مدالها
- 23
- نویسنده موضوع
- #301
در نگاه خاموشت راز دل هویدا نیست
از برون این مینا رنگ باده پیدا نیست
باغ زندگانی را تو بهار جاویدی
حیف دیده ی ما رافرصت تماشا نیست
همچو شمع در پایت اشک گرم میریزم
در بساط مسکینان بیشا ز این مهیا نیست
با سکوت و تاریکی الفتی ست اشکم را
چون به دامن شبها این ستاره پیدا نیست
غصه هست و بیماری بی کسی پریشانی
از برای آزارم درد عشق تنها نیست
در سکوت پروانه صد دهان سخن باشد
آشنا کسی چون او با زبان گلها نیست
تا جهان پر آشوب است گوشه ای بدست آور
در کشاکش طوفان جای سیر دریا نیست
از برون این مینا رنگ باده پیدا نیست
باغ زندگانی را تو بهار جاویدی
حیف دیده ی ما رافرصت تماشا نیست
همچو شمع در پایت اشک گرم میریزم
در بساط مسکینان بیشا ز این مهیا نیست
با سکوت و تاریکی الفتی ست اشکم را
چون به دامن شبها این ستاره پیدا نیست
غصه هست و بیماری بی کسی پریشانی
از برای آزارم درد عشق تنها نیست
در سکوت پروانه صد دهان سخن باشد
آشنا کسی چون او با زبان گلها نیست
تا جهان پر آشوب است گوشه ای بدست آور
در کشاکش طوفان جای سیر دریا نیست