You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser.
شعرکده ** غمکده **
-
نویسنده موضوع
.ARMIN
-
تاریخ شروع
-
پاسخها
3,248
-
بازدیدها
29,287
-
کاربران تگ شده
هیچ
نوبهارست و چمن خرم و گلزار اینجاست | | ارم دیده و آرام دل زار اینجاست |
بر سر خار چمن روی بمالیم چو گل | | گر بدانیم که باز آن گل بیخار اینجاست |
تن از آنجا نشکیبد، دلم اینجا چون نیست | | دلم آنجا ننشیند، که مرا یار اینجاست |
عجب ار تا به ابد روی رهایی بیند | | این دل خسته که محبوس و گرفتار اینجاست |
شکرم زان لب و سیب از رخ و نار از سینه | | نفرستاد، چو دانست که: بیمار اینجاست |
اگرم نیز بگوید که: دل خویش ببر | | روی آوردن او نیست، که دلدار اینجاست |
روی آن نیست که: این... | | |
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
نهان از نهان کیست؟ دلدار ماست | | برون از جهان چیست؟ بازار ماست |
به دستم ز باغ جهان گل مده | | که بیروی آن نازنین خار ماست |
اگر مقبلی هست،در بند اوست | | وگر مشکلی هست، در کار ماست |
بر ما بجز نام آن رخ مگوی | | که او قبلهی چشم بیدار ماست |
ندیدی رخش را، ز ما هم مپرس | | بدیدی، چه حاجت به گفتار ماست؟ |
چو پندار باشی ز دلدار دور | | که دوری هم از پیش پندار ماست |
در آن مصر اگر شرمساری بریم | | ازین صاع باشد، که دربار ماست |
ز نار غم... | | |
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
روزهداران را هلال عید ابروی شماست | | شب نشینان را چراغ از پرتو روی شماست |
ماه زنگی نسبت رومی رخ شاهی نسب | | بنده آن چشم ترک و زلف هندوی شماست |
مشک چینی را ز غیرت بر نمیآید نفس | | زان دم عنبر، که در دام دو گیسوی شماست؟ |
این که میآید دم صبحست یا باد ختن؟ | | یا نسیم روضهی فردوس؟ یا بوی شماست؟ |
از بهشت ار شاهدی خیزد شما خواهید بود | | در جهان ار جنتی باشد سر کوی شماست |
سوختیم از مهرتان، هم سایهای میافگنید | | کندرین همسایه میل خاطری سوی شماست |
حال محنتهای من... | | |
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
تا زندهایم، یاد لبش بر زبان ماست | | ذکرش دوای درد دل ناتوان ماست |
گر فتنه میشویم بر آن روی، طرفه نیست | | زیرا که یار فتنهی آخر زمان ماست |
گیرم که مهر او ز دل خود برون برم | | این درد را چه چاره؟ که در مغز جان ماست |
از ما مپرس: کاتش دل تا چه غایتست؟ | | از آب دیده پرس، که او ترجمان ماست |
انصاف، حیف نیست که باری نمیدهد؟ | | شاخی چنین شگرف، که در بوستان ماست |
مشکل رها کند که : بگوییم حال خویش | | بندی، که از محبت او بر زبان ماست |
ای اوحدی، ز غیر شکایت چه... | | |
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
لاله افیون در ش*ر..اب انداختست | | نرگس و گل را خراب انداختست |
از ریاحین چرخ در ناف زمین | | نافهای مشک ناب انداختست |
نغمهی شیرین مرغان سحر | | شور در مستان خواب انداختست |
عندلیب از عشق گل در بوستان | | نالهی چنگ و رباب انداختست |
شرم بادا لاله را! تا از چه روی | | پیش ترک من نقاب انداختست؟ |
بر سر خوان غمش در هر طرف | | از دل بریان کباب انداختست |
ترک من تیری نیندازد خطا | | خود چه گفتم؟ کی صواب انداختست؟ |
سرو مرد قامت او نیست،... | | |
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آن ترک پری چهره، که مانند فرشتست | | یارب، گل پاکش ز چه ترکیب سرشتست؟ |
انصاف توان داد که: با لطف وجودش | | بنیاد وجود دگران از گل و خشتست |
زین بیش مده وعده به فردای بهشتم | | کامروز به نقد از رخ او خانه بهشتست |
با قامت او هر که نشاند پس ازین سرو | | بسیار کند سرزنش آن سرو که کشتست |
گفتم که: بگویم به کسی درد دل خویش | | از خود به جهان یک دل بیدرد نهشتست |
جان را نبود قیمت و دل چیست بر او؟ | | کس نام چنین ها نتوان برد، که زشتست |
ای اوحدی، از سر بنهی بر خط او نه | | |
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
دلم ز هر دو جهان مهر پروریدهی تست | | تنم به دست ستم پیرهن دریدهی تست |
ز حسرت دهنت جان من رسید به لب | | خوشا کسی که دهانش به لب رسیدهی تست! |
گزیدهی دو جهانی بسان طالع سعد | | غلام طالع آنم که بر گزیدهی تست |
ز سرکشی غرضت گر همین ستمکاریست | | تو سرمکش، که دلم خود ستم کشیدهی تست |
دلم چو خال تو در خون، چو زلفت اندر تاب | | ز بوی آن خط مشکین نودمیدهی تست |
فغان این دل مجروح تیر خوردهی من | | ز دست غمزهی ترک کمان کشیدهی تست |
بدیدمت: همه را کردهای ز بند... | | |
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آن فروغ لالهی یا برگ سمن، یا روی تست؟ | | آن بهشت عدن، یا باغ ارم، یا کوی تست؟ |
آن کمان چرخ، یا قوس و قزح، یا شکل نون | | یا مه نو، یا هلال وسمه، یا ابروی تست؟ |
آن بلای سینه، یا آشوب دل، یا رنج جان | | یا جفای چرخ، یا جور فلک، یا خوی تست؟ |
آن کمند مهر، یا زنجیر غم، یا بند عشق | | یا طناب شوق، یا دام بلا، یا بوی تست؟ |
آن تن من، یا وجود اوحدی ، یا خاک راه | | یا سگ در، یا غلام خواجه، یا هندوی تست؟ |
عالمی را دشمنی با من ز بهر روی تست | | لیکن از دشمن نمیترسم، که میلم سوی تست |
چارهی دل در فراقت جز جگر خوردن نبود | | وین جگر خوردن که میبینم هم از پهلوی تست |
سال عمرم بر مهی شد صرف و آن مه عارضت | | روز عیشم بر شبی شد خرج و آن شب موی تست |
بر نمیدارم ز زانو سر به حق دوستی | | تا نگه کردم سر زلفت که بر زانوی تست |
گفتهای: مشکل برآید کام ازین طالع ترا | | مشکلی در طالع من نیست، مشکل خوی تست |
بر دل بیچارگان امروز هر زخمی که هست | | زان کمان سخت میآید که بر بازوی تست |
| | |
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
بنگرید این فتنه را کز نو پدیدار آمدست | | خلق شهری از دل و جانش خریدار آمدست |
باغ رویش را ز چاه غبغبست امسال آب | | زان سبب سیب زنخدانش به از پار آمدست |
نقد هر خوبی که در گنج ملاحت جمع بود | | یک به یک در حلقهی آن زلف چون مار آمدست |
بارها جان عزیز خویش را در پای او | | پیشکش کردیم و اندر پیش او خوار آمدست |
بوسهای زان لعل بربودیم و آسان گشت کار | | گر چه بر طبع حسودان نیک دشوار آمدست |
گر به کار ما نظر کرد او چه باشد؟ سالها | | خون دل خوردیم تا امروز در کار آمدست |
| | |
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.