نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

شعرکده ** غمکده **

  • نویسنده موضوع .ARMIN
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 3,248
  • بازدیدها 29,694
  • کاربران تگ شده هیچ

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #761
ماهی، که لبش بجای جانستگر ناز کند،به جای آن است
از چشم دلم نمی‌شود دورهر چند ز چشم سرنهانست
گر در طلبت هزار باشندغیرت نبرم، که بی‌نشانست
آن کو به یقین نبیند او راچون نیک نگه کند گمانست
ای دیده من اول زمانتدریاب، که آخر زمانست
بر یاد تو جامه پاره کردمباز آی، که خرقه در میانست
تخمی که تو کاشتی نمو دادعهدی که گذاشتی همانست
این تن، که بر تو مرده، دل شدو آن دل، که غم تو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #762
این باغ سراسر همه پر باد وزانستجنبیدن این شاخ درخشان همه زانست
او را نتوان دید، که صورت نپذیردهر چند که صورتگر رخسار رزانست
بس رنگ بر آرد ز سر این خم پر از نیلآن خواجه، که سر جمله‌ی این رنگ رزانست
آن عقل، که بر هر غلط انگشت نهادیدر صنعت آن کار که انگشت گزانست
صد رنگ ببینیم درین باغ به سالیکین چیست؟ بهار آمد و این چیست؟ خزانست
هر لحظه برون آید ازین صفه نباتیکندر هوس او شکر انگشت گزانست
ای اوحدی، انگور خود از سایه نگه‌دار
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #763
عشق روی تو نه در خورد دل خام منستکاول حسن تو و آخر ایام منست
از تو دارم هوسی در دل شوریده، ولیراه عشقت نه به پای دل در دام منست
مگرم عقل شکیبی دهد از عشق، ارنهبس خرابی کند این جرعه، که در جام منست
من حذر می‌کنم از عشق، ولی فایده نیستحذر از پیش بلایی، که سرانجام منست
آفت سیل به همسایه رساند روزیسخت باریدن این ابر که بر بام منست
روزگار از دل محنت کش من کم مکناد!درد عشق تو، که قوت سحر و شام منست
تا قبای تو بر اندام تو دیدم، ز...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #764
گر به دست آوریم دامن دوستهمه او را شویم و خود همه اوست
آنکه او را در آب می‌جوییهمچو آیینه با تو رو در روست
تو تویی خود از میان برگیرکز تویی تو رشته تو برتوست
گر شود کوزه کوزه گرنه شگفتکه بسی کاسه سوده گشت و سبوست
همه از یک درخت هست این چوبکه گهی صولجان و گاهی گوست
ها، که اسم اشارتست از اصلالفتش را چو واو کردی هوست
انقلاب ضرورتست این جاتا تو آن مغز بر کشی از پوست
مدتی توبه داشتیم،...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #765
سروی که ازو و حور و پری بار برند اوستماهی که ازو خلق دل زار برند اوست
گرد دهن چون شکرش گرد، که امروزتنگی که ازو قند به خروار برند اوست
آن حور شکر خنده که از حقه‌ی لعلشیک شهر شفای دل بیمار برند اوست
آن ماه که سجاده نشینان در اوسجاده و تسبیح به خمار برند اوست
ترکی که ز چین سر زلف چو کمندشعشاق دل شیفته دشوار برند اوست
شوخی که ز سر پنجه‌ی مستان دو چشمشخوبان جهان جور به ناچار برند اوست
اندر چمن دلبری، ای اوحدی، امروز
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #766
آن بت وفا نکرد، که دل در وفای اوستو آن یار سر کشید که تن خاک پای اوست
گر زانکه عاشقی به مثل خاک دوست شدما خاک آن سگیم که پیش سرای اوست
سازی ندیده‌ایم و نوایی ازو، مگرساز غمش، که خانه‌ی ما پرنوای اوست
در دیده کس نیامد و دل یاد کس نگرددتا دل مقام او شد و تا دیده جای اوست
در عشق او چگونه توان داشت زر دریغ؟چون سر که می‌کشیم به دوش از برای اوست
ما را بدان مشاهده میل خطا نرفتآن کس که این مشاهده کرد این خطای اوست
دل رفته را به تیغ چه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #767
آنکه رخ عاشقان خاک کف پای اوستبا رخ او جان ما، در دل ما جای اوست
او همه نورست، از آن شد همه چشمی برواو همه جانست، از آن در همه دل جای اوست
نیست بجز یاد او در دل ما جای گیردر سر ما هم مباد هر چه نه سودای اوست
صورت دست از ترنج فرق نکرد آنکه دیدیوسف ما را، که مصر پر ز زلیخای اوست
نیست دلی کو نخورد غوطه به دریای عشقوین همه دریا که هست غرقه‌ی دریای اوست
خواهش ما زان جمال نیست بجز یک نظرگر بکند بخت ما، ورنکند رای اوست
نیست سر و تن دریغ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #768
مرا سر بلندی ز سودای اوستسری دوست دارم که در پای اوست
مزاج دلم گرم از آن می‌شودکه بر مهر روی دلارای اوست
مرا زیبد ار لاف شاهی زنمکه در سینه گنج تمنای اوست
نیابی در اجزای من دره‌ایکه آن ذره خالی ز سودای اوست
سرم جای شور و تنم جای شوقلبم جای ذکر و دلم جای اوست
که نزدیک لیلی خبر می‌برد؟که: مجنون آشفته شیدای اوست
دل اوحدی کی برآید ز بند؟که در بند زلف سمن سای اوست
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #769
ر بوی دانها که بدیدم ز خال دوست
دل را چه قدر و قیمت و جان چیست؟ کین دو رفتوندر خجالتیم هنوز از جمال دوست
جانش چگونه تحفه فرستم؟ کزوست جانکس دوست را چگونه فریبد به مال دوست؟
مالم به دست نیست، که درپای او کنمزان زیر دست دشمنم و پایمال دوست
نی‌نی، ز دست تنگی و بیچارگی چه شک؟نقصان ما چه رنگ دهد با کمال دوست؟
ما را مجال بود بروبر، به دوستیدشمن رها نکرد که باشد مجال دوست
بیگانه را ز راز دل ما چه آگهی؟با آشنای دوست...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #770
در گمانی که: به غیر از تو کسی یارم هست؟غلطست این، که به غیر از تو نپندارم هست
حیفت آمد که: دمی بی غم هجران باشمزانکه امید به وصل تو چه بسیارم هست!
آخر، ای باد، که داری خبر از من تو بگوی:گر شنیدی که بجز فکرت تو کارم هست؟
گر بغیر از کمر طاعت او می‌بندمبر میان کفر همی بندم و زنارم هست
در نهان چاره‌ی بند غم او می‌سازمبا کسی گر سخنی نیز به ناچارم هست
گفت: بیخت بکنم، گر گل وصلم جوییبکند بیخ من آن دلبر و اقرارم هست
زر طلب می‌کند آن ماه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN
عقب
بالا