You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser.
شعرکده -*-*ابیات ناب ناب-*-*
خاقانی اگر شیوهی عشق آغازی | | یارانت خسند با خسان چون سازی |
تو چشمی اگر در تو خسی آویزد | | چندان مژه برزن که برون اندازی |
□
تیمار جهان غصه خوری ارزد؟ نی | | دیدار بتان نوحهگری ارزد؟ نی |
بیچاره پیاده را که فرزین گردد | | فرزین شدنش نگون سری ارزد؟ نی |
□
گر کشتنیم چنان کش از بهر خدای | | کز بنده شنوده باشی از روح افزای |
زان میگون لب و زان مژهی جان فرسای | | مستم کن و آنگه رگ جانم بگشای |
□
هر نیمه شبم تبم مرتب بینی | | ناخن چو فلک، عرق چو کوکب بینی |
هر چاشتگهم کوفتهی تب بینی | | از تب خالم آبله بر لب بین |
□
بیدل نیمی گر به رخت بنگرمی | | گمره نیمی گر به درت بگذرمی |
غمخوار توام کاش تو را درخورمی | | گر درخورمی تو را چرا غم خورمی |
□
خاک شومی گرنه چنین خون خوریی | | نازت برمی گرنه چنین کافریی |
گر با دل من به دوستی درخوریی | | زین دیده بران دیده گرامیتریی |
برخیز و بیا بتا برای دل ما | | حل کن به جمال خویشتن مشکل ما |
یک کوزه ش*ر..اب تا بهم نوش کنیم | | زان پیش که کوزهها کنند از گل ما |
□
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
چون عهده نمیشود کسی فردا را | | حالی خوش کن تو این دل شیدا را |
می نوش بماهتاب ای ماه که ماه | | بسیار بتابد و نیابد ما را |
□
قرآن که مهین کلام خوانند آن را | | گه گاه نه بر دوام خوانند آن را |
بر گرد پیاله آیتی هست مقیم | | کاندر همه جا مدام خوانند آن را |
□
گر می نخوری طعنه مزن مستانرا | | بنیاد مکن تو حیله و دستانرا |
تو غره بدان مشو که می مینخوری | | صد لقمه خوری که می غلامست آنرا |
□